سخنگوی شورای نگهبان:
دشمن صهیونی با حمله به بیمارستان و زندان نشان داد به هیچ یک از قواعد اخلاقی و قانونی پایبند نیست
سخنگوی شورای نگهبان گفت: دشمن صهیونی با حمله به بیمارستان و زندان نشان داد به هیچ یک از قواعد اخلاقی و قانونی پایبند نیست.

، هادی طحاننظیف عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان در ادامه دیدارهایی که با خانوادههای شهدای ناظر دارد، بعد از ظهر روز دوشنبه (۲۱ مهر ۱۴۰۴) به دیدار خانواده شهید ناظر «حسن شجاعی» در محله تهرانپارس رفت.
شهید شجاعی متولد سال ۱۳۵۰ و مدیر امور مالی زندان اوین بود که در روز ۲ تیر ۱۴۰۴ در حالی که مشغول گفتگوی تلفنی با همسرش بود، در حمله رژیم صهیونیستی به زندان اوین به شهادت رسید. آخرین کلماتی که وی پای تلفن به زبان آورد، ذکر «یاحسین (ع)» بود.
وی که در آستانه بازنشستگی بود و یک روز قبل از شهادتش ضامن یک زندانی شد تا با ترک اعتیاد آزاد شود، پیکرش پس از دو روز شناسایی و در بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
شهید شجاعی در سال ۱۳۸۵ و در همکاری با دفتر نظارت بر انتخابات منطقه ۹ تهران، عضو شبکه نظارت بر انتخابات شد و در ۶ دوره از انتخابات که آخرین آن انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری بود، به عنوان ناظر و امین مردم پای صندوقهای رای حضور داشت.
دکتر طحاننظیف در دیدار با خانواده شهید شجاعی: دشمن صهیونی با حمله به بیمارستان و زندان نشان داد به هیچ یک از قواعد اخلاقی و قانونی پایبند نیست/ «یاحسین (ع)»؛ آخرین کلام شهید ناظر/ ضمانت آزادی یک زندانی، یک روز قبل از شهادت
دشمن صهیونی پایبند به هیچ قاعدهای نیست
طحان نظیف در ابتدای این دیدار بیان داشت: امروز به نمایندگی از سوی اعضای فقها و حقوقدان شورای نگهبان خدمت شما رسیدیم تا ضمن قدردانی از زحماتی که این شهید بزرگوار در شبکه نظارت بر انتخابات داشتند، شهادت ایشان را خدمت شما تبریک و تسلیت عرض کنیم.
وی خاطرنشان کرد: در طول جنگ ۱۲ روزه با رژیم جنایتکار صهیونیستی، ۲۴ نفر از اعضای شبکه نظارت بر انتخابات که در مقاطع مختلفی در انتخاباتها به عنوان ناظر و ناظرمسئول پای صندوقهای رای حضور داشتند، به شهادت رسیدند.
طحاننظیف در دیدار با خانواده شهید شجاعی: دشمن صهیونی با حمله به بیمارستان و زندان نشان داد به هیچ یک از قواعد اخلاقی و قانونی پایبند نیست/ «یاحسین (ع)»؛ آخرین کلام شهید ناظر/ ضمانت آزادی یک زندانی، یک روز قبل از شهادت سخنگوی شورای نگهبان در ادامه عنوان کرد: دشمن صهیونی پایبند به هیچ یک از قواعد اخلاقی، انسانی و قانونی نیست؛ این موضوع را هم در جنگ ۱۲ روزه و هم در جنایتهایی که در غزه رقم خورد، مشاهده کردیم. همگان دیدند که صهیونیستها به غیرنظامیان، زنان و کودکان رحم نکردند و حتی گرسنگان در صف غذا و بیماران در بیمارستانها را هم به شهادت رساندند.
وی در همین رابطه به شهادت آقای شجاعی و همکارانش در زندان اوین اشاره کرد و گفت: این شهید عزیز نیز همینگونه به شهادت رسید. براساس قواعد بینالمللی، در هنگام تخاصم و جنگ برخی مکانها و مناطق همچون بیمارستانها و زندانها باید امن باشد و تعرض به آنها خط قرمز محسوب میشود. متاسفانه رژیم جنایتپیشه صهیونیستی در روز دوم تیر به زندان اوین حمله کرد و جمع زیادی از افراد بیدفاع در آنجا به شهادت رسیدند که یکی از آنها آقای شجاعی بود.
این عضو حقوقدان شورای نگهبان تاکید کرد: بدون شک در تاریخ نوشته خواهد شد و آیندگان خواهند خواند که جوانمردانی در برابر ظلم و باطل ایستادند و جان خود را فدا کردند. شهدای عزیز پاداش یک عمر مجاهدت خود را دریافت کردند و قطعاً «عند ربهم یرزقون» خواهند بود. امید است ما نیز ادامهدهنده راه این شهدا باشیم و بتوانیم یاد و نامشان را گرامی بداریم.
دکتر طحان نظیف در خلال صحبتهایش به این نکته هم اشاره کرد: در دیدار با خانوادههای شهدایی که داشتیم، برخی از ویژگیها در بین آنها مشترک بوده است که از آن جمله میتوان به «مردمداری» و «اخلاص» آنها اشاره کرد. این شهدای عزیز به دنبال حل مشکلات مردم و دستگیری از نیازمندان بودهاند.
این استاد حقوق دانشگاه بر این موضوع هم تاکید کرد که مستندات جنایتهای رژیم صهیونیستی باید به صورت قانونی ثبت و از طریق مراجع رسمی و بینالمللی پیگیری شود. دشمنان همواره تلاش دارند جای جلاد با شهید را عوض کنند؛ کما اینکه نخستوزیر رژیم صهیونیستی همین امروز بیان کرد که ما متمدن هستیم و دشمنان ما از بربریت هستند.
همسر شهید: حسن مردمدار بود
در ادامه این دیدار خانم الهام شریف همسر شهید شجاعی بیان داشت: همه از خوبیهای او میگویند؛ غم شهادتش هنوز برایم تازه است و باور نکردهام. هرلحظه منتظرم که در را باز کند و دوباره به خانه بیاید.
وی افزود: یک وقتهایی به شوخی میگفت که من شهید میشوم. به او میگفتیم الان جنگی نیست که تو شهید شوی و او با خنده میگفت حالا نگاه کن من بالاخره شهید میشوم! هر بار نیز کسی فوت میکرد، به مراسم تشییع و ختمش میرفت. خودش میگفت در پاسخ به این مراسمهایی که من میروم، یک روز جمعیت بسیار زیادی به تشییع من خواهد آمد و واقعاً همینگونه شد. آن روز در بهشت زهرا غلغله بود و همه به مراسم بدرقهاش آمده بودند.
خانم شریف عنوان کرد: روز گذشته به زندان اوین رفتم تا وسایلش را تحویل بگیرم. همکارانش یک به یک آمدند و از حسن و خوبیهایش گفتند. هرکسی خاطرهای از او داشت و من با جانِ دل حرفهایشان را شنیدم و اشک ریختم.
وی در ادامه به بیان اتفاقات روز حادثه پرداخت و گفت: تلفنی در حال گفتوگو بودیم. یک لحظه گفت در را زدند. یک یاحسین (ع) گفت و تلفن قطع شد. من تصور کردم میگوید درب اتاق را زدند که تلفن را قطع کرد. لحظاتی بعد یکی از همکارانش تماس گرفت و گفت از حسن خبر داری؟ نگران شدم. چند دقیقه بعد یکی از دوستانم زنگ زد و گفت: تلویزیون را دیدی؟ تا اینکه فهمیدم به زندان اوین حمله شده است. به چند نفر از همکارانش زنگ زدم، اما هیچ کدام از آنها خبری از حسن نداشتند. با پسرم به سمت زندان رفتیم، اما مسیرهای منتهی بسته بود و برگشتیم. سرانجام دو روز بعد پیکرش را در سردخانه بیمارستانی شناسایی کردیم. دستش زیر سرش بود و آرام خوابیده بود! گویا بر اثر موج انفجار به شهادت رسیده بود.
همسر شهید که نوه ملاحبیب شریف کاشانی است درباره نحوه آشنایی با همسرش میگوید: او متولد یکی از روستاهای دلیجان بود که پیش عمویم کار میکرد. همزمان در دانشگاه نیز درس میخواند. سه سال بوده که مادرش در حادثه رانندگی فوت میکند. زمانی هم که به خواستگاری من آمد، دو سال از فوت پدرش میگذشت. یتیم بزرگ شد و میگفت برای اینکه بتوانم شبها برای کنکور بخوانم و خوابم نبرد، پاهایم را در آب سرد میگذاشتم.
وی افزود: عمویم واسطه آشنایی ما شد. من ابتدا مخالف بودم، اما روزی که او را دیدم و با عمویم به منزل ما آمد، مهرش به دلم افتاد. زندگی مشترکمان را شروع کردیم و او در سازمان زندانها مشغول به کار شد. ابتدا در زندان قم شاغل بود که محمدحسین نیز در سال ۷۹ در قم به دنیا آمد و سپس به تهران انتقال یافت. ۲۹ سال خدمت کرده بود و در آستانه بازنشستگی بود. اما در روزهای جنگ، کار را رها نکرد و جانانه ایستاد.
خانم شریف، مردمداری، صبوری، اخلاص و تواضع را از جمله ویژگیهای همسر شهیدش برشمرد و گفت: یکی دو روز قبل از شهادتش یکی از همسایگان به درب منزل آمد و گفت یکی از آشناهایمان زندانی است و ترک اعتیاد کرده است. گفتهاند اگر کسی ضامنش شود، میتواند آزاد شود. موضوع را به حسن گفتم. شب که برگشت گفت رفتم ضامن آن بنده خدا شدم و آزاد شد. چند روز بعد که حسن به شهادت رسید، مادر آن زندانی آزادشده تماس گرفت و پس از اینکه کلی گریه کرد، گفت: ما سه ماه در به در دنبال یک نفر بودیم تا ضامن پسرم شود و آزاد شود. همسر تو مردانگی کرد و ضامن فرزند من شد.
محمدحسین شجاعی فرزند شهید نیز در سخنانی بیان داشت: پدرم خیلی خوشرو و خوشبرخورد بود. جنگ که شروع شد، به من گفت محمد اگر میترسی بیا زندان اوین؛ آنجا امن است. غافل از اینکه دشمن جنایتکار به هیچ کس رحم نکرد و به هیچ قاعده جنگی نیز توجه نکرد.
وی ابراز امیدواری کرد که بتوان این جنایت جنگی رژیم صهیونیستی را در دادگاههای بینالمللی پیگیری و این رژیم و نخستوزیرش را محکوم کرد.
اهدای فرم همکاری با شبکه نظارت به فرزند شهید
در پایان این دیدار یک جلد قرآن کریم و لوحی از سوی آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان به خانواده شهید شجاعی اهدا شد. آیتالله جنتی در حاشیه قرآنی که به خانواده این شهید اهدا شد، نوشته بود: «سلام بر همه شهیدان راه خدا، سلام بر شهید بزرگوار حسن شجاعی و خانواده محترمشان، این کلامالله مجید و هدیه الهی را به خانواده گرامی آن شهید تقدیم میکنم. به امید تلاوت مرتب، تدبر و عمل به آن آیات آسمانی.»
دکتر طحاننظیف در دیدار با خانواده شهید شجاعی: دشمن صهیونی با حمله به بیمارستان و زندان نشان داد به هیچ یک از قواعد اخلاقی و قانونی پایبند نیست/ «یاحسین (ع)»؛ آخرین کلام شهید ناظر/ ضمانت آزادی یک زندانی، یک روز قبل از شهادت
فرم عضویت در شبکه نظارت بر انتخابات نیز به محمدحسین شجاعی فرزند شهید اهدا شد تا راه پدر در همکاری با شورای نگهبان ادامه یابد.
گفتنی است؛ سخنگوی شورای نگهبان در روزهای گذشته نیز با خانوادههای شهیدان ناظر نیز دیدار و گفتوگو کرد.
ارسال نظر