در گفتوگو با خبرگزاری موج مطرح شد؛
روایت ۱۲۱ کودک پروشگاهی که در جنگ ۱۲ روزه در سنگر امن مهربانی پناه گرفتند
در روزهایی که کشور در التهاب بود و جنگ پرخبرترین تیترها را رقم میزد، در شهرهای ایران خبری کوچک اما بزرگتر از هر پیروزی نظامی رقم خورد و ۱۲۱ کودک پروشگاهی در سنگر امن مهربانی پناه گرفتند.
، در روزهایی که کشور در التهاب بود و جنگ پرخبرترین تیترها را رقم میزد، در شهرهای ایران خبری کوچک اما بزرگتر از هر پیروزی نظامی رقم خورد، خانوادههایی داوطلب شدند تا در بحبوحهی اضطراب و ناامنی، مأمن امنی برای کودکان بیپناه باشند.
در حالیکه مردم چشم به تلویزیون داشتند و دعا میکردند، در پشت درهای بینام و نشان خانههایی کودکان پرورشگاهی آرام آرام وارد دنیایی از مهر شدند.
در جنگ، بعضیها سلاح به دست گرفتند و بعضی دیگر، دست یک کودک را، در همان روزهایی که همه نگران بودند، خانوادههایی به مهر میزبان کودکان پرورشگاهی بودند.
۱۲۱ کودک در سراسر کشور از مراکز شبانهروزی بهزیستی استان تهران به آغوش خانوادههایی رفتند که شاید هیچ نسبی با آنها نداشتند، اما پیوندی از جنس انسانیت ساختند. مادرانِ تازهای که برای نخستین بار لالایی گفتند، و پدرانی که از صدای نفس یک کودک آرام شدند.
برخی از این خانواده ها عنوان می کنند، وقتی خبر جنگ را میدیدیم میگفتیم کاش میشد کاری کنیم و به فکر کودکان پرورشگاهی افتادیم، جنگ تمام میشود، اما صدای خندهی این بچه میماند.
در استان تهران، روند میزبانی به شکل بیسابقهای سریع و انسانی پیش رفت، خانوادهها نه به امید تملک، بلکه با نیت عشق آمدند.
در این روزها دیدیم که مردم ما هنوز هم در سختترین شرایط، از مهربانی کوتاه نمیآیند.
در خیابانهای خاموششده از خبرهای تلخ، صدای پای ۱۲۱ کودک پیچید که از پرورشگاهها به سمت خانههایی ساده اما عاشق رفتند، خانههایی که در آن نه زنگ خطر، بلکه صدای خنده شنیده میشود.
جنگ تمام میشود، اما این قصهها میمانند، قصهی کودکانی که شاید ندانند موشک یعنی چه، اما خوب میدانند «آغوش» یعنی امنترین سنگر دنیا.
روایت مدیر بهزیستی تهران از روزهای جنگ ۱۲ روزه
مریم شاکری، مدیر بهزیستی شهر تهران در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری موج ، اظهارداشت: در جریان جنگ ۱۲ روزه، در حالی که بسیاری از خانوادهها در کنار فرزندان خود در خانههایشان پناه گرفته بودند، ما در سازمان بهزیستی مسئول نگهداری صدها کودک بودیم که خانهشان همان مراکز ما بود، طبیعی بود که در آن شرایط بحرانی، وظیفه اصلی ما محافظت از جان و سلامت این کودکان بود، به همین دلیل، تمام همکاران بهزیستی در طول این ۱۲ روز بدون وقفه سر کار بودند و به کودکان خدماترسانی کردند.
وی افزود: بسیاری از مراکز نگهداری ما در نقاطی قرار داشتند که در نزدیکی مناطق نظامی یا نقاط ناامن بودند و خطرات جدی متوجه آنها بود، بنابراین با همکاری خیرین و با استفاده از ظرفیتهای داخلی، تعدادی از این مراکز را به مناطق امن منتقل کردیم تا از آسیب احتمالی جلوگیری شود.
شاکری ادامه داد: البته در برخی مراکز مانند شیرخوارگاهها، تعداد زیادی کودک زیر دو سال حضور داشتند و جابجایی آنها عملاً امکانپذیر نبود، در آن زمان، از طرح «میزبان» که حدود دو سال است در بهزیستی اجرا میشود، استفاده کردیم، بهمحض تماس با خانوادههایی که پیشتر برای سرپرستی موقت اعلام آمادگی کرده بودند، با عشق و مسئولیتپذیری پاسخ مثبت دادند، حتی خانوادههایی از شهرهای دور مانند اصفهان و شیراز به کمک ما آمدند و کودکان را در خانههای خود پذیرفتند.
مدیر بهزیستی تهران تصریح کرد: در مجموع ۱۲۱ کودک از مراکز ما به میزبانی خانوادهها سپرده شدند و در سایه محبت آنها روزهای پرخطر جنگ را پشت سر گذاشتند، خوشبختانه در پایان آن روزها هیچ آسیبی به هیچیک از کودکان وارد نشد و همه مراکز ما در امنیت کامل باقی ماندند.
وی با اشاره به حادثهای در نزدیکی شیرخوارگاه آمنه گفت: در آن ایام اطراف شیرخوارگاه هدف اصابت قرار گرفت و اگر کودکان در آن محل حضور داشتند، ممکن بود با فاجعهای تلخ روبهرو شویم، اما خدا را شکر میکنیم که با تلاش شبانهروزی همکاران، چنین اتفاقی نیفتاد.
شاکری خاطرنشان کرد: همه همکاران ما در سازمان بهزیستی باور دارند که در «سرزمین عشق» خدمت میکنند؛ سرزمینی که فرزندانش سرمایه آینده این کشورند، ما وظیفه داریم از این کودکان با تمام وجود مراقبت کنیم و زمینهساز تربیت نسلی باشیم که آیندهساز ایران عزیز است.
ارسال نظر