منازعه در حزب محافظهکار انگلیس ادامه دارد
پادشاهی متفرق بریتانیا؟
این روزها دیگر کمتر کسی ترزا می را جدی میگیرد و حزب محافظهکار درباره نحوه تحقق برگزیت، مسائل اقتصادی و یافتن جایگزین مناسبی برای نخستوزیر دچار شکاف شده و این شکاف در حال تسری یافتن به سراسر این کشور است.
به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج، ویژهنامه بلومبرگ در شماره اخیر خود به بررسی بحران دنبالهداری پرداخته که ماههاست حزب حاکم بریتانیا را مشغول خود کرده است. در این ویژهنامه میخوانیم:
اگر از بریتانیاییها بخواهیم به این سؤال پاسخ دهند که چه کسی را گزینه مناسب برای تصدی نخستوزیری میدانند؟ از میان گزینههای موجود بهاحتمالزیاد «مطمئن نیستم» بیشترین رأی را خواهد آورد. در درون حزب محافظهکار نیز اعتماد به «ترزا می»، نخستوزیر کنونی ازمیانرفته است. اما مسئله این است که محافظهکاران نمیدانند چه کسی را جایگزین میکنند.
همه این بحرانها از بعدازظهر ششم ژوئن گذشته آغاز شد، وقتی برتری حزب محافظهکار بر کارگر در انتخابات زودهنگام از میان رفت و ترزا می اکثریت مطلق حزبش بر مجلس عوام را به باد داد. سپس در ماه نوامبر دو وزیر کابینه مِی به دلیل رسواییهای جنسی استعفا کردند و «بوریس جانسون»، وزیر امور خارجه با موضعگیریهای عجیبوغریب درباره یک شهروند بریتانیایی – ایرانی باعث شرمساری او شد.
اما گذشته از همه اینها محافظهکاران با چالش بسیار بزرگتر دیگری هم روبهرو هستند؛ آنها درباره برگزیت و نحوه مواجهه با آن اجماع نظر ندارند. اینکه بهترین راه برای تحقق برگزیت چیست؟ یا اینکه هدف از آن چیست؟ و یا حتی اینکه پس از خروج از اتحادیه اروپا بریتانیا باید هنوز به آن نزدیک باشد یا از اتحادیه دور شود؟ همه و همه سؤالاتی است که محافظهکاران از یافتن پاسخ واحدی برایشان ناتوان ماندهاند.
شکاف درباره اروپا، رسواییهای جنسی و نیز استعفای ناگهانی وزرا همگی ازجمله عوامل شکست دولت محافظهکار جان میجر در انتخابات سال 1997 بهحساب میآیند. در آن انتخابات توریها با از دست دادن 171 یک کرسی از 323 کرسی خود، در مقابل حزب کارگر شکست سختی خوردن که در 150 سال اخیر بیسابقه بوده است. «جورج فریمن»، از نمایندگان محافظهکار مجلس عوام معتقد است، شرایط فعلی حزب حاکم شباهت عجیبی به دوره پیش از انتخابات 1997 دارد و به نظر میرسد مقدمه یک شکست است.
هدف «دیوید کامرون»، نخستوزیر پیشین بریتانیا از برگزاری همهپرسی درباره عضویت در اتحادیه اروپا این بود که جناح طرفدار خروج از اتحادیه را در حزب خود ساکت کند. او امیدوار بود رأی قاطعی بریتانیاییها به باقی ماندن در اتحادیه این جناح را منزوی کند. اما درواقع سیاست کامرون به تقویت گروه یادشده، تشدید شکاف درونی حزب و اتمام نخستوزیریاش انجامید.
این در حالی است که طرفداران خروج از اتحادیه نیز درباره آینده اختلافنظر دارند. برخی از توریهای بلندپایه معتقدند که خروج از اتحادیه این فرصت را به بریتانیا میدهد که بهسوی مقررات زدایی حرکت کند و میزان مالیاتها را کاهش دهد. اما کمپین برگزیت هنوز آرمانهایی همچون افزایش خدمات مراقبت درمانی برای اقشار ضعیف و نیز تشدید قوانین مربوط به مهاجرت را در سر دارد. اکنون این گروه در پی دستیابی به توافق تجاری هستند که به مردم وعده داده بودند.
برای محافظهکاران مسلم است که با رهبری ترزا می وارد انتخابات دیگری نخواهند شد و هرگاه مذاکرات برگزیت به میزانی از پیشرفت منجر شود میتوانند به صرافت یافتن جایگزین مناسبتری برای او بیفتند.
همچنین ازآنجاکه قانون بریتانیا به حزب حاکم اجازه میدهد در صورت تغییر نخستوزیر هم در برابر خواسته برگزاری انتخابات زودهنگام مقاومت کند، توریها دستکم آسودهخاطر هستند، سقوط ترزا می لزوماً به معنای سقوط آنها نیست.
بااینهمه تداوم حکومت توریها، درگرو دو موضوع است. از یکسو حزب حاکم باید بتواند بنبست نسبی ایجادشده در مسائل مهم نظیر مذاکرات برگزیت را حلوفصل کند و از سوی دیگر باید بتواند طبقه متوسط و کارگران را همچون سالهای 2010 و 2015 مجاب کند که دوباره به توریها رأی بدهند. این امر در شرایط فعلی بسیار بعید به نظر میرسد.
ارسال نظر