خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
افکار عمومی و یک الزام راهبردی برای حکمرانی ایرانی
«ایران در وضعیت کنونیِ منطقه غرب آسیا شرایط حساسی دارد و برای عملکرد بهتر دیپلماسی و میدانِ کشورمان، لازم است که افکار عمومی در ایران نیز نسبت به این وضعیت خطیر آگاه باشند. موضوعی که خود میتواند مسیر پیروزی نهایی ایران را تا حد زیادی کوتاه کند.»

، بر کسی پوشیده نیست که منطقه غرب آسیا یکی از سرنوشتسازترین دوران خود را سپری می کند. در این راستا، تقریبا به هر نقطه ای در غرب آسیا که می نگریم، شاهد اوج گیری تنش ها هستیم. این مساله به قدری جدی است که تحلیلگران و صاحبنظران مدام تاکید میکنند که غرب آسیا آبستن تحولات تازه و جدیدی خواهد بود.
آنچه واضح است، اکنون یک جنگ ترکیبی در منطقه در جریان است که در یک سوی آن جبهه مقاومت قرار دارد و در سوی دیگر دولت آمریکا و رژیم شغالگر قدس و متحدان عرب آن ها. در این چهارچوب، آنچه واضح است، این موضوع می باشد که درگیری ها جدی است و غفلت در این شرایط، می تواند خسارت هایی به همراه داشته باشد که گاه تبعات آن تا سال ها باقی خواهد ماند.
حال در این فضا، بسیاری از صاحب نظران تاکید دارند که کنشگری موثر از سوی کشورمان، نیازمند وجود الزاماتی است که توجه به آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است. در حقیقت، در عرصه حکمرانی، باید مسائلی را مد نظر داشته باشیم تا در قالب آن ها هم میدان و هم دیپلماسی کشورمان به خوبی عمل کند و تامین منافع و امنیت ملی ایران به بهترین شکل ممکن محقق شود. با این همه، یکی از نکاتی که به طور خاص جریان حکمرانی در کشورمان باید به آن توجه ویژه ای داشته باشد این است که افکار عمومی در ایران نیز باید تا حدی، خاص بودن شرایط فعلی در کشور را به خوبی درک کنند.
در حقیقت، همگان باید از وضعیت حساس ایران و اینکه کشورمان می تواند با کنشگری موثر، آینده ای روشن را برای نسل های آتی رقم بزند، اطلاع داشته باشند. برعکس اگر غفلت صورت گیرد، صورت حسابهای خسارتباری به ضرر ایران صادر خواهد شد که باید از این سناریو تا جای ممکن جلوگیری کرد. این معادله در شرایطی بیش از پیش از اهمیت برخوردار است که بدانیم دشمنان و مخالفان ایران و محور مقاومت نیز در طی ماه های گذشته ضربات و خسارات جدی را متحمل شدهاند. البته که جدای از نظام حکمرانی، رسانه ها در ایران نیز باید فعالانه در مسیر تشریح واقعیت های منطقه و موقعیت حساس ایران برای افکار عمومی گام بردارند.
تردیدی نیست که این مولفه در صورت تحقق می تواند دستاوردهای میدانی قابل توجه و موثری را برای ایران به همراه داشته باشد. در جریان جنگ تحمیلی ۱۲ روزه نیز به عینه شاهد بودیم که مردم یک پایه مستحکم قدرت ملی ایران بودند و نقشی مهم در تحمیل معادلات مطلوب ایران به رژیم اشغالگر قدس داشتند. از این رو، باید ظرفیت های مردمی و آگاهی آن ها از شرایط خاص و حساس را در سطحی مطلوب قرار داد که تحقق این مساله، می تواند مسیر پیروزی نهایی ایران را به مراتب کوتاهتر از دیگر حالت ها کند.
ارسال نظر