به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج نشست رسانه ای فیلم سینمایی سمفونی نهم در پایان سومین روز برگزاری سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با مدیریت منصور ضابطیان و با حضور محمدرضا هنرمند کارگردان، زینب تقوایی تهیه کننده، حمید فرخ نژاد ، ساره بیات ، پژمان بازغی ، مهرداد صدیقیان ، هدی زین العابدین و علیرضا کمالی بازیگران این اثر، حامد افضلی نویسنده، هومن بهمنش مدیر فیلمبرداری،امین هنرمند آهنگساز، مهدی ابراهیم زاده صدابردار، مجید اسکندری طراح گریم و مشکین مهرگان طراح صحنه و لباس و منصور ضابطیان به عنوان مجری در پردیس سینمایی ملت برگزار شد.

محمدرضا هنرمند در ابتدای این نشست در مورد ساخت آن و رویکرد جدید و متفاوتی که داشته گفت: دوست داشتم بعد از سالها که همراه سینما بودم اما در سینما اثری نداشتم تجربه جدیدی در مضامین و ساختار داشته باشم. 

سمفونی نهم، نه سمفونی مرگ!

وی در مورد نامگذاری این فیلم گفت: این فیلم نهم من است بنابراین دلم می‌خواست که نامش سمفونی نهم باشد، البته سمفونی نهم یا سمفونی مرگ نام اثری از بتهوون هم هست که گرچه با مضمون فیلم همخوانی دارد اما تعمدا نمی خواستم نام  سمفونی مرگ بر روی این فیلم گذاشته شود.

این کارگردان در مورد لوکیشن های این فیلم گفت: اکثر لوکیشن‌ها اطراف کاشان بود گرچه سیرچ یک منطقه کوهستانی در کویر و اطراف کرمان است. 

زینب تقوایی در مورد دلیلش برای سرمایه گذاری بر وری این فیلم گفت: من بعد از ساخت چند سریال، بخوبی از این فیلمنامه این تصور را داشتم که چقدر سخت و پرهزینه می تواند باشد و طبیعتا رفتن به سمت فیلم‌های کمدی و گیشه ای برای من که اولین حضور سینماییم را تجربه می کنم خیلی دور از ذهن نبود؛ اما دوست داشتم در اولین گام کاری را انجام دهم که بتوانم به آن افتخار کنم و قابل دفاع باشد.

محمدرضا هنرمند در مورد اینکه چرا آغاز این فیلم با خون است گفت: دو عنصر عشق و مرگ موضوع فیلم است که خون هم در هر دو معنا پیدا می کند.

من عزرائیل نبودم ملک الموت بودم

حمید فرخ نژاد در مورد نقش اش توضیح داد: وقتی قرار است شخصیتی که ما به ازای بیرونی ندارد را بازی کنید کار سخت تر است. به هر حال این نقش رگه های ضعیفی از تبدیل شدنش از یک موجود ماورایی به یک موجود زمینی داشت. تازه در این فیلم فهمیدم که عزراییل یکی است و کارگزارانی دارد که ملک الموت نامیده می شوند و من هم یکی از آنها بودم. در مشورتی که با کارگردان داشتیم به این نتیجه رسیدیم که این کاراکتر، شخصیتی بود که همانند یک تکنیسین که نباید هیچ حسی به کاراکترهای دیگر داشته و البته کمی هم شیرینی و طنازی باید داشته باشد.

وی تشابه نقش هایش در فیلم های دموکراسی در روز روشن و حلقه سبز با نقشش در این فیلم را رد کرد و گفت: در دموکراسی در روز روشن محمدرضا گلزار نقش عزرائیل را داشت نه من و در سریال حلقه سبز هم من نقش روح یک فرد معلول را داشتم که اینها همه با هم فرق دارند.

چهار هزار دقیقه سریال به جای دویست دقیقه فیلم سینمایی

در بخش دیگری از این نشست یکی از حاضران در جلسه نسبت به صدور مجوز تهیه کنندگی برای زینب تقوایی انتقاد کرد که چرا روندی برخلاف قانون در این کار صورت گرفته که این تهیه کننده جوان پاسخ داد: برای تهیه کنندگی یک سری امتیازها نیاز است؛با توجه به اینکه من همه امتیازات به جز یکی که سرمایه گذاری در دو فیلم سینمایی بود را داشتم با مشکلی برای دریافت مجوز تهیه کنندگی مواجه نشدم و صنف هم نسبت به این مسئله اعتراضی نداشت.

وی در مورد امتیازاتش گفت: این امتیازات مواردی از قبیل مدرک تحصیلی که من دارای مدرک دکترای علوم سیاسی هستم، میزان تجربه رسانه ای که من تا کنون ساخت چهار سریال را در کنار مواردی دیگری در رسانه ملی تجربه کرده ام از جمله مواردی بود که امکان صدور مجوز تهیه کنندگی برای من را میسر کرد.

محمدرضا هنرمند هم با توجه به اینکه در ابتدا مجوز تهیه کنندگی فیلم سمفونی نهم به نام او صادر شده، گفت: آن قانون برای فردی است  که هیچ  تجربه ای در تهیه کنندگی نداشته باشد و بنابراین اول باید سرمایه گذاری در دو فیلم سینمایی را انجام دهد؛ اما خانم تقوایی نزدیک به چهار تا پنج هزار دقیقه سریال تهیه کرده است. آیا به نظر شما این میزان سریال ارزش دو فیلم سینمایی صد دقیقه ای را ندارد در حالیکه در حال حاضر برخی از سریال‌ها از بسیاری از فیلم‌های سینمایی سرتر هستند؟

وی سپس در پاسخ به سوالی در مورد یکپارچگی فیلمنامه سمفونی نهم گفت: به نظر من فیلمنامه یکپارچه است که آن را ساخته ام البته این می تواند یک برداشت شخصی بر حسب میزان سواد و تجربه و برداشت هر فرد از یک اثر باشد.

حامد افضلی نویسنده فیلمنامه این فیلم که کار نگارش آن را به همراه هنرمند به انجام رسانه گفت: تا امروز فیلمی نبود که من را به عنوان نویسنده فیلم نامه اش راضی کند اما این اولین اثری است که پس از ساختش بسیار راضی هستم.

پژمان بازغی کجا بود؟

یکی از نکات جالبی که در این نشست اتفاق افتاد این بود که در ابتدای این نشست تعدادی از خبرنگاران که به دلیل گریم سنگین پژمان بازغی در فیلم، متوجه بازی او در فیلم نشده بودند از حضور این بازیگر در نشست متعجب بودند. این بازیگر در بخشی از این نشست در مورد نحوه آغاز همکاری اش با این پروژه گفت: پس از تماس دستیار آقای هنرمند با من و ملاقاتم با ایشان تا حضور من برای تصویربرداری کمتر از یک روز طول کشید. در واقع جدای از شخص کارگردان، بازی کردن نقش امیرکبیر مساله بسیار متفاوتی بود که اصلا نمی‌توانستم آن را رد کنم.

وی در مورد گریم این نقش هم گفت:در همین جا باید از آقای مجید اسکندری گریمور این کار تشکر کنم که یکی از سنگین ترین گریم های دوران بازیگریم را برروی صورت من انجام دادند و برای تبدیل شدن به امیرکبیر، یک گریم 4 ساعته داشتم.

آرزویم برآورده شد

علیرضا کمالی دیگر بازیگر فیلم سینمایی سمفونی نهم  که نقش کوروش را برعهده داشت در مورد حضورش در این فیلم  بیان کرد: من آرزوی بازی در سه نقش را داشتم که  یکی از آنها بازی در نقش کوروش کبیر که پادشاهی عارف بوده، در این فیلم محقق شده است.

وی همچنین با نگاهی انتقادی افزود:من فکر می‌کنم برخی نقاط تاریخ ایران بنا به مصلحت یا منفعت حذف شده و نادیده گرفته شده است. آقای هنرمند جسارت به خرج دادند و هویت ملی و عرق به وطن را در اثرشان وارد کردند. اگر این عرق میهن دوستی وجود داشت دیگر کسی گوشت سگ به مردم نمی فروخت و وضعیت اقتصادی به اینجا نمی رسید. وقتی وطن دوستی و عرق را از مردم بگیریم، نتیجه‌اش این می‌شود که وطن و هم وطن را دوست نداشته باشیم.

در این هنگام حمید فرخ نژاد گفت: من نگفتم ها! که با خنده حضار همراه شد.

چپ کردن ماشین یازده جلسه طول کشید

در بخشی از این نشست در پاسخ به سوال خبرنