خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
بهترین راهبرد برای ایران پس از جنگ ۱۲ روزه چیست؟
«ایران میتواند با تقویت دیپلماسی عمومی، راهاندازی شبکههای رسانهای چندزبانه، برگزاری نشستهای حقوقی و تبلیغاتی، و پیگیری حقوقی جنایات جنگی رژیم صهیونیستی، زمین بازی را از میدان نبرد نظامی به عرصهی مشروعیت بینالمللی منتقل کند. آنچه اسرائیل را شکست میدهد، نهتنها موشک، بلکه حقیقتی است که برای جهانیان بازگو میشود.»

، یکی از نکاتی که اغلب ناظران و تحلیلگران و البته تئوریسین های علوم سیاسی سعی داشته اند آن را پاسخ دهند این است که براستی بهترین سیاست و راهبرد برای ایران در عصر پس از جنگ ۱۲ روزه چیست؟ در این رابطه، شاهد مطرح شدن طیفی از نظریات و دیدگاه ها نیز بوده و هستیم.
برخی به این مساله اشاره می کنند که ایران باید به نحوی جدی روی تقویت قدرت نظامی خود تمرکز کند. عدهای دیگر از افزایش کنش ها در قالب فعالیت های دیپلماتیک حرف می زنند و در نهایت برخی دیگر معتقدند که ایران باید هم قدرت سخت، هم قدرت نرم و هم قدرت هوشمند که ترکیبی از دو قدرت مذکوراست را افزایش دهد. با این همه، اینطور به نظر میرسد که بهترین راهبرد برای ایران، باید برخی مختصات مهم را داشته باشد.
اول اینکه ایران باید از پیروزی میدانی به قدرت نرم سیاسی و رسانهای عبور کند. در جنگ اخیر، افکار عمومی جهانی (حتی در غرب) بیش از هر زمان دیگری نسبت به جنایات اسرائیل آگاه شد. موج همبستگی در میان دانشگاهیان، فعالان مدنی، رسانههای مستقل و حتی برخی نهادهای حقوق بشری با مردم ایران، گواهی بر این واقعیت است. ایران میتواند با تقویت دیپلماسی عمومی، راهاندازی شبکههای رسانهای چندزبانه، برگزاری نشستهای حقوقی و تبلیغاتی، و پیگیری حقوقی جنایات جنگی رژیم صهیونیستی، زمین بازی را از میدان نبرد نظامی به عرصهی مشروعیت بینالمللی منتقل کند. آنچه اسرائیل را شکست میدهد، نهتنها موشک، بلکه حقیقتی است که برای جهانیان بازگو میشود.
از سوی دیگر، دیپلماسی منطقهای ایران اکنون در موقعیتی طلایی قرار گرفته است. کشورهای عربی، که سالها زیر سایه آمریکا به عادیسازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، در جریان جنگ اخیر، به ناتوانی رژیم صهیونیستی پی بردند. برخی مانند اردن و مصر، بهطور غیررسمی خواهان کاهش سطح روابط خود با تلآویو شدهاند. ایران باید با بهرهگیری از این فضا، پروژه نزدیکی به کشورهای خلیج فارس و بازتعریف امنیت منطقهای بدون حضور قدرتهای فرامنطقهای را در اولویت قرار دهد. امنیت پایدار زمانی تحقق مییابد که کشورهای منطقه به این باور برسند که حضور ایران، عامل تعادل و ثبات است، نه تهدید.
با این حال، نباید از مخاطرات مرحله پساجنگ نیز غافل شد. رژیم صهیونیستی که از نظر روانی و نظامی ضربه خورده، ممکن است به تحریک آمریکا یا متحدان منطقهای خود، دست به اقدامات غیرمتعارف بزند: خرابکاری در تأسیسات حساس ایران، ترورهای هدفمند، جنگ سایبری، یا حملات نیابتی. از این رو، تقویت امنیت داخلی، مراقبت از نخبگان علمی و نظامی، و حفظ آمادگی سایبری برای مقابله با تهدیدات پنهان، یک ضرورت ملی است.
در نهایت، راهبرد ایران باید بر اصل مقاومت فعال، تعامل هوشمند، و بازدارندگی هوشمندانه استوار باشد. ایران نیازی به جنگ گسترده ندارد، اما باید نشان دهد که هرگونه تهدیدی را با پاسخی کوبنده و متوازن پاسخ خواهد داد. این همان موضوعی است که مقام های ارشد سیاسی و نظامی کشورمان در مدت اخیر به نحوی جدی بر آن تاکید داشته اند و در مورد آن اجماع نظر دارند. معادله ای که از چشم اندازی کلان برای ایران دستاوردساز خواهد بود.
ارسال نظر