English

در گفت وگو با یک هنرمند مطرح شد؛

هنرمند مخاطب را به دنیای رازآمیز اسطوره‌های ازلی می‌برد/ نقاشی؛ سکوت یک اندیشه

علیرضا فرامرزی هنرمند، معتقد است: فردی که دنیای هنری‌اش به خاطر اندیشه‌های دیدنی و مثال‌زدنی است در یک نگاه گذرا به راحتی می‌تواند در آثارش عمق اندیشه‌ورزی را دید؛ هنرمندی که با استفاده از اِلمان‌های تاریخی ایران زمین مخاطب خاص را به دنیای رازآمیز اسطورها‌ی ازلی می‌برد و با تصویر در هم تنیده خاص خویش دنیای تازه‌تری پیش روی مخاطب می‌گشاید.

هنرمند مخاطب را به دنیای رازآمیز اسطوره‌های ازلی می‌برد/ نقاشی؛ سکوت یک اندیشه

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری موج، خلق یک تصویر بر روی بوم، دیوار یا هر چیز دیگری نقاشی می‌گویند، سابقه این هنر تقریبا با تاریخ به وجود آمدن بشر همزمان است. در تحقیقات و جست و جوهایی که در غارها انجام شده آثاری از اشکال و موضوعات که در زندگی روزانه بشر غارنشین مهم بوده‌اند کشف شده است. اما اینکه فردی که این اثر را خلق می‌کند چه کسی باشد بسیار مهم است. وقتی حرف از هنر معاصر می‌شود، اتفاقاتی به ذهنمان می‌آیند که در یک سده اخیر روی داده‌اند. وقتی هم می‌گوییم نقاش یا شاعر معاصر منظور نقاش یا شاعری است که در سده‌های دور در دنیا بوده است. در اینجا می‌خواهیم سخن از هنرمندی بگوییم که اعتقاد دارد که «هنر برای همه است» و بر این اساس رهاورد هنریشان را خالصه تقدیم مخاطب خوش ذوق خود می کند. در ادامه متن گفت وگوی خبرنگار خبرگزاری موج با «علیرضا فرامرزی» هنرمند را می‌خوانیم:

 

 برای خلق اثر هنر خود چه شرایط خاصی را فراهم می‌کنید؟

 فرامرزی: هنگامی که می خواهیم  یک اثری را خلق کنیم باید تمام جوانب شرایط محیطی را در نظر بگیریم. هنرمند ایده خود را به صورت ذهنی یا دیداری ترسیم می کند که البته مباحث پیرامونی مانند فضای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و دیگر موارد نیز می تواند در خلق اثر مهم باشد. در واقع هنرمند می خواهد خلق اثرش به نگرش مردم نزدیک باشد. خیلی از هنرمندان هستند در زمینه ای فعالیت شان خیلی درونی کار می کنند. مثلا تمرکزشان تنها بر روی طبیعت بی جان است و موضوع های دیگر برایشان اهمیتی ندارد و زیاد از محیط تأثیر نمی گیرند و خلق ندارند. مثلا وقتی دلنوشته یک هنرمند را می خوانی متوجه می شوی که تحت تأثیر آن فرایند رنگامیزی در کارشان متفاوت است و طبق یک زمان بندی خاص اثر را تعریف کرده است اما در مجموع اسلوب کارش فرقی نکرده است.

 

 اصولا روند آفرینش یک اثر هنری برای شما ازابتدا تا انتها چه مراحلی را پشت سر می‌گذارد؟

 فرامرزی: کار هنری یک روحیه خاصی می‌خواهد و خلق یک اثر هنری به هر صورت که باشد باید طبق اصول خاص خودش باشد. یعنی فی‌البداهه کار کردن برای یک هنرمند سخت است. من هنگامی که می‌خواهم یک اثری را نقاشی کنم اتفاقات پیرامونی مانند موسیقی و مدیتیشن روی آن ایده بسیار تأثیر می‌گذارد. موسیقی برای من الهام بخش است و همینطور اندیشه افراد هم برای خلق آثارم بسیار مهم است. الهام‌گیری و مطالعه اشعار بزرگانی مانند فردوسی و دیگر شاعران سده پنجم و ششم هجری در اکثر کارهای من دیده می‌شوند. همچنینپیروی از سبک‌های باستانی به خصوص دوران سلجوقی و ایلخانی بهره‌ می‌برم. در واقع وقتی خود را در موقعیتی می‌بینی که فرمت اثرت شبیه به آن دوران است و خودت را جای آن هنرمندان می‌گذاری متوجه می شوی که تا چه اندازه دقت و قدرت می‌خواهد تا اثری به آن شکل و با همان ظرافت خلق کنی.

 

 تأثیر روحیات و عوامل محیطی مانند رخ دادن یک اتفاق خوشایند یا ناگوار تا چه حد می‌تواند روی آفرینش اثر هنریتان تأثیر بگذارد؟

 فرامرزی: از نظر زمانی پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد. موقعی که یک کار می‌خواهد خلق یا متولد شود یک پاراگراف‌هایی دارد که موضوعات پیرامونی بر آن تأثیر می‌گذارد. من دوست دارم هنرم مردمی باشد و نگرش علاقمندان به هنر نقاشی بازتاب مثبتی در اثرم داشته باشد. به خاطر علاقه کاملی که به دوره سلجوقی و ایلخانی دارم رنگبندی کارم با پیروی از سبک آن دوران است. اجرای کار در این دو دوره تاریخی در زمینه هنری حسن ختامی در تاریخ هنری کشورما است. وقتی اتفاق ناخوشایندی مانند جنگ یا زلزله در هر جای دنیا می‌افتد هنرمند نباید به سادگی از کنار آن عبور کند بلکه باید بازتابش را در آثاری که خلق می‌کند نشان دهد.

 

 چقدر برایتان مهم است که اثر شما همان گونه‌ای درک شود که شما می‌خواهید؟ در واقع تا چه اندازه خوانش اثر از جانب مخاطب را آزاد می‌دانید؟

 فرامرزی: گرچه الهام گرفتن از آثار استادان بزرگ خوب است اما من همیشه دوست داشتم سبک خاصی را دنبال نکنم. من به شخصه سبک سقاخانه‌ای را می‌پسندم و شروعش را یک نقطه عطف در تاریخ مدرن ایران می‌دانم. نوع تصویرگری و ترکیب بندی من را دیوانه هنر سلجوقی کرد. این نقطه دقیقا مصادف شد با درگذشت تعداد زیادی از هموطنانمان به دلیل بیماری کرونا و باز حس آزرده درونی من شدیدتر شد. روزگار هر روز تلخ تر فقر مردمم من را سخت آزار می داد پس کاری را که فقط می‌توانستم از این تالار آیینه‌های سیاه به تصویر بکشم نقاشی بود. پس ده‌ها بوم و کاغذ و رنگ تهیه کردم و فقط نوشتم و کشیدم تا آن چیزی را که م‌ خواستم پیدا کنم؛ مثلث ترکیب هنر نقاشی، شاهنامه، موسیقی و ناخودآگاه تعداد زیادی تصیویر برایم نمایان شد. البته بخش های فانتزی یا طنز آثار دوره مشروطه برایم خیلی جذاب است. همچنین سبک‌های غربی را نیز می‌پسندم اما باید یک چیزی را در نظر گرفت که وقتی در تابلوی خاورمیانه‌ای کار می‌کنیم باید تفکرات و اندیشه خود را به یکدیگر انتقال دهیم.

 

در مدت زمانی که فعالیت حرفه‌ای داشته‌اید، تغییرات و روندی را که طی کرده‌اید متأثر از چه عواملی می‌دانید؟

 فرامرزی: در ابتدا باید دانست که کار هنری را برای چه کسی انجام می دهید زیرا این نکته خیلی مهمی است. یک زمانی هست هنرمند برای خودش کار می کند و نگرش مردم برایش اهمیتی ندارد و یک وقتی هم برای مردم به خلق آثار می‌پردازد که این دو موضوع با هم فرق می‌کنند. با شرایط فعلی اکنون وقت طبیعت بی جان کشیدن نیست. یکی از ایردهای جامعه هنرمندان این است که همسو با مردم نیستند. در واقع بحث تحقیقاتی خیلی ضعیف است در صورتیکه ومی‌خواهی به هدفی برسی باید برای آن تحقیق کرد. اثر هنری باید پخته باشد و هدفی که هنرمند از خلق آن دارد همسو با هم باشند.

 

 یه عنوان یک هنرمند چه چالش‌هایی را پیش روی خود می‌بینید؟

 فرامرزی: من خیلی دوست داشتم نقاشی را ادامه دهم و در تمام نمایشگاه‎‌ها شرکت می کردم. در سال1399 به نقاشی خیلی علاقمند شدم و فهمیدم یک خلا بزرگی است و هنرمندان در این زمینه ضعیف کار می‌کنند. هنرمند باید از خودش راضی باشد و در نقطه‌ای قرار بگیرد که بازخورد جامعه را مثبت ببینید. در حال حاضر من چالش خاصی را پیش روی هنرمندان نمی‌بینیم.

 

 به نظرتان هنرمندان جوانی که از دانشگاه فارغ التحصیل می‌شوند، در ابتدا باید با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم کنند؟

 فرامرزی: هنرمند شدن بها می‌خواهد و هنگامی که هنرمند وارد این عرصه می‌شود خودش متوجه می‌شود که کارش درست است یا نه؟ باید ذهن و روح در هر حالتی در آن فضا قرار بگیرد. در روزگاری که همه آن را تیره می بینند گاهی ورق زدن تاریخ کمی مرحم بر زخم کهنه‌مان باشد که این تاریکی همیشه در زمین و آسمان ایرانمان در حال گذر بوده گهی طولانی و خوبار گهی کوتاه و سیاه. پس هر هنرمند و هنردوستی وظیفه ذاتی خود را به درستی انجام می‌دهد و نتیجه آن را به آیندگان و فرزندان ایران می‌سپارد. سبک‌های نقاشی را در دانشگاه می‌خوانیم اما بعد از پایان درس خود هنرمند باید درباره سبک و سیاق منطقه خودمان وقت بگذارد. اما در کل کار هنری در ایران بسیار سخت است چون هنرمند باید تأمین مالی و شرایط فراهم شود وگرنه هنرت آرام آرام می‌سوزد و از میان می‌رود .

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه