English

جاودانگی در صندلی خدمت؛

راه خلبانان تبریزی پُر مَسئول باد...

بی شک تاریخ بزرگترین معلم است که می توان با خواندن آن درس های بزرگی را آموخت .

راه خلبانان تبریزی پُر مَسئول باد...

به گزارش خبرنگار خبرگزاری موج اصفهان، تاریخ نقش بسیار مهمی در شکل دادن به زندگی اجتماعی انسانها دارد اما متاسفانه شناخت درست و دقیقی از آن در جامعه ایرانی وجود ندارد و ملّتی که تاریخ نخوانند و ندانند، محکوم به تکرار  و مجبور به زندگی در آن هستند . نقل‌قول معروفی است که می‌گوید: «ملتی که کتاب نمی‌خواند، ناچار است تمام تاریخ را تجربه کند.» بی شک ریشه بخشی از مشکلات کنونی که در اطراف خود مشاهده می‌کنیم را نه در جاهای دیگر که باید در خودمان جستجو کنیم .

با فاصله گرفتن از حادثه هوایی تبریز به خوبی می توان ابعاد آن را مورد بررسی قرار داد. سرگذشت دو خلبان که در روز دوم اسفند هواپیمای نظامی خود را ترک نکردند و برای اینکه آسیبی به مناطق مسکونی تبریز نرسد، هواپیما را به نقطه‌ای خلوت و یک ورزشگاه هدایت کردند و در حالی که می‌توانستند خودشان را نجات دهند از صندلی‌هایشان جدا نشدند تا مردم آسیبی نبینند و جان خود را فدا کردند . اما دراین میان هستند مدیرانی که هر آسیبی را به مردم می‌زنند تا از صندلی‌های خود جدا نشوند و اسم آن را نیز خدمت گذاری گذاشته اند ، به راستی این صندلی ها خدمت هستند یا قدرت ؟!

آنچه که خلبانان تبریزی با جان خود به مسئولین آموختند این بود که می توان بر صندلی خدمت نشست و برای احیاء حقوق مردم ، آن را به صندلی قدرت تبدیل نکرد. جانفشانی خلبانان تبریزی از این لحاظ  اهمیت دارد که می توانستند با جدا شدن از صندلی جان خود را نجات دهند اما احساس وظیفه ، مسئولیت و وجدان نسبت به مردم را بالاتر از جان خود می دانستند پس به همین خاطر و به همین علت بود که بر روی صندلی خود ماندند و آسوده تر از قبل مشغول خدمت به مردم شدند اما این بار با جان خود.

وظیفه ای که در میان مسئولین ما فراموش شده ،مسئولیتی که صرفا برای رسیدن به خواسته های شخصی خود تعریف شده و وجدانی که سالهاست خود را به خواب زده است .

مسئولین چنان بر صندلی خدمت خود تکیه زده اند که فراموش کرده اند که این خدمت برای مردم است و آنها باید خدمتگزار مردم باشند واگر دیدند در مسئولیت خود به مردم  آسیبی وارد می شود باید از صندلی خدمت خود جدا شوند . اما مسئولین اینچنین نیستند و در مواجهه با انتقادات ، مردم را ناسپاس و قدرنشناس معرفی کرده  و به جا اینکه خدمت خود را بیشتر کنند ، از خدمت سوء استفاده کرده و قدرت خود را افزایش می دهند که دیگر هیچ انتقادی به آنها مطرح نشود .

جایگاه خدمت و قدرت در ایران عوض شده است و تعاریف تازه ای از مسئولین شنیده می شود که ؛هیچ خدمتی را بدون قدرت موثر و تاثیرگذار نمی دانند و از آنطرف نیز قدرت را لازمه خدمت می دانند تا بتوانند با افرادی که مانع این خدمت گذاری می شوند برخورد کنند . رشادت این دو خلبان تبریزی نقطه پایانی گذاشت براینگونه تعاریف که خدمت تا زمانی خدمت است که به مردم آسیبی نرسد و مردم از این خدمت متضرر وزیان نبینند ، همانطور که این خلبانان تبریزی جان خود را برای خدمت به مردم گذاشتند و از صندلی خود جدا نشدند تا مردم آسیبی نبینند .

خدمتی که به قدرت برسد دیگر خدمتگذاری برای مردم و مردم ولی نعمتان آنها نخواهند بود و نیستند . بلکه این مردم هستند که وظیفه دارند توقعات و خواسته های به حق خود را از مسئولین کمتر و کمتر کنند ؛ گاهی لنگ بپوشند ، گاهی یک وعده غذا بخورند و گاهی اصلا غذا نخورند ، نان خشک بخورند و توقع بیجا هم نداشته باشند و اگر نمی توانند با این وضع هماهنگ شوند ، جمع کنند بروند !

این نوع خدمتگذاری چند سالی می شود که در میان مسئولان کشوری و استانی دیده می شود و در انتقاد از آنها حتی با پاسخ های تند و بعضا تهدید و کوبیدن بر دهان آنها مواجه می شوند . آنقدر وضعیت بغرنج شده که دیگر مردم نمی دانند کدام خواسته شان بر حق است و می توانند مطرح کنند و کدام خواسته شان زیاده خواهی است و نباید آن را طلب کنند . این خدمت گذاری به جایی رسیده که مسئولین خود به جای مردم نیز تصمیم می گیرند و آنچه را به نظرشان می آید را صلاح مردم تلقی کرده و انجام می دهند .

این خلبانان تبریزی نشان دادند فقط زمانی می توان به جای مردم تصمیم گرفت که جان آنها در خطر باشد در آن موقع باید با جانفشانی خودخواهی کرد .

به زعم نگارنده این گزارش خلبانان تبریزی در زمانه ای از صندلی های خود جدا نشدند و جان خود را مقدم بر جان مردم دانستند که امروز مسئولین کشور برای مردم در تصمیمات خود نقشی قائل نیستند و ارجحیت به خواسته های شخصی خودشان است .

نمی توان گفت که با بروز چنین حادثه هایی مسئولین ما هم دچار تحول شده و نسبت به عملکرد خود تجدید نظر خواهند کرد . همه آنهایی که به صندلی خدمت رسیده ، می رسند و خواهند رسید گفته و می گویند که : مگر یک صندلی چقدر ارزش دارد که انسان بخاطر آن دروغ گفته ، خیانت کند ، به بیت المال مردم تجاوز کند ، حقی را ناحق کند ؟!

گفتنی است؛ در این حادثه که دوم اسفند ماه سال 1400 به دلیل نقص فنی روی داد، دو خلبان هواپیما و یک شهروند که در حال عبور از محل با خودروی خود بود، جان خود را از دست دادند. خلبانان جان باخته در این حادثه سرهنگ دوم صادق فلاحی و سروان علیرضا حنیفه زاد بودند.

خلبان این جنگنده آموزشی به رغم نقص فنی هواپیما با تبحر و شجاعت خاصی آن را به نقطه ای خالی از واحدهای مسکونی و مردم هدایت کرد و موجب کاهش خسارت شد.

خلبانان تبریزی به راستی ارزش انسانیت را در خدمت به مردم جاودانه کردند . یادشان گرامی و راهشان پر مسئول باد .

شهادت خلبانان تبریزی.

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

  • مهدی عسگری فردویی

    روحشان شاد و یادشان گرامی باد

دیدگاه

مهمترین اخبار

گفتگو

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه