خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
اهداف احتمالی سفر "ولادیمیر پوتین" به ایران چیست؟
«در شرایطی که هم ایران و هم روسیه تحت تحریمهای سنگین آمریکا و متحدانش قرار دارند، نیاز به توسعه سازوکارهای جایگزین برای همکاریهای اقتصادی، مالی و تجاری به امری حیاتی تبدیل شده است. سفر پوتین به تهران میتواند بستری برای تسریع در اجرای توافقات پیشین، از جمله استفاده از ارزهای ملی در مبادلات، همکاری در توسعه زیرساختهای حملونقل و تکمیل مسیرهای استراتژیک باشد.»

، به تازگی کاظم جلالی سفیر ایران در روسیه در موضع گیری اعلام کرده که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به زودی عازم تهران خواهد شد. سفری که با توجه به تحولات جاری منطقه ای و بین المللی، می تواند حامل نکات معناداری باشد. البته که پس از اعلام خبر سفر قریبالوقوع رئیس جمهور روسیه به ایران، بسیاری از رسانه های بین المللی اقدام به طرح تحلیل و تفسیرهای مختلف در رابطه با این رویداد کردند. روندی که همچنان نیز ادامه دارد.
در حالی که فضای بینالمللی روزبهروز از یکجانبهگرایی غربی فاصله میگیرد و نشانههای ظهور نظم نوین جهانی آشکارتر میشود، نزدیکی بیشتر تهران و مسکو میتواند واجد پیامهایی راهبردی برای منطقه و فرامنطقه باشد. این سفر، بدون شک تنها یک دیدار تشریفاتی یا دیپلماتیک نخواهد بود، بلکه میتواند در مسیر تعمیق همکاریهای راهبردی میان دو کشور تعریف شود. جمهوری اسلامی ایران، با اتکا به سیاست خارجی مستقل و چندوجهی خود، بار دیگر در موقعیتی قرار گرفته که میتواند میان شرق و غرب به عنوان یک بازیگر مؤثر و متعادلکننده عمل کند.
در شرایطی که هم ایران و هم روسیه تحت تحریمهای سنگین آمریکا و متحدانش قرار دارند، نیاز به توسعه سازوکارهای جایگزین برای همکاریهای اقتصادی، مالی و تجاری به امری حیاتی تبدیل شده است. سفر پوتین به تهران میتواند بستری برای تسریع در اجرای توافقات پیشین، از جمله استفاده از ارزهای ملی در مبادلات، همکاری در توسعه زیرساختهای حملونقل و تکمیل مسیرهای استراتژیک مانند کریدور شمال–جنوب باشد. این کریدور، که ایران را به حلقه واسط تجارت اوراسیا و آسیای جنوبی بدل میکند، نماد روشنی از نقش کلیدی جمهوری اسلامی ایران در آینده نظم اقتصادی منطقهای است. حضور پوتین در تهران در این زمینه، تنها تأکیدی دوباره بر این جایگاه راهبردی خواهد بود.
علاوه بر بُعد اقتصادی، نمیتوان از مسائل نظامی، امنیتی و ژئوپلیتیکی چشمپوشی کرد. تحولات اخیر در قفقاز جنوبی، مناقشات پیرامون سوریه و تلاش برخی بازیگران منطقهای برای ایجاد شکاف در محور مقاومت، همگی موضوعاتیاند که میتوانند در دستور کار گفتوگوهای تهران–مسکو قرار گیرند. جمهوری اسلامی ایران، برخلاف تبلیغات رسانههای غربی، همواره در پی صلح پایدار، حفظ تمامیت ارضی کشورها و مقابله با دخالتهای بیگانگان بوده است. همکاری ایران با روسیه در این زمینه، تلاشی مشروع برای تضمین امنیت منطقهای بدون وابستگی به بازیگران مداخلهگر غربی است.
ایران نشان داده است که نه تنها توانایی تأمین امنیت خود را دارد، بلکه میتواند نقش سازندهای در ثبات منطقه ایفا کند؛ نقشی که بارها در مقابله با تروریسم و افراطگرایی به اثبات رسیده است.
در عرصه سیاست بینالملل، حضور پوتین در تهران میتواند نشان از به رسمیت شناختن نقش فزاینده ایران در نظم نوظهور جهانی باشد. کشوری که سالها با اتکا به ظرفیتهای بومی خود، تحریمها را به فرصت بدل کرده و با مقاومت هوشمندانه، نه تنها دچار فروپاشی نشده، بلکه توانسته در حوزههایی چون انرژی، فناوری، دفاعی و کشاورزی گامهای مهمی بردارد. امروز ایران دیگر تنها یک کشور در حاشیه سیاستهای جهانی نیست، بلکه بهعنوان یکی از محورهای تعیینکننده در معادلات اوراسیا و خاورمیانه مطرح است. دیدار رئیسجمهور روسیه با مقامهای عالیرتبه ایران، میتواند حامل این پیام باشد که سیاستهای مستقل و مبتنی بر منافع ملی در سطح بینالمللی نیز به رسمیت شناخته میشوند.
از طرفی، این سفر میتواند مهر تأییدی بر سیاست “نگاه به شرق” جمهوری اسلامی ایران باشد. سیاستی که در پی گسترش روابط با قدرتهای بزرگ آسیایی، از جمله چین و روسیه، بوده و تلاش کرده است توازن را در روابط خارجی کشور حفظ کند. برخلاف تصور سادهانگارانهای که برخی میکوشند القا کنند، ایران در حال تبدیل شدن به بخشی از بلوکهای قدرتی تازهای است که با محوریت عدالت، همکاری متقابل و احترام به حاکمیت کشورها شکل میگیرند. حضور پوتین در تهران میتواند نماد عملی از پیوند استراتژیک کشورهایی باشد که بهجای سلطهجویی، به دنبال تحقق یک جهان چندقطبی و منصفانهاند.
در نهایت، سفر احتمالی پوتین به تهران را باید در چارچوب تعمیق همکاریهای راهبردی، تثبیت جایگاه ایران در نظم نوین جهانی و تأکید بر استقلال سیاسی جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کرد. کشوری که سالها با فشار و تحریم مقابله کرده و در عین حال از اصول خود عقبنشینی نکرده، امروز به نقطهای رسیده است که قدرتهای جهانی، برای تعامل با آن، راهی جز گفتوگو و احترام به منافع مشترک نمیبینند. این، نتیجه راهی است که ملت ایران با مقاومت، تدبیر و عزت نفس پیمودهاند.
ارسال نظر