خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
ترامپ در ۱۰۰ روز اول ریاستجمهوریش چه بر سر دنیا آورد؟
در بیان آنچه ترامپ در صد روز اول ریاست جمهوری خود بر سر دنیا آورده باید به این جمله «آرون دیوید میلر»، دیپلمات کهنهکار آمریکایی رجوع کرد که میگوید: «تا بیش از این دیر نشده جمهوریخواهان ترامپ را از راهی که در آن پای گذاشته بازگردانند.»

، دونالد ترامپ در صد روز دوره دوم ریاست جمهوری خود، مجموعه سیاستها و اقداماتی اتخاذ کرد که نظم جهانی را متزلزل کرد و جایگاه آمریکا را در آن تغییر داد. سیاستهایی که با تشدید بیسابقه جنگهای تجاری، تغییر روابط با متحدان و دشمنان و اتخاذ مواضعی خارج از هنجارهای معمول دیپلماتیک همراه بود تا نشان دهد، تنها بهدنبال تغییر قواعد بازی نیست، بلکه درصدد تغییر بازی است.
این هفته مصادف یکصدمین روز ریاستجمهوری ترامپ است و این گزارش به بررسی مهمترین اقدامات ترامپ در این مدت و تحلیل بازتابهای این اقدامات بر ائتلافهای بینالمللی، جایگاه آمریکا و ثبات نظام جهانی میپردازد.
ترامپ چگونه درصدد تغییر نظام جهانی است
ترامپ جنگ گمرکی بیسابقهای آغاز کرد؛ کمکهای خارجی آمریکا را کاهش داد؛ ناتو را نادیده گرفت؛ بر پایان جنگ اوکراین بر اساس روایت روسیه پافشاری کرد؛ از خرید گرینلند، پسگرفتن کانال پاناما و الحاق کانادا سخن گفت و به اسرائیل اجازه ادامه جنایاتش در غزه را داد.
در صد روز هرجومرج بازگشت ترامپ به قدرت، وی بسیاری از قوانین بازی را که خود آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم برقرار کرده بود، تغییر داد، «الیوت آبرامز»، سیاستمدار محافظهکار آمریکایی میگوید: «ترامپ کنونی از ترامپ 8 سال قبل بسیار تندروتر است.»
دستور کار «اول آمریکا» ترامپ دوستانش را دور و دشمنانش را جسورتر کرد و سوالاتی در اینباره که تا کجا پیش خواهد رفت، مطرح کرد. اقدامات ابهامآمیز او نه تنها کشورها را نگران کرده، در داخل نیز با انتقادات بسیاری مواجه شد. بسیاری از منتقدان این اقدامات را لطمه به دموکراسی آمریکا میدانند، لفاظی علیه قضات دادگاهها، اعمال فشار بر دانشگاهها و انتقال مهاجران به زندان بدنامی در سالوادور از جمله این تعاملهاست.
«دنیس راس»، مذاکرهکننده سابق در امور خاورمیانه میگوید: «آنچه شاهد آن هستیم، بههمریختگی عظیم امور جهانی است. اکنون هیچکس نمیداند، چگونه با آنچه اتفاق میافتد یا آنچه در آینده رخ خواهد داد، تعامل کند.»
ارزیابی سیاستهای ترامپ بر اساس مصاحبههایی که «رویترز» با بیش از 12 مقام دولتی فعلی و سابق، دیپلماتهای خارجی و تحلیلگران مستقل در واشنگتن و پایتختهای دنیا و همچنین، مصاحبههایی که «فارین پالیسی» با 10 اندیشمند انجام داده، نشان میدهد، سیاستهای ترامپ آسیبهای طولانیمدت به جامعهجهانی وارد میکند.
آنها هشدار میدهند، اگر در این سیاستها تجدیدنظر نشود، پیامدهای آن جبرانناپذیر خواهد بود، شاید بههمین دلیل ترامپ در برخی سیاستها مانند زمانبندی و میزان تعرفهها تجدیدنظر کرد، با اینحال ناظران احتمال کمی برای تغییر اساسی در سیاستهای ترامپ قائل هستند و میگویند، بسیاری از کشورها برای دور نگهداشتن خود از سیاستهای هرجومرجطلبانه ترامپ، تغییراتی دائمی در روابط خود با آمریکا ایجاد میکنند.
فروپاشی اتحادهای سنتی و تبدیل دوستان به دشمن
تقابل در اتحادهای تاریخی آمریکا عملا آغاز شده است. این تقابلها برخی را برای همیشه تغییر خواهد داد، مثلا برخی از متحدان اروپایی بهدنبال تقویت صنایع دفاعی خود هستند تا وابستگی به سلاحهای آمریکایی را کاهش دهند. گمانهزنیها درباره احتمال نزدیکی شرکای آمریکا به چین درپی تشدید روابط با آمریکا افزایش یافته و مقابل همه اینها کاخ سفید نمیپذیرد، اقدامات ترامپ به اعتبار جهانی آمریکا لطمه زده است.
نظرسنجی رویترز/ایپسوس در ۲۱ آوریل نشان میدهد، بیش از نیمی از آمریکاییها، از جمله یکپنجم جمهوریخواهان «علاقهای به برنامههای توسعهطلبانه ترامپ ندارند.»
در پرونده اوکراین ترامپ سیاست آمریکا را از اروپا جدا کرد. وی اواخر فوریه در دفتر بیضیشکل خود درگیری لفظی شدیدی با زلنسکی داشت تا نشان دهد، بیش از آنکه به کییف نزدیک باشد، به مسکو نزدیک است. این موضوع نگرانیهایی جدی در اروپا و ناتو ایجاد کرده است. «فریدریچ مرتس»، صدراعظم آلمان فوریه گذشته از سیاستهای ترامپ در قبال اروپا با عنوان فاجعه یاد کرد.
سیاستهای ترامپ مقابل اروپا باعث شده، کشورهایی مانند آلمان و فرانسه بودجه بیشتری به ارتشهایشان اختصاص دهند، یعنی عمل به خواسته ترامپ، اما این میتواند، به معنای کاهش خرید تسلیحات اروپا از آمریکا نیز باشد.
اوضاع در کانادا بهتر از اروپا نیست، این کشور حالا تلاش دارد، روابط اقتصادی و امنیتی خود را بهجای آمریکا با اروپا توسعه دهد؛ کره جنوبی از سیاستهای ترامپ ابراز انزجار کرده و ژاپن بهشدت نگران روابط اقتصادی خود با آمریکاست.
تشدید جنگهای تجاری
ترامپ شرکای تجاریش را به «کلاهبرداری» از آمریکا برای دههها متهم و اجرای سیاست تعرفهای جامعی را آغاز کرد تا موجب آشفتگی بازارهای مالی، تضعیف دلار، کاهش تولید جهانی و افزایش خطر رکود اقتصادی شود.
او تعرفهها را «دوای» ضروری برای درمان اقتصاد جهانی میداند، اما همچنان اهدافش مبهم و نامعلوم است، از یکسو بریکس را تهدید میکند، در صورت کاهش معاملاتش با دلار تعرفههای ۱۰۰ درصدی بر آن اعمال خواهد کرد و از سوی دیگر، تعرفههای اعمالشده بر کانادا و مکزیک را لغو میکند، اما تعرفههای فولاد و آلومینیوم واردات اکثر خودروها افزایش میدهد.
تیر خلاص ترامپ، اعلام تعرفههای به اصطلاح متقابل علیه شرکای تجاری آمریکا در دوم آوریل بود که برای برخی کشورها به ۵۰ درصد رسید و منجر به سقوط بازارهای سهام و اوراق قرضه شد و ترامپ را مجبور به عقبنشینی جزئی از تصمیماتش کرد. بزرگترین آسیب متوجه چین بود که بیش از آنکه اقتصاد چین را درگیر کند، اقتصاد بحرانزده آمریکا را درگیر مشکلاتی میکرد که هیچکس در تیم ترامپ قادر به حل آنها نبود.
سؤال این است که آیا این تعرفهها موجب نزدیکی بیشازپیش کشورها به چین که هدف اصلی تعرفههای ترامپ است، نخواهد شد؟ آیا برای جلوگیری از ضررهای تعرفههای ترامپ ائتلافی در برابر آمریکا تشکیل نخواهند داد؟ اوایل ماه آوریل، «پدرو سانچز»، نخستوزیر اسپانیا با «شی جین پینگ»، رئیسجمهور چین در پکن دیدار کرد؛ چین اخیراً اعلام کرده، با اتحادیه اروپا درباره تقویت همکاریهای اقتصادی تبادلنظر کرده است.
فروپاشی نظام جهانی و مؤسسات بینالمللی
نظم بینالمللی کنونی چیزی جز مهندسی نهادها و ترتیبات معاهداتی نبود که واشنگتن پس از جنگ جهانی دوم در ایجاد آنها پیشگام بود، از جمله سازمان مللمتحد، ناتو و سازمان تجارت جهانی که نهادهای پیشگام در تثبیت نفوذ جهانی آمریکا در تمام این سالها، بهویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 بودند.
