خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
رمزگشایی از گاف بزرگ وزیر خارجه آمریکا/ پیام های موضعگیری معنادار مارک روبیو چیست؟
«مارک روبیو وزیر خارجه آمریکا اخیرا موضعگیری رسواکننده ای را ایراد کرده است. وی گفته نظم لیبرال غربی خود به سلاحی علیه آمریکا تبدیل شده است. این موضع گیری مارک روبیو به زعم بسیاری از تحلیلگران نمودی عینی از سقوط آزاد موقعیت بینالمللی آمریکا به عنوان رهبر نظم لیبرالی غربی است.»
، بر کسی پوشیده نیست که دولت آمریکا سال های سال است که به طرق مختلف سعی داشته خود را رهبر جهان و یا بهتر بگوییم پیشقراول نظام لیبرال غربی معرفی کند. نظام و سیستمی که پس از جنگ جهانی دوم پایه گذاری شد و به طرق مختلف کاملا در راستای اهداف و منافع غرب بوده و هست. اساسا به همین دلیل هم است که قدرت های نوظهور جهان نظیر چین، قویا مایل به تغییر این نظم ناعادلانه و ایجاد نظمی جدید در جهان هستند که به منافع دیگر بازیگران در دنیا نیز توجه داشته باشد.
با این همه، چالش اصلی که اکنون آمریکا به آن دچار است این است که واشینگتن در وضعیت کنونی، نظام بینالمللی غرب محور را یک مانع بزرگ پیش روی خود می بیند. در حقیقت، این کشور این تصور را دارد که نظم بین المللی که آمریکا رهبری آن را برعهده دارد و بر اصولی مشخص استوار است، دیگر تامین کننده منافع این کشور نیست و عجیب اینکه آمریکایی ها با شیوه هایی که کاملا در تضاد با بنیادهای این نظم هستند سعی دارند تا از آن حفاظت کنند! در این زمینه، مارک روبیو وزیر خارجه آمریکا اخیرا موضع گیری رسواکننده ای را ایراد کرده است. وی گفته "نظم لیبرال غربی خود به سلاحی علیه آمریکا تبدیل شده است".
در حقیتق، او با این گفته خود سعی داشته توجیه کند که چرا دولت فعلی آمریکا به شیوه هایی غیر از آنچه سالها آن ها را تبلیغ کرده، در حال مواجهه و مقابله با طیف رقبا و دشمنان خودش است. موضوعی که نمودهای عینی خود را در قالب هایی نظیر حمایت تسلیحاتی سنگین آمریکا از رژیم اشغالگر قدس و جنایات آن علیه مردم غزه و یا جنگ افروزی آن در بخش های مختلف جهان و ایجاد موجی از تنش و ناآرامی، به نمایش گذاشته و میگذارد. این معادله از چشم اندازی کلان دو معنای مهم دارد.
اول اینکه موضع گیری وزیر خارجه آمریکا نشان می دهد که آمریکا در یک بنبست تمام عیار گرفتار شده و هیچ راهی را نیز برای خروج از آن پیش چشم خود نمی بیند. در واقع، آمریکا به قدری دست های خود را خالی میبیند که عملا در حال پشتکردن به تمامی اصولی است که سال ها خود را نماینده آن ها معرفی می کرد. این مساله خود از یک سقوط آزاد گفتمانی برا آمریکا در محیط بینالمللی حکایت دارد.
نکته دوم اینکه فاصله گرفتن آمریکا از اصولی که همواره تبلیغ می کرد، این واقعیت را نیز فریاد می زند که وزن بازیگران منتقد آمریکا در محیط بین المللی به نحو چشمگیری افزایش یافته است. در این چهارچوب، افکار عمومی جهان به خوبی درک کرده اند که نظم آمریکایی، چیزی جز سراب و رویا فروشی نیست. در واقع، بخش اعظم امپراتوری که آمریکا برای خود در نظرگرفته، مبتنی بر تبلیغات و نمایش است و در پشت صحنه، نظم آمریکایی واقعیت های تاریک و سیاهی دارد که اکنون به عینیترین شکل ممکن در حال افشاشدن هستند.
ارسال نظر