نقلی بر انتقالات فوتبال ایران؛ جای خالی حرفه ای گری
باشگاه های حرفه ای جهان برنامه های ویژه ای برای فصل ورزشی خود داشته و مقدمات آن را در تقویم سالیانه خود گنجانده اند.
به گزارش خبرگزاری موج؛ معمولا سال مالی باشگاه ها درست از روز شروع نقل و انتقالات تابستانی آغاز میشود. با این توضیح باشگاهها سوابق مالی خود را طبق آن سال مالی ثبت کرده و در نهایت یک انتقال یا چند انتقال در سال مالی رو به اتمام یا سال مالی جدید ثبت میشود.
بیلان اقتصادی باشگاه ها و درآمد حاصله آنان، اجازه مانور در بازار نقل و انتقالات را داده و به طور معمول باشگاه های حرفه ای بازیکنان مورد نیاز خود را شناسایی و با آنان از طریق مدیران برنامه (ایجنت) و یا مستقیم با باشگاه مبدا وارد مذاکره می شوند.
به عنوان مثال ایجنت می تواند با باشگاه خریدار وارد مذاکره شود، و همزمان جداگانه از سوی باشگاه خریدار با باشگاه فروشنده برای رقم انتقال مذاکره گردد. این موضوع که ممکن است کشمکشهای فراوانی در تمایل یک باشگاه برای یک انتقال رخ بدهد همواره متصور است، اما توافقات متعدد از سوی نماینده با چند جبهه، موضوعی طبیعی و کاملا قانونی است و بازیکنی که در این میان در حال منتقل شدن به باشگاه دیگری است، موظف به پرداخت حق ایجنتی نیست (البته بازیکن برای حق ایجنت باید مالیات پرداخت کند که موضوعی خارج از قوانین فوتبال است). پروسه دریافت تاییدیه از سوی اتحادیه فوتبال نیز برای توافقات دوگانه و سه گانه از سوی نماینده بازیکن، خیلی واضح و مشخص است.
اما آنچه در فوتبال نیمه حرفه ای ایران که در آن حتی مفهوم و معنای مدیر برنامه(ایجنت) تغییر کرده و اغلب با لفظ بازاری دلال و ظهور دلالیسم در ورزش و به خصوص رشته پر درآمد فوتبال مواجه شده است، بسیاری از معادلات حرفه ای و قانونی در این رابطه حذف و رفع نیاز باشگاه و سرمربی جای خود را به بده بستان ها و لجبازی های چاله میدانی داده و دست آخر اتفاقی که رخ می دهد اینست که باشگاه تحت احساسات ابن بازار مکاره و فشار هوادار در یک پست چند بازیکن مورد قبول جذب کرده و در بعضی از پست ها یا بازیکنی جذب نشده و یا با جذب بازیکن متوسط تیم مورد نظر بسته می شود.
باشگاه های حرفه ای اروپا برای ایجاد ثبات در سازمان اقتصادی و مدیریتی خود سعی دارند قراردادهای بلند مدت با بازیکنان جوان منعقد کرده و این مورد در خصوص عقد قرارداد با بازیکنان مسن کاملا برعکس بوده و با تمدید یکساله قرارداد سعی دارند علاوه بر ایجاد فرصت به سرمربی برای حذف و اضافه مهره های مورد نظرش، تعهدات مالی خود را در این خصوص کنترل نمایند.
موضوعی که در باشگاههای داخلی به صورت دیگری مرسوم است. "عقد قراردادهای ۲ یا ۳ ساله مشروط." بدین معنی که باشگاه قرارداد سال دوم یا سوم بازیکن را مشروط به توافق مالی بین بازیکن و باشگاه و یا تغییر مربی و پیشنهاد خارجی می کند. قراردادهایی که در فوتبال ایران مرسوم شده و با قرارداد یک ساله عادی تفاوتی ندارد و بازیکن اگر بخواهد به راحتی میتواند تیم خود را ترک کند .
داستان نقل و انتقالات فوتبال ایران که در لابلای مناسبات ضعیف اقتصادی و پدیده شوم دلالی تبدیل به معضل اصلی فوتبال شده است نه تنها نیاز اصلی باشگاه ها را حل نمی کند بلکه بر بدهی های گذشته که تبعاتی چون محرومیت و تعلیق به همراه دارد می افزاید. جالب است که باشگاه های چون استقلال و پرسپولیس همچنان اصرار دارند که با وضعیت موجود بهترین های ایران و آسیا را جذب کرده و چند بازیکن مناسب خارجی هم در سبد خرید خود قرار بدهند.
پرسپولیس هنوز بدهی برانکو را به طور کامل پرداخت نکرده، و استقلال نتوانست در پرداختی های خود به استراماچونی روش های صحیحی اتخاذ کند و یقینا بدهی این باشگاه به سرمربی ایتالیایی اش محرومیت هایی در پی خواهد داشت.
شکی نیست که بازار نقل و انتقالات تابستانی ۱۴۰۰ هم بسیار ناکارآمد و احساسی به پایان خواهد رسید و موفقیت تیم ها در فصل آینده هم مناسبات دیگری خواهد داشت.
ارسال نظر