خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
قدرت اقتصادی برتر خاورمیانه؛ هدفگذاری که برای ایران رویا نیست؟
«ظرفیت پیوند با اقتصادهای نوظهور آسیا، بهویژه از مسیر سازمانهایی نظیر شانگهای، بریکس، یا توافقهای منطقهای مانند تجارت آزاد با اوراسیا، میتواند زمینهساز نقشآفرینی بلندمدتتر ایران در معادلات اقتصادی آینده جهان باشد.

، یکی از نکاتی که همواره مورد اشاره بسیاری از صاحب نظران حوزه اقتصاد بین الملل بوده، این واقعیت بوده است که اقتصاد ایران از ظرفیت های گسترده ای برای تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه خاورمیانه برخوردار است. ظرفیت هایی که حتی در شرایط تشدید تحریم های خارجی علیه ایران، می توانند از ایران یک بازیگر قدرتمند در حوزه اقتصادی در خاورمیانه بسازند و در نوع خود، موقعیت ایران در قالب معادلات کلان سیاست بین الملل را تقویت کنند. در این رابطه، توجه به چند مولفه قدرتساز برای اقتصاد ایران ضروری به نظر می رسد.
نخستین وجه برتری اقتصاد ایران، تنوع ساختار اقتصادی آن است. برخلاف بسیاری از کشورهای منطقه که اقتصاد آنها به شدت به صادرات نفت یا گاز وابسته است، ایران علاوه بر منابع انرژی، از ظرفیتهای بالایی در حوزه صنعت، کشاورزی، معدن، فناوری و گردشگری برخوردار است. این تنوع ساختاری، انعطافپذیری بیشتری به اقتصاد ایران میدهد و امکان تابآوری آن را در برابر تکانههای خارجی افزایش میدهد. برای نمونه، صادرات محصولات غیرنفتی ایران در سالهای اخیر، حتی با وجود تحریمها، رشد قابل توجهی داشته که این خود نشاندهنده پویایی و ظرفیت اقتصاد غیروابسته به نفت است.
دومین مزیت، جمعیت جوان، تحصیلکرده و پویا است. بیش از ۶۵ درصد جمعیت ایران را افراد زیر ۴۰ سال تشکیل میدهند و سالانه دهها هزار فارغالتحصیل در رشتههای فنی، مهندسی، پزشکی، کشاورزی و علوم پایه وارد بازار کار میشوند. این نیروی انسانی نهتنها پشتوانهای برای توسعهی درونزا محسوب میشود، بلکه در عصر اقتصاد دیجیتال و فناوریمحور، بزرگترین سرمایه ملی هر کشوری است. این مزیت در مقایسه با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس که بخش عمده نیروی کار خود را از مهاجران تأمین میکنند، جایگاه ویژهای به ایران میبخشد.
در کنار این موارد، موقعیت ژئوپلیتیکی ممتاز ایران نیز یکی از مولفه های کلیدی در قدرت اقتصادی بالقوه کشور به شمار میرود. ایران در چهارراه ارتباطی شرق و غرب، شمال و جنوب قرار دارد. مرزهای آبی گسترده در خلیج فارس، دریای عمان و دسترسی به آبهای آزاد، در کنار مرزهای زمینی با ۱۵ کشور، امکان تبدیلشدن ایران به مرکز ترانزیتی منطقه را فراهم کرده است. پروژههایی چون راهآهن شرق به غرب، کریدور شمال به جنوب، و بنادر استراتژیکی چون چابهار، شواهدی از ظرفیت ایران برای ایفای نقش فعال در تجارت منطقهای و جهانی هستند.
منابع عظیم انرژی نیز همچنان یکی از مهمترین مزیتهای اقتصادی ایران محسوب میشود. ایران دومین ذخایر گاز جهان و چهارمین ذخایر نفت را در اختیار دارد. این منابع، در کنار صنعت پتروشیمی توسعهیافته، ظرفیتهایی هستند که اگر از چنبره تحریمها و ناکارآمدیهای ساختاری رهایی یابند، میتوانند نقش تعیینکنندهای در تأمین انرژی آسیا، اروپا و کشورهای همسایه ایفا کنند.
ظرفیتهای بینظیر در بخش معدن نیز از دیگر وجوه کمترشناختهشده اقتصاد ایران است. ذخایر عظیم فلزات گرانبها، آهن، مس، روی، سرب و سنگآهن، ایران را به یکی از غنیترین کشورهای معدنی در منطقه و حتی جهان تبدیل کرده است. این منابع، بهویژه در شرایط کاهش وابستگی به نفت، میتوانند جایگزین مهمی در درآمدهای صادراتی و اشتغالزایی باشند.
بازار داخلی بزرگ و پرظرفیت نیز یکی از عوامل کلیدی قدرت اقتصادی ایران است. وجود جمعیتی بالغ بر ۹۰ میلیون نفر، با الگوی مصرف متنوع و در حال توسعه، ایران را به یکی از جذابترین بازارهای منطقه برای تولید داخلی و حتی سرمایهگذاری خارجی تبدیل میکند. این در حالی است که بسیاری از کشورهای همسایه یا بازارهای کوچکی دارند یا بهشدت متکی به واردات هستند.
در نهایت، ظرفیت پیوند با اقتصادهای نوظهور آسیا، بهویژه از مسیر سازمانهایی نظیر شانگهای، بریکس، یا توافقهای منطقهای مانند تجارت آزاد با اوراسیا، میتواند زمینهساز نقشآفرینی بلندمدتتر ایران در معادلات اقتصادی آینده جهان باشد. همکاری راهبردی با چین، روسیه، هند و کشورهای آسیای میانه، ایران را از اقتصاد نفتی سنتی به اقتصاد مشارکتی و چندجانبهگرا هدایت خواهد کرد. مسائلی که همه و همه یک واقعیت را فریاد می زنند: تبدیل شدن ایران به قدرت اقتصادی برتر منطقه، نه یک رویا بلکه امری کاملا در دسترس و شدنی است.
ارسال نظر