English

گرایش والدین به تبعیض جنسیتی بر مبنای باورهای جزمی و اشتباه/جستارهایی در باب چالش‌های دوران نوجوانی و چگونگی برخورد با آن‌ها

پدری دختر خود را با داس کشت.. دامادی سر عروس خود را برید ..در هفته های اخیر با این تیترهای تکان دهنده مواجه و بسیار متاثر و غمگین شده ایم اما غم و اندوه برای چنین اتفاق هایی کافی نیست و باید علل وقوع این حوادث را ریشه یابی و بروز رفتارهای نوجوانان و چگونگی برخورد خانوده ها با آنان را بررسی کرد تا دیگر شاهد بروز چنین حوادثی در سرزمین مادری خود نباشیم.

گرایش والدین به تبعیض جنسیتی بر مبنای باورهای جزمی و اشتباه/جستارهایی در باب چالش‌های دوران نوجوانی و چگونگی برخورد با آن‌ها

محدثه نعیمی فرد - خبرگزاری موج، « به لحاظ فرهنگی، تبعیض در خصوص نحوه تعاملات و ارتباطات یک دختر نسبت به روابط یک پسر وجود دارد بدین گونه زمانی که یک دختر عمدا و یا سهوا، تحت تاثیر احساسات و هیجانات درونی، دست به عمل یا رفتاری بزند که مورد پسند اجتماع نیست در مقایسه با یک پسر که همان عمل یا رفتار احساساتی را از خود بروز داده است، متحمل برخوردهای شدیدتر از سوی جامعه و مردم خواهد شد.» این سخنان یک متخصص روان شناسی بالینی است که در گپ و گفتی که ساعت ها به طول انجامید، مطرح شد که شرح مفصل آن را در زیر می خوانید:

استاد احمد ترابی متخصص روان شناسی بالینی بیان کرد: دوره نوجوانی و بلوغ، سنین بین 12 الی 18 سالگی اطلاق می‌شود و به گفته استانلی هال، موسس انجمن روانشناسی آمریکا، نوجوانی دوران «طوفان و فشار» و نیز دوران توانایی فوق‌العاده جسمانی، شناختی و هیجانی است و آن‌ها در این دوران تحت تاثیر فرآیندهای زیست‌شناختی اعم از تغییرات هورمونی و برطبع ان تجارب هیجانی و تصمیم گیری و انتخاب برمبنای احساسات رفتارمی شود.

این استاد دانشگاه گفت: رومینا یک نوجوان 13 ساله‌ای بود که مانند هر نوجوان دیگری در این دوران بر مبنای عواطف و احساسات خود تصمیم هیجانی گرفته است و به امید زندگی مطلوب ترو غایت نگری خیالی بهتر تمایل به گریزازمنزل در وی پدیدامده است ،اما نکته حائز اهمیت اینجاست که چه فاکتورهایی منجر به تصمیم این نوجوان 13 ساله و در نهایت فرار و قتل او دخیل هستند؟ چرا نوجوانان دست به چنین  انتخاب ها و رفتارهایی می زنند که پیامدهای ناگواری مانند آن را طبعا درپی خواهد داشت .

وی با اشاره به نقش خانواده وجامعه  در بروز و ظهور این اتفاق ناگوار، بیان کرد: دوران نوجوانی توام با دوران بلوغ است و تغییرات  جسمی، جنسی، روانشناختی و خصوصا هیجانی دراین ایام بدیهی است،  برای مثال نوجوانان در این دوران تفکر انتزاعی پیدا کرده وبه تبع آن خطرپذیری ، خلاقیت، حس کنجکاوی و ماجراجویی و...درآنان افزایش می‌یابد ازسوی دیگر فضای مجازی و شبکه‌های پیام‌رسان اجتماعی نیز به این احساسات طوفانی و به خصوص هیجانات سرسام‌آور جنسی،عاطفی و.. دامن می‌زنند.

وی یادآور شد: نوجوانان از یک طرف با بحران درونی ناشی از تغییرات هورمونی و جسمانی مواجه هستند که منجر به  کاهش اعتماد به نفس، سرزنش خود، افسردگی ،پرخاشگری و... می‌شود؛ و از طرف دیگر با  تکالیف و انتظارات جدید ازسوی خانواده و اجتماع و کسب استقلال و خودمختاری دست و پنجه نرم می کنند.

ترابی ادامه داد: علاوه بر آن، نوجوانان با حجم گسترده‌ای از محتویات فضای مجازی و اینترنت که به آتش هیجانات و تمایلات درونی آنان دامن می‌زند، مواجه هستند لذا در این دوران نقش خانواده و نهادهای اجتماعی بیش از هر دوران دیگری پررنگ‌تر می‌شود.

چگونه نوجوانان را در استفاده از فضای مجازی مدیریت کنیم؟

این پژوهشگر حوزه رون‌شناسی بالینی بیان کرد: مدیریت بهره‌گیری نوجوانان از فضای مجازی و محتویات آن به عهده خانواده ومدارس  است، این امر به معنای کنترل نوجوانان و یا مچ‌گیری از آنان نیست بلکه خانواده ضمن برقراری رابطه توام با صمیمیت ،حمایت و پذیرش بی قید وشرط با فرزندان خویش، قواعد و چارچوب‌هایی را برای بهره‌گیری از فضای مجازی برای آن‌ها در نظر می‌گیرد که منجر به ارتقای سواد رسانه‌ای و استاندارهای نوجوانان و درنهایت دستگیری آنان خواهد شد، چنین به نظرمی رسد که در مسئله رومینا، این دختر 13 ساله تاشی گویا  مدیریت و مراقبت  دراین خصوص از سمت خانواده به نحوه احسن و هدایت شده نبوده است.

این روان درمانگر روان شناسی با تاکید بر اینکه برقراری رابطه توام با صمیمیت، حمایت، همدلی و درک متقابل خانواده با نوجوانان، منافاتی با اقتدار آن‌ها ندارد، افزود: زمانی که خانواده رابطه دوستانه‌ای با فرزند نوجوان خویش برقرار کند، در حقیقت اعتماد او را جلب کرده و بنابراین نوجوانان در فضایی امن و بدون ترس از قضاوت وطردشدگی وتنش؛ دغدغه ،نیازها، انگیزه ها و مشکلاتی را که دارند با اعضای خانواده درمیان می گذارند.

وی افزود: اگر خانواده چنین فضایی را برای نوجوان خویش فراهم کرده باشند، دیگر آن دختر یا پسر برای جبران کمبودهای خویش وچالش ها به بیرون از خانه پناه نمی‌برد.

بیان کردن عبارت « تو بچه ای، نمی فهمی» ممنوع!

 مسول مرکزمشاوره دانشگاه علمی کاربردی جهاد دانشگاهی استان قم گفت: مرحله هویت‌یابی در برابر سردرگمی نقش، در دوره نوجوانی اتفاق می‌افتد به عبارت بهتر، نوجوان در این دوران به دنبال « کسب هویت» است.

ترابی با تاکید بر اینکه نوجوانی دوران گذر از کودکی و ورود به دوره بزرگسالی است بنابراین حساسیت ویژه‌ای دارد، بیان کرد: اصطلاح « بحران هویت» از ابتکارات اریک اریکسون، از اتباع زیگموندفرویدومکتب روان کاوی است، هویت یا کیستی عبارت از یافتن نگرش‌ها و خصوصیات مستقل و خاص هر فرد است که وی را نسبت به گروهی متعلق و دیگران متمایز می‌کند.

وی اظهار کرد: نوجوانان در مسیر «کشف هویت» ، به دنبال پاسخ به سوال من کیستم؟ازکجا آمده ام؟ غایت و تکالیف و نقشم دراین جهان چیست ؟ هستند و والدین برای یاری رساندن به نوجوانان می‌بایست در گام اول آن‌ها را درک کنند.

استاد و پژوهشگر حوزه روانشناسی ادامه داد: خانواده‌ها اگر با افکار،عقاید و باورهای نوجوان خویش موافق نیستند، آن‌ها را تحقیر ،قضاوت و برچسب «تو بچه ای و نمیفهمی» به آن‌ها نزنند و از مقام قاضی و قضاوت استعفا دهند و با فرزند خویش همدل شوند و هر آنچه والدین تعامل و ارتباط نزدیک‌تری بدون سوگیری با نوجوان  داشته باشند، به کسب هویت سالم وی کمک می‌کنند.

چگونه با مسئله «ارتباط نوجوان با جنس مخالف» برخورد کنیم؟

این عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره گفت: زمانی که نوجوان در رابطه با جنس مخالف قرار دارد، والدین می‌بایست در رابطه با پیامدهای منفی  رفتارهای هیجانی و عواقب ناگوار این گونه روابط با وی از درمحبت و درک متقابل صحبت کنند و برای مثال در خصوص بیماری‌های آمیزشی، خطوط قرمز جامعه و قوانینی که در مورد ارتباط با جنس مخالف در کشور اسلامی تعریف شده است، به آن‌ها آگاهی وبصرت دهند و در این اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی از افکار و نظرات خود  نوجوان نیز استمداد بگیرند.

وی با تاکید بر اینکه منع کردن و نهی کردن نوجوان از رابطه با جنس مخالف، بصورت افراطی (قهری) منجر به لجاجت و پنهان‌کاری بیشتر آنان می‌شود، ادامه داد: برخی از والدین تمایل دارند تاسبک زندگی خود را به فرزندانشان تحمیل ودیکته کنند، اما نکته حائز اهمیت اینجاست که این سبک زندگی و شرایط تعلیم و تربیتی فرزندان دهه 80 یا90با نسل دهه 50 قطعا متفاوت است و در واقع انسان می‌بایست فرزند زمان و زمانه خودش باشد.

این عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور بیان کرد: برخی از خانواده‌ها تلاش می‌کنند تا عقاید و باورهای فکری خود را به خورد نوجوان بدهند و نتیجه آن می‌شود که باورهای سنتی و سبک زندگی قدیمی خود را به فرزندانشان باتعصب تحمیل می‌کنند و زمانی که نوجوان آن را نپذیرفت، تصور می‌کنند که نوجوان تمام باورها و ارزش های  سنتی آن‌ها را زیر پا له کرده است و لذا به خشونت ،منع و محدودیت شدید متوسل می‌شوند.

اگر رومینا پسر بود

وی ادامه داد: در فاجعه قتل رومینا، زمانی که رومینا برای ازدواج با پسرموردنظر خود، از خانه فرار می‌کند، پدر خانواده اقتدار خود را از دست رفته می‌بیند و تحت تاثیر باورهای فرهنگی خانواده و محیط پیرامون خویش، این عمل دخترش را مایه بی‌آبرویی و ننگ تلقی می‌کند بنابراین برای پاک کردن لکه ننگ بی‌آبرویی دست به چنین اقدام هیجانی می‌زند.

ترابی گفت: به اعتقاد چنین خانواده‌هایی که هنوز باورهای بنیادین جزمی دارند اگر یک دخترخبت یا خطایی مرتکب شود، آبروی چندین و چندساله خانواده را از بین برده و مستحق شدیدترین مجازات وحتی مرگ است، آیا این نگاه منطقی ، معقول و منصفانه به نظر می‌رسد؟

وی ادامه داد: سرپرست دختر در سنین پایین‌تر پدر اوست زیرا او نمی‌تواند بین واقعیات پرپیچ وخم  زندگی و هیجانات وعواطف  درونی خود تعادل و توزان مطلوب برقرار کند و لذا عهده‌دار این امر وانتخاب اصلح هم اندیشی و مشورت با پدر یاحتی مادراست.

متخصص روانشناس بالینی بیان کرد: به لحاظ فرهنگی، تبعیض در خصوص نحوه تعاملات و ارتباطات یک دختر نسبت به روابط یک پسر وجود دارد بدین گونه زمانی که یک دختر عمدا و یا سهوا، تحت تاثیر احساسات و هیجانات درونی، دست به عمل یا رفتاری بزند که مورد پسند اجتماع نیست در مقایسه با یک پسر که همان عمل یا رفتار احساساتی را از خود بروز داده است، متحمل برخوردهای شدیدتر از سوی جامعه و مردم خواهد شد.

وی تصریح کرد: این تبعیض جنسیتی در نحوه برخود و مواجهه جامعه با بروز احساسات و هیجانات ناپسند از سوی پسر و دختر، که با توجه به بافت فرهنگی، عقیده ای و تعصبات در جامعه امروز مشاهده می‌شود، به اعتقاد من، قابل تامل، تفکر و بایداندیشی است.

اثرات سوء ناشی ازتبلیغات چندهمسری در رسانه های جمعی

پژوهشگر حوزه روانشناسی اظهار کرد: مدارس، رسانه‌های مجازی و مکتوب، جامعه و اجتماع نیز در راستای فرهنگ‌سازی و تغییر تعصبات کورکورانه برخی از خانواده‌ها و اطلاع‌رسانی و آگاهی بخشی به آن‌ها مسئولیت سنگین و خطیری دارند.

وی ضمن اشاره به لزوم بازنگری جدی در تولید محتوا از صداو سیما تاکید کرد: در یکی دو سال اخیر، متاسفانه گاها رسانه های جمعی به صورت مستقیم و غیرمستقیم، چندهمسری و کودک همسری را تبلیغ می‌کنند و نتیجه این تبلیغات همین اخبار ناگواری است که هر روز شاهد آن هستیم.

دانشمندانی بدون مهارت زیستن

این استادروان شناسی افزود: ضمن توجه به نقش پررنگ خانواده در حمایت و مدیریت بحران و چالش‌های دوره نوجوانی، نباید از مسئولیت‌های آموزش و پرورش و نهادهای فرهنگی و آموزش عالی نیز غافل شویم.

وی تاکید کرد: در حال حاضر، آموزش و پرورش به چه میزان سبک زندگی و مهارت‌های اجتماعی را به دانش‌آموزان آموزش می‌دهد؟ آموزش و پرورش تنها حجم گسترده‌ای از محفوظات را در اختیار دانش‌آموز قرار می‌دهد درواقع دانشمندانی که فاقد مهارت های اجتماعی یا چگونه زیستن هستند را تحویل جامعه می‌دهد، این شخص شاید در سطوح عالی آموزش پیشرفت‌های چشم‌گیری داشته باشد اما در طول دوران تحصیل و سپس در دانشگاه، چقدر مهارت زندگی کردن وچگونه زیستن رافراگرفته است ؟

وی افزود: ماحصل این نوع آموزش غیرکاربردی و مدرک‌گرا آن است که در حال حاضر یک استاد دانشگاه با مدرک دکتری، توانایی برقراری رابطه صمیمی توام با درک متقابل و همدلانه  با همسر و فرزند و دوستان خود را ندارد و نوعا دچارعجز و درماندگی دراین خصوص است.

 

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

دیدگاه

مهمترین اخبار

گفتگو

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه