English

پیکر مسعود مهرابی در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد/اجازه ندهیم یادگار مهرابی همراه با او خاک شود

پیکر مسعود مهرابی صاحب امتیاز و مدیرمسئول ماهنامه فیلم در قطعه هنرمندان و با حضور تعدادی از هنرمندان و علاقمندانش به خاک سپرده شد.

پیکر مسعود مهرابی در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد/اجازه ندهیم یادگار مهرابی همراه با او خاک شود

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج، مراسم وداع با پیکر مسعود مهرابی ، کارتونیست، منتقد، روزنامه نگار، صاحب امتیاز و مدیر مسئول  مجله فیلم که یکی از قدیمی ترین نشریات سینمایی کشور است، صبح امروز از ساعت 10 صبح در قطعه هنرمندان بهشت زهرا با رعایت نسبی فاصله گذاری اجتماعی و پروتکل های بهداشتی الزامی این روزها برگزار شد.

سعید خال مدیر عامل بهشت زهرا (س) که بر رعایت پروتکل های بهداشتی تاکید داشت، سابقه آشنایی خود با آن مرحوم را دیرینه توصیف و مسعود مهرابی را فردی فرهنگی و از دوستان پدرش معرفی کرد.

پویا مهرابی فرزند مسعود مهرابی هم ضمن تشکر از حاضران،  از کسالت پدرش و خانه نشینی چند ماهه او و در عین حال پیگیری امور مجله از خانه توسط مسعود مهرابی سخن گفت.

تنهایی یک دونده دو استقامت

در بخشی از این مراسم جهانبخش نورائی با اشاره به مشکلات روحی و جسمانی که مرحوم مهرابی را درگیر خود کرده بود گفت: شاید تعداد پرشماری از دوستدارانش متوجه نبودند که چندی است جسم و دستش فرمانبردار نبود. به شکلی که آدم را به یاد ناتوانایی ناشنوایی هنرمندان بزرگی  بت هون و .... می انداخت. حتی همکاران و دوستان پروفسور سمیعی در آلمان با بررسی عکس های ارسالی به این نتیجه رسیده بودند که ممکن است دست مسعود به کلی از کنترلش خارج شود و این برای هنرمندی که ایده اش توسط دستش اجرا می شود قابل تحمل نبود.هنرمندی که کمتر کسی کاراکترهای او را فراموش کرده است. کاراکتر کارمندی بدون گردن که البته بعد از انقلاب تا حدی گردن دار شد و کمی بعد تر دوباره بدون گردن ترسیم می شد.

وی تاکید کرد: شاید همان پرمایگی اثر هنری که مد نظر مسعود بود باعث فرسایش جسمش هم شد. بدون شک بیش از هر کسی مسعود مهرابی نگران پرمایگی مجله فیلم بود. او حاضر همه فشارها و تهمت ها را بپذیرد اما فریفته پول و قدرت نشود. نشریه ای که نمی توانیم تصور کنیم با رفتن او تعطیل شود. فرزاندن و همسرش و همینطور ما دوستانش اجازه نخوهیم داد که همراه او به زیر خاک برود.

نورائی ادامه داد: از نظر شخصیت فردی منتهای فردی است که ما از یک انسان وارسته انتظار داریم. بسیار سخت کوش بود و هر روز صبح زود بیدار و به فعالیت می پرداخت تا پاسی از شب حتی برای من تعریف کرده بود که در خواب هم رویاهای مجله فیلم را می بیند. مسعود مهرابی دانا و کوشا بود.

وی افزود: اولین چاپ کتاب تاریخ سینما را من ویراستاری کردم در حالی که روزی در زیر باران و بدون چتر مسعود مهرابی به منزل ما آمد و بخشی از کتاب را به من داد تا ویرایش کنم. او این کتاب را با تحمل سختی،  صرف وقت بسیار و عشق تولید کرد.

نورائی با بیان اینکه مسعود مهرابی با سن 66 سال در دوران ما «پیر» محسوب نمی شد گفت: گرچه رفتنش زود و نا بهنگام بود اما دست کم از رنج جسمانی راحت شد. به عنوان جمله پایانی فکر می کنم که عنوان یک فیلم، «تنهایی یک دونده دو استقامت» وصف حال مسعود است. امیدوارم که با همراهی و تلاش خانواده و دوستانش مجله فیلم و خاطره مسعود مهرابی ماندگار باشد.

مسعود مهرابی روحیه ای پدرانه داشت 

فرهاد توحیدی فیلمنامه نویس و از همدوره ای های مسعود مهرابی در دانشکده هنرهای دراماتیک هم گفت: مسعود مهرابی پیش از آنکه آقای مهرابی سینمای ایران باشد، آقای دانشکده هنرهای دراماتیک بود. در دوره ای که همه ورودی ها نه تنها آزمون کتبی اختصاصی داده بودند بلکه در هر رشته ای سرآمدان آن رشته ها آمده بودند تا نخبگان را انتخاب کنند. من تصور می کنم که کمتر سالی پیش آمده همچون ورودی های 1355دانشکده هنرهای دراماتیک تهران ارتباطشان را با هم حفظ کرده باشند. مهری که در مهر  آن سال بین بچه ها شکل گرفت تا امروز پایدار مانده است.

وی افزود: درست است که مسعود و هوشنگ همدوره ای و همسن و سال ما بودند اما از همان ابتدا یک مهر پدرانه داشتند به این دلیل که هم مسعود و هم هوشنگ پیش از ورود به دانشکده کار می کردند و نه تنها شاغل بودند بلکه دست دیگران را هم می گرفتند. اولین داستانی که از من چاپ شد مسعود از من در روزنامه رستاخیز چاپ کرد. نه فقط مسعود بلکه هوشنگ نقش ارشدیت و پدری را ایفا می کردند.

این فیلم نامه نویس ادامه داد: ما در دوران پر تلاطمی حضور داشتیم. از یک طرف شور جوانی و هیجانات هنری ایجاب می کرد که نه تنها در کلاسها با یکدیگر باشیم بلکه به سرعت به خانواده های هم راه پیدا می کردیم. سرنوشت دانشجواین هنرهای دراماتیک با انقلاب و بعد انقلاب فرهنگی همراه شد. در آن فطرتی که ایجاد شد و با آغاز جنگ، بچه ها با همین روحیه دستگیری و ارشدیت در آن سالهای سختی که ویدئوی را لای پتو می پیچیدند و از این خانه به آن خانه می بردند سعی کردند که چراغ سینما را روشن نگه دارند و از آنچه که داشتیم حفاظت کنند.

هوشنگ گلمکانی و عباس یاری نیز از دیگر سخنرانان این مراسم بودند که به دلیل قطع شدن پخش زنده آن در صفحه اینستاگرام مجله فیلم امکان پوشش سخنانشان وجود نداشت.

در این مراسم افراد نام آشنائی همچون هوشنگ گلمکانی، عباس یاری، فرهاد توحیدی، فرامرز روشنائی، محمود گبرلو ، شاهین شجری کهن و ... حضور داشتند.

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه