English

ریشه‌های خشونت و فقر زبانی در اردبیل؛ نگاهی جامعه‌شناختی به وضعیت ناپایدار اجتماعی

در نشستی تخصصی با حضور جامعه‌شناسان برجسته اردبیل، موضوع خشونت اجتماعی در این شهر از منظرهای گوناگون تحلیل و واکاوی شد.

ریشه‌های خشونت و فقر زبانی در اردبیل؛ نگاهی جامعه‌شناختی به وضعیت ناپایدار اجتماعی
به گزارش خبرگزاری موج از اردبیل

، چهار جامعه‌شناس فعال؛  حسین بشیری گیوی ، داود عبدالهی، قادر بالاخانی و محمد زینالی — هر یک با نگاهی متفاوت اما هم‌راستا، وضعیت نگران‌کننده تعاملات اجتماعی، زبان، معماری شهری و سیاست‌گذاری‌های فرهنگی را به نقد کشیدند.

 

  نهادهای مدنی؛ ظرفیتی خاموش برای مهار خشونت

در این نشست،  حسین بشیری گیوی؛ جامعه‌شناس با نگاهی به تاریخ نهادهای مدنی در اردبیل گفت:تا دهه ۹۰ نهادهای مدنی در اردبیل بسیار بی‌سروصدا بودند. با روی کار آمدن استاندار خدابخش و نقش برجسته شفیعی به عنوان مدیرکل امور اجتماعی ، نهادهای مدنی جانی تازه گرفتند. استاندار وقت به نهادهای مدنی ایمان داشت و آن‌ها را ابزاری برای توسعه، کنترل خشونت و تحقق دموکراسی می‌دانست.

وی ادامه داد:نهادهای مدنی اولین گام در مسیر مشارکت اجتماعی‌اند؛ اما در اردبیل، چون بسیاری از این نهادها وابسته به دولت‌اند، حرکت و میزان تأثیرشان را دولت تعیین می‌کند. به همین دلیل، استقلال نهادهای مدنی زیر سؤال رفته است.

بشیری با اشاره به تجربه مثبت نقد کتاب و نشست‌های فرهنگی در سال‌های ۹۲ تا ۹۸ گفت:در جلسات نقد کتاب، مفاهیم جدید خلق می‌شدند و این درک جمعی، موتور پیشرفت فرهنگی بود. اما امروز شهرداری فقط به دنبال بتن و آسفالت و ساخت پل است؛ همین بی‌توجهی به بنیادهای فکری، زمینه‌ساز خشونت شهری است.

او با اشاره به قتل دلخراش الهه حسین‌نژاد هشدار داد:خشونت محصول خود ماست، چون تعامل را مطالبه نکرده‌ایم. وقتی معماری ما خشن است، نتیجه‌اش نزاع است.

 بشیری در پایان گفت: در تبریز حتی در روستاها برنامه‌ریزی فرهنگی برای بزرگان برگزار می‌شود؛ اما در اردبیل جلوی شکل‌گیری تشکل‌ها را می‌گیرند. هیچ بنیادی به نام بزرگان شهر تشکیل نشده است.

 تجربه اروپا نشان می‌دهد که توسعه بدون نهادهای مدنی ممکن نیست. تئاتر، قهوه‌خانه‌ها و حلقه‌های بحث منجر به رنسانس شدند. چنین روندی باعث می شود سرمایه اجتماعی شکل بگیرد و جامعه اردبیل به آن نیاز دارد.

 

معماری ناهماهنگ، مولد خشونت شهری است

 داود عبدالهی؛ جامعه‌شناس، در آغاز این نشست تأکید کرد:جامعه از روابط انسانی ساخته می‌شود؛ اگر این روابط فاقد هنجار و نظام ارزشی باشند، خشونت و تنش، پیامد اجتناب‌ناپذیر آن است.

وی با اشاره به کتاب "زندگی و مرگ در خیابان‌های بزرگ آمریکا" که در زمینه تنش‌های شهری شهرت دارد، افزود:کسی که مرتکب جرم می‌شود، معمولاً می‌داند که دیده نمی‌شود. فضاهای شهری ما طراحی‌ای ندارند که تعامل و دیدپذیری را تقویت کنند. این مسأله در مجتمع‌های مسکونی که مردم بدون پیوند اجتماعی در کنار هم زندگی می‌کنند، به وضوح دیده می‌شود.

عبدالهی ادامه داد:در اردبیل، سرمایه اجتماعی تعاملی شکل نگرفته است. باید معماری را انسانی و تعاملی ببینیم. صدور مجوز ساخت برای مجتمع‌های مسکونی نباید فقط بر اساس منافع مالی باشد؛ حضور روان‌شناس و جامعه‌شناس در این فرایند ضروری است.

او در پایان با انتقاد از بی‌توجهی به دیدگاه‌های علمی گفت:جامعه‌شناسی هنری رزمی است، می‌تواند موانع را از جلوی مردم بردارد؛ اما کسی برای آن ارزشی قائل نیست.

 

 فقر زبانی یک ابر‌بحران است

در ادامه، قادر بالاخانی، جامعه‌شناس و پژوهشگر، سخنان خود را با محوریت "فقر زبانی" آغاز کرد و گفت: تعامل اجتماعی، زیربنای سعادت انسانی است؛ اما امروز اردبیل از این توانمندی محروم شده است. ما با نوعی فقر زبانی مواجه‌ایم که هم زبان رسمی و هم زبان محلی را در بر گرفته است.

وی افزود:کودکان طبقات فرودست، دایره واژگانی بسیار محدودی دارند. این به نابرابری زبانی بازمی‌گردد که در نظام آموزشی، فرهنگ عمومی و رسانه‌ها نهادینه شده است.

بالاخانی با تأکید بر اینکه هوای سرد یا ضعف توسعه اقتصادی، دیگر توجیه مناسبی برای خشونت نیست، گفت: امروز تراکم جمعیتی بالا رفته اما اخلاق و تعامل رشد نیافته است. انسان امروز اردبیل، توان زبانی و مهارت ارتباطی دیروز خود را از دست داده است.

او در پایان هشدار داد: فقر زبانی، فقر سرمایه فرهنگی و اجتماعی را به دنبال دارد. این یک ابر‌بحران است و جامعه‌شناسی باید به این مفاهیم بنیادی بپردازد. دانشگاه‌ها هم نباید در برابر خشونت بی‌تفاوت باشند.

 

عقلانیت تهاجمی، محصول بی‌ثباتی ساختاری است

در بخش پایانی نشست، محمد زینالی، جامعه‌شناس و نویسنده، با تحلیل تاریخی-اجتماعی وضعیت اردبیل اظهار داشت: ما در اردبیل شاهد نوعی عقلانیت تهاجمی هستیم. نوعی خردورزی که مبتنی بر دفاع از خود و حمله به دیگری است و در تمامی ساحت‌های زندگی اجتماعی نفوذ کرده است.

وی با انتقاد از برخورد سطحی با آسیب‌های اجتماعی گفت: نگاه غالب به افراد آسیب‌دیده است، نه به ساختارهایی که آسیب تولید می‌کنند. این نگرش باعث شکل‌گیری بازاری سطحی و ناکارآمد در حوزه آسیب‌های اجتماعی شده است.

زینالی با مرور تحولات تاریخی اردبیل سه دوره را متمایز کرد: مدرنیته (دهه‌های قبل از ۶۰)، پست‌مدرنیته (با ظهور دانشگاه و صنعت)، و دوران سنتی مدنیت. او گفت:

متافیزیک شهری اردبیل فروپاشیده است. جایی که روزی کافه‌ها و میدان‌ها محل گفت‌وگو و فرهنگ بودند، امروز بی‌هویت و شلوغ‌اند.

او تأکید کرد: محلات اردبیل ناپایدارند و بی‌ثباتی بیرونی به درون خانه‌ها نیز نفوذ کرده است. این فقدان ثبات اجتماعی، موجب سایش روابط انسانی شده است.

در پایان، زینالی راه‌حل را چنین خلاصه کرد: وقتی سیستم سیاسی و اداری با مردم گفت‌وگو نمی‌کند، چگونه می‌توان انتظار داشت مردم با یکدیگر گفت‌وگو کنند؟ ما به سیاست‌ورزی گفت‌وگومحور نیاز داریم.

مجموع سخنان این جامعه‌شناسان نشان می‌دهد که ریشه‌های خشونت، فقر زبانی و ناپایداری اجتماعی در اردبیل، عمیق‌تر از آن است که با اقدامات مقطعی و سطحی بتوان آن را درمان کرد. بازنگری در معماری، آموزش، رسانه، و سیاست‌گذاری‌های فرهنگی ضرورتی انکارناپذیر است. جامعه‌شناسی به‌عنوان یک ابزار تحلیلی و کاربردی، می‌تواند در حل این بحران‌ها نقش ایفا کند؛ به شرط آنکه گوش شنوایی برای آن وجود داشته باشد.

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

مهمترین اخبار

گفتگو

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه