خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
چرا مقامات دولت لبنان علیه جمهوری اسلامی ایران موضع گرفتند؟
در ماه های اخیر شاهد سخنان تند مقامات سیاسی دولت لبنان علیه تهران هستیم که شاید اوج اظهارات وزیرخارجه این کشور در خصوص نقش ایران در ناامن سازی لبنان بود. اما چرا لبنانی چنین رویکردی را در پیش گرفته اند؟
، در روزهای اخیر تحولات مهمی در حوزه روابط ایران و لبنان در حال وقوع است که در نوع خود بیسابقه محسوب میشود. یوسف رجی، وزیر امور خارجه لبنان، روز جمعه (۲۱ آذر) در گفتگو با شبکه الجزیره ضمن رد دعوت عراقچی برای سفر به تهران انتقادات تندی علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح کرد.
وی مدعی شد «نقش ایران در لبنان و منطقه بسیار منفی است و سیاست تهران یکی از منابع بیثباتی است. ما با ایران مشکل داریم و به شرطی که دخالت در امور داخلی ما را متوقف کند، پذیرای گفتگو هستیم. ایران باید تأمین مالی یک سازمان نامشروع در لبنان را متوقف کند.»
وی همچنین با ناکارآمد خواندن توان نظامی حزبالله در دفاع از لبنان گفت: «ما از منابع عربی و بینالمللی هشدارهایی دریافت کردهایم مبنی بر اینکه اسرائیل در حال آماده شدن برای یک عملیات نظامی گسترده علیه لبنان است. با این حال لبنان در حال تقویت روابط دیپلماتیک خود است تا بیطرفی خود را حفظ کند و از هرگونه حمله اسرائیل محافظت کند. ما به دنبال بازگشت به توافق آتشبس با اسرائیل هستیم و در حال حاضر توافق صلح دور از دسترس است.» نکته دیگری که وزیرخارجه لبنان ادعا کرد «امتناع حزبالله از تحویل سلاحهایش به ارتش لبنان بود» سخنان یوسف رجی در حالی مطرح میشود که روزنامه لبنانی «الاخبار»، وابسته به حزبالله، در گزارشی روز شنبه (۲۲ آذر) اعلام کرد به نظر میرسد اسرائیل در حال برنامهریزی یک حمله گسترده است. از این رو آنچه در این فضا از سوی مقامات لبنانی در خصوص ناکارآمد بودن توان نظامی حزب الله مطرح میشود، میتواند زمینه فشارهای خارجی بر این کشور و همچنین حزب الله را در زمانی که اسرائیل مدعی شده مدت مقرر برای خلع سلاح این سازمان در جنوب لبنان رو به اتمام است، افزایش دهد.
سابقه رویکرد تند لبنانیها علیه تهران
مواضع مقامات سیاسی لبنان علیه رویکرد جمهوری اسلامی ایران از تابستان آغاز شد. زمانی که جوزف عون، رئیس جمهوری این کشور در دیدار با علی لاریجانی تأکید کرد بنان هیچگونه دخالت خارجی را نمیپذیرد و روابط با ایران باید بر پایه احترام متقابل و بدون تمرکز بر یک فرقه خاص (اشاره به شیعیان و حزبالله) باشد. وی اظهارات مقامات ایرانی در مخالفت با خلع سلاح حزبالله را «غیرسازنده» خواند.
پس از آن در مهر ماه، یوسف رجی در واکنش به اظهارات علیاکبر ولایتی که حزبالله را «ضروریتر از نان و آب» برای لبنان دانسته بود، شدیداً از «سیاستهای مداخلهجویانه ایران» انتقاد کرد و آن را نقض حاکمیت لبنان دانست.
در آبان دولت لبنان کمکهای مردمی ایران به ارزش حدود ۶۰ میلیون دلار را به دلیل تحریمهای بینالمللی رد کرد، که این اقدام به عنوان نشانهای از فاصلهگیری سیاسی تفسیر شد.
در نهایت اخیراً هم یوسف رجی اعلام کرد به تهران سفر نمیکند و اگر قرار است دیداری بین مقامات دو کشور صورت بگیرد، باید در کشور ثالث انجام شود.
دلایل مواضع ضدایرانی دولت لبنان
ریشه این جبههگیریها مستقیماً به نقش غرب به ویژه آمریکا و فرانسه برمیگردد. در بین کشورهای اروپایی، فرانسه نقش اصلی را در تحولات سیاسی لبنان ایفا میکند. زیرا پس از جنگ جهانی اول، لبنان منطقهای تحت سیطره و استعمار فرانسه بود. مقامات فرانسوی علیرغم استقلال لبنان در سال ۱۹۴۳، کماکان تلاش دارند نفوذ خود را در بین گروهها و جریانات سیاسی این کشور حفظ کنند. با توجه به رویکردهای ضدایرانی فرانسه در یکسال اخیر و اثر مستقیمی که در تصویب دو قطعنامه علیه برنامه هستهای ایران شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین فعال کردن مکانیسم اسنپ بک داشت، بیتردید پاریس از فرصت پیشآمده در لبنان برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران سوء استفاه میکند. همچنین متغیر مهم دیگری که زمینهساز سخنان تند مقامات سیاسی لبنان علیه ایران شده است، آمریکاست. دولت ترامپ تهدید کرده است هرگونه اعطای کمک مالی به لبنان منوط به خلع سلاح حزب الله و کاهش قدرت سیاسی این سازمان است. با توجه به نیاز شدید دولت لبنان به منابع مالی که پیشتر از سوی کشورهای عربی هم تأمین شد، امروز به نظر میرسد مقامات این کشور تصمیم گرفتند برای دریافت پول از آمریکا به خواستههای آن تن دهند.
نکته مهم اینکه بارها اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت خارجه، تأکید کرده است جمهوری اسلامی مداخلهای در امور لبنان ندارد و آنچه در خصوص حزبالله مطرح میکند بنا به تجربهای است که از رویکرد هشت دههای اسرائیل در منطقه دارد. بقائی عنوان کرد اسرائیل هرگز به هیچ توافق و اتش بسی متعهد نیست و اتفاقاً آتش بسها همواره فرصتی برای این رژیم با هدف ادامه حملات و حفظ اشغالگری در سایه حمایت بینالمللی بوده است.
فضاسازی کنونی در خصوص فشار بر خلع سلاح حزبالله، به طور کلی به تصمیم اسرائیل برای در اختیار گرفتن جنوب لبنان، به طور دقیقتر جنوب رودخانه لیتانی در لبنان، برمیگردد. مقامات ارتش اسرائیل به ویژه واحد فرماندهی شمال، بارها تکرار کردهاند آنها همچنان در حال تقویت توان خود در این منطقه هستند، پرواز پهپادهای شناسایی در کنار حملات گاهوبیگاه به جنوب لبنان و حتی منطقه ضاحیه بیروت مؤید آن است که عملاً آتشبسی وجود ندارد؛آتش بسی که در ظاهر در نوامبر سال ۲۰۲۴ به امضا رسید و اکنون یکسال از آن میگذرد. اسرائیل میخواهد با پشتیبانی دولت ترامپ حزب الله را خلع سلاح کند. گروگان گرفتن مردم لبنان و عدم کمک مالی به این کشور نیز در همین راستا صورت میگیرد تا هر طور شده محیط سیاسی و اجتماعی لبنان را بر ضد حزبالله بشورانند.
واقعیت این است که روابط ایران و لبنان دستکم نیم قرن سابقه دارد. این مناسبات نمیتواند متأثر از سیاستهای یک دولت چهارساله از آمریکا تخریب شود. بیتردید فراز و فرودهایی وجود دارد اما در نهایت این سابقه طولانی، پیروز خواهد شد. در خصوص سلاح حزبالله هم باید گفت که بسیار بعید است مقامات این سازمان تن به چنین خواستهای بدهند. این خواسته به معنای در تیررس قرار دادن کل ساختار حزب الله از سوی اسرائیل است بدون آنکه دیگر توان دفاع از خود یا لبنان را داشته باشد.
ارسال نظر