خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
نقش جمهوری اسلامی ایران در صلح غزه چیست؟
آتش بس در غزه پس از دو سال جنگ در حالی مورد پذیرش حماس و اسرائیل قرار گرفته که ترامپ تلاش دارد به نحوی به نقش تهران در این روند نیز اشاره کند.

، آتشبس شکننده غزه بامداد روز پنجشنبه با اعلام دونالد ترامپ، به عنوان فاز اول یک طرح ۲۰ مادهای اعلام شد. این توافق، که شامل توقف فوری درگیریها، آزادی ۲۰ گروگان زنده اسرائیلی و بقایای ۲۸ جسد، و عقبنشینی تدریجی نیروهای اسرائیلی از غزه است، نه تنها پایان دو سال خونریزی (با بیش از ۶۷ هزار کشته فلسطینی) را نوید میدهد، بلکه زنگ خطری برای آینده آرمان فلسطین نیز محسوب میشود. اما آیا این آتشبس، دستاورد دیپلماتیک ترامپ است یا مقدمهای برای فشار بیشتر بر تهران؟ آیا طرح ترامپ تلهای برای حماس است؟
ترامپ، که طرح خود را ۷ مهر به بنیامین نتانیاهو پیشنهاد داد، با تهدید علیه حماس، توانست دو طرف را به میز مذاکره بازگرداند. حماس ۱۱ مهر موافقت مشروط خود را اعلام و فهرست اسیران فلسطینی را ارائه کرد. این توافق، که با میانجیگری قطر و مصر (و به ادعای برخی، ابتکار انگلیس در حمایت از فازهای بعدی) پیش رفت، از سوی برخی رسانههای عبری مانند هاآرتص به عنوان پیروزی سیاسی حماس توصیف شده است. واقعیت این است که حماس با حفظ کنترل بر غزه و ورود کمکهای بشردوستانه، امتیازاتی کسب کرده است. همچنین قرار است صدها فلسطینی در بند اسرائیل آزاد شوند و ارتش اسرائیل هم از بخشهایی عقب نشینی کند. اما از بعد دیگر، فشاری بر حماس وارد است که خلع سلاح شود و حکومت نوار غزه را به یک مدیریت بینالمللی بسپارد.
به رغم چنین شروطی، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران روز ۱۴ مهر بیانیهای صادر و حمایت از «هر تصمیمی از سوی گروههای مقاومت فلسطینی» را اعلام کرد. در همین راستا حزبالله خلع سلاح مقاومت فلسطین را توطئهای دانست و نسبت به آن هشدار دارد. در چنین فضایی به نظر میرسد هدف غایی ترامپ، کاستن از فشار نیروهای مقاومت مسلح برای تمرکز بر تهران است. در سخنان روز پنجشنبه وی نیز این توهم وجود دارد. وی اعلام کرد ایران هم صلح میخواهد و برای آن در غزه از طریق حماس تلاش کرد. من میخواهم با ایرانیها همکاری کنم تا کشورشان را شکوفا کنند!
در همین اثنا اخباری از لیست جدید تحریمهای آمریکا علیه شرکتها و شهروندان ایرانی نیز منتشر شد. بنابراین ترامپ که متوجه شده ابزار نظامی قادر به نابودی گروههای مقاومت نیست، بنا دارد با روشی دیگر آنها را از دور خارج سازد. در همین حال کمپین فشار حداکثری علیه ایران را با تشدید تحریمها در کنار اجرای مکانیسم ماشه پیش میبرد.
بنابراین آتشبس غزه، به طور کلی یک شمشیر دو لبه است. از سویی جنگ را خاتمه میدهد، کشتار فلسطینیها متوقف میشود، کمکهای بشردوستانه بیشتری به نوار غزه ارسال میگردد. اما از طرفی این اقدام میتواند آغاز طرحی برای فشار با گروههای مقاومت فلسطین باشد. همراهی قطر، ترکیه و چند کشور عربی دیگر منطقه با طرح ترامپ، گویای فشارهای غیرمستقیم بر حماس است. در این راستا تحمیل فشار اقتصادی بیشتر بر ایران، هدفی است که ترامپ بنا دارد از آن طریق امکان هرگونه کمکرسانی به فلسطینیها حتی در دوران آتش بس را از بین ببرد.
با افزایش فشار تحریمی در این فضا، رویکرد نگاه به شرق در ایران میتواند تقویت شود. عضویت در بریکس و سازمان همکاری شانگهای و مبادلات تهاتری با چین (مانند قطعات خودرو در برابر فلزات)، راهکار تهران برای دور زدن تحریمهاست.
از این رو همانطور که ایدههای قبلی ترامپ برای فلسطینیها مانند معامله قرن و ایجاد ریویرای خاورمیانه، به نتیجه نرسید این برنامه دو سویه که بخشی از آن ایران را هدف قرار داده، نیز محقق نخواهد شد. بسیار بعید است مقاومت فلسطین دست از آرمان خود بردارد. حتی اگر در نهایت تشکیلات خودگردان و جریان فتح، مدیریت نوار غزه را بر عهده بگیرد، مطالبه فلسطینیها برای داشتن کشور از بین نمیرود چنانکه اکنون ساکنین کرانه باختری به اشکال مختلف همراهی خود را با این آرمان نشان دادهاند.
ارسال نظر