اما همین نظام با روی کار آمدن ترامپ متحمل ضربات سنگینی شده است. کارشناسان میگویند، آینده نظم جهانی که طی هشتدهه گذشته تحت هژمونی سنگین آمریکا شکل گرفته، اکنون در خطر است. این نظام که مبتنی بر تجارت آزاد، حاکمیت قانون و احترام به تمامیت ارضی بود، اکنون در دوران ترامپ که از سازمانهای بینالمللی بیزار است و اغلب امور جهانی را از دریچه یک دلال املاک و مستغلات میبیند، دستخوش دگرگونیهای عمیق شده است.
ترامپ آشکارا خصومت خود با اتحادیه اروپا را نشان میدهد و این اتحادیه را نه یک متحد راهبردی، بلکه دشمن اقتصادی میداند و تهدید به خروج از ناتو میکند، مسئله به حوزه نظامی ختم نمیشود، در ژوئن ۲۰۱۷ ترامپ خروج آمریکا از توافقنامه اقلیمی پاریس را اعلام کرد، اقدامی که نشاندهنده بیاعتنایی او به همکاری بینالمللی در مسائل زیستمحیطی بود.
در ادامه وی از سازمان بهداشت جهانی خارج شد تا این سازمان را با بحران مالی بیسابقه مواجه کند. طبق اعلام این سازمان، سهم آمریکا در سال مالی 2024-2025 تقریباً 988 میلیون دلار، معادل 14 درصد کل بودجه 6.9 میلیارد دلاری این سازمان بود.
پس از سازمان بهداشت جهانی، نوبت به دادگاه کیفری بینالمللی رسید تا مجازاتهایی را برای کارمندان آن در نظر بگیرد، از جمله اینکه آنها را از ورود به خاک آمریکا منع کرد و «وضعیت اضطراری ملی برای رسیدگی به تهدید ناشی از تلاشهای دادگاه» در آمریکا اعلام کرد.
ترسیم مجدد نقشهها و تشدید گفتمان توسعهطلبانه
ترامپ در ضربهای دیگر به وجهه جهانی آمریکا، گفتمان توسعهطلبانه را پیشگرفت، گفتمانی که سالهاست، رؤسای جمهور آمریکا از آن اجتناب میکنند. تحلیلگران میگویند، چین میتواند، از این گفتمان بهعنوان دستاویزی برای حمله به تایوان استفاده کند.
ترامپ همچون تاجری جنجالی اصرار دارد، گرینلند را که جزیرهای شبهمستقل وابسته به دانمارک است، بهدست آورد و با بیان اینکه هیچ توجیهی برای وجود کانادا نیست و باید به آمریکا ملحق شود، خشم اوتاوا را برانگیخته است. او تهدید کرده، کانال پاناما را تصرف میکند و طرح تخلیه نوار غزه از فلسطینیها را داده است.
تحلیلگران میگویند، ترامپ بهدنبال احیای ساختار جهانی به سبک جنگ سرد است که در آن قدرتهای بزرگ حوزههای نفوذ جغرافیایی را بین خود تقسیم میکنند و در این راه ممکن است، به مواضع افراطیتر برای اعمال فشار بیشتر بر جامعه جهانی روی بیاورد.
آیا ترامپ به سمت نقطه بیبازگشت در حرکت است
با هر تصمیم جدیدی که ترامپ میگیرد، جهان بیشازپیش به هرجومرج نزدیک میشود. رئیس جمهوری که قوانین سیاسی سنتی را به رسمیت نمیشناسد، بدون توجه به پیامدهای بلندمدت تصمیماتش تلاش دارد، نقشه اتحادها و ائتلافهای بینالمللی را از نو ترسیم کند؛ از شعلهور کردن جنگهای تجاری گرفته تا تهدید ثبات آمریکای لاتین، پشتکردن به متحدانش در ناتو و حتی تلاش برای تغییر اجباری توازن قدرت در خاورمیانه، همه بیانگر آن است که ترامپ در دوره دوم ریاست جمهوریاش درپی نابودی نظم جهانی به نفع یک دیدگاه ملیگرایانه افراطی است که زور و باجگیری را ابزارهای مشروعی برای بازگرداندن «عظمت آمریکا» به هزینه همه میداند.
آنچه ناظران آمریکایی را نگران میکند، این است که در این شرایط هرجومرج چین خود را به عنوان تکیهگاه و راهحل برای کشورهای آسیبدیده از رویکردهای ترامپ معرفی میکند.
«آرون دیوید میلر»، دیپلمات کهنهکار آمریکایی میگوید: «تا بیش از این دیر نشده جمهوریخواهان ترامپ را از راهی که در آن پای گذاشته بازگردانند.»
وی میافزاید: «میزان آسیبی که ترامپ با سیاستهایش به دوستانمان وارد کرده و میزان سودی که دشمنانمان از سیاستهای او بردهاند، غیرقابل بیان است.»
ارسال نظر