English

خبرگزاری موج گزارش می دهد؛

تغییر بزرگِ سیاست خارجی چین در دوره "شی جین پینگ"

«چین در سال های اخیر، رویکردهای تازه ای را در عرصه سیاست خارجی خود در دستورکار قرار داده که در نوع خود، بروندادهای قال تاملی را نیز برای این کشور به همراه داشته اند. از این رو، گفتمان اقتصادی سابق این کشور، کمرنگ و رویکردهای سیاسی و ژئوپلیتیک پکن، برجسته‌تر شده اند.»

تغییر بزرگِ سیاست خارجی چین در دوره "شی جین پینگ"
به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج

، بر کسی پوشیده نیست که چین یکی از قدرت های مهم و بزرگ جهانی در شرایط کنونی است. این کشور دومین اقتصاد برتر جهان پس از آمریکا است و البته که بسیاری از تحلیل و پیش بینی ها حاکی از این هستند که چینی ها می توانند تا 10 سال آینده، با پشت سر گذاشتن آمریکا، در این حوزه نیز به اقتصاد اول جهان تبدیل شوند. اوج گیری اقتصادی چین در طی بیش از سه دهه اخیر، چشمگیر و قابل توجه بوده و بسیاری را واداشته تا به تکرار جمله معروف "ناپلئون بناپارت" در مورد چین بپردازند: "اجازه بدهید چین بخوابد زیرا وقتی چین به پا خیزد، جهان را تکان خواهد داد".

چینی ها از دهه 1980 میلادی تحت رهبری "دنگ شیائو پینگ"، رویکرد و تمرکز اصلی خود در عرصه حکمرانی را بر مسائل و اولویت های اقتصادی قرار دادند. در این چهارچوب، این کشور که سال ها بر مسائل ایدئولوژیک تاکید داشت، تمامی ابزارها و اهرم های در دسترس خود را برای تحقق اهداف اقتصادی بسیج کرد. رویکردی که تاکنون نیز ادامه یافته و بسیاری بر این باورند که عامل اصلی تبدیل شدن چین به یک قدرت برتر جهانی نیز همین رویکرد و مساله بوده است.

با این حال، در سال های اخیر و به طور خاص در دوره ریاست جمهوری شی جین پینگ در چین، این کشور در حال تجربه تغییرات تازه ای در عرصه گفتمان حاکم بر حوزه حکمرانی خود است. در دوران "شی"، چین به نحوی جدی دستورکارهای سیاسی خود را برجسته کرده است.

در نتیجه همین رویکرد بوده که شاهد هستیم چینی ها در بسیاری از موارد، دیگر، اولویت های اقتصادی را مد نظر ندارند و به نحو جدی تری در حوزه مسائل راهبردی و ژئوپلیتیک اظهار نظر و یا موضع گیری می کنند. به عنوان مثال، در دوره شی جین پینگ، چین به نحوی آشکار در مورد مسائلی نظیر تایوان و یا جنگ اوکراین و به ویژه معادلات منطقه خاورمیانه، وارد فضای تنش و درگیری با قدرت های غربی و متحدان منطقه ای آن ها شده است.

چینی ها همواره در بیش از سه دهه گذشته، به دلیل تفوق اولویت های اقتصادی در عرصه سیاست خارجی خود، رویکردی خنثی را در قالب معادلات بین المللی در دستورکار داشتند با این حال، در مورد تحولات منطقه خاورمیانه شاهد بوده ایم که این کشور دیگر موضعی خنثی ندارد و عملا به یک قطب فعال منازعات ژئوپلیتیک تبدیل شده است. در مورد جنگ غزه، چین به صراحت به حمایت از گروه های مقاومت و ملت فلسطین پرداخت و حتی شاهد بودیم که نقشه تعریف شده برای رژیم اشغالگر قدس را نیز از روی نقشه ارائه شده از سوی خود حذف کرد.

موضوعی که بازتاب های گسترده ای پیدا کرد و البته که در نوع خود، محبوبیت چین در بحبوحه جنگ غزه و نزد مردم خاورمیانه را افزایش قابل توجهی بخشیده است. مساله ای که در یافته های نظرسنجی مرکز افکار سنجی عربی نیز بازتاب های عینی به خود گرفته است.

با این همه، اینکه چین در دوره شی جین پینگ تا حدی زیادی از تمرکز بر اولویت های اقتصادی در عرصه سیاست خارجی خود خارج شده، جدای از اینکه تحت تایر گفتمان و رویکردهای کلان وی (شی جین پینگ) است، متاثیر دو موضوع دیگر نیز می تواند باشد.

اولا، فضای کلی جهان به سمت تشدید منازعات و تقابلات ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک حرکت کرده و در یکچنین فضایی، تاکید و اصرار بر رویکردهای پیشین، چندان راهگشا نیست و حتی می تواند برای منافع ملی کشوری نظیر چین توام با ضرر باشد. دوم اینکه چین در جهان کنونی و با توجه به معادلات جاری در قالب نظام بین الملل، اتخاذ رویکردهای خاص سیاسی را ابزاری جهت توسعه نفوذ بین المللی اش ارزیابی می کند.

به بیان ساده تر، چینی ها به این درک رسیده اند که در شرایط کنونی، با استفاده از رویکردهای سیاسی و تاکیدات بیشتر بر این مساله، می توانند به نحو جدی تری از شکاف های ایجاد شده در محیط بین المللی استفاده کرده و موقعیت خود را بهبود بخشند.

با این حال، برخی از تحلیلگران مسائل چین بر این باورند که رویکرد تازه در عرصه سیاست خارجی چین، سراسر هم حامل دستاورد برای این کشور نیست. کما اینکه دور شدن چین از رویکرد پیشین خود که همان اولویت های اقتصادی در عرصه سیاست خارجی چین و تلاش برای محقق کردن آن ها است، سبب شده تا در مدت اخیر شاهد باشیم که روند شتابان رشد اقتصادی چین کُند شود و حتی برخی غول های اقتصادی این کشور در بازارهای مختلف چین، دچار سکته و بحران های جدی اقتصادی شوند.

موضوعی که چشم اندازهای آتی اقتصاد چین را دچار چالش کرده است. نباید فراموش کنیم که پیشران صلی قدرت جهانی چین، نه قدرت سیاسی و نظامی آن بلکه قدرت اقتصادی این کشور است و بحران دراین حوزه، می‌تواند چالش های جدی را برای پکن ایجاد کند.

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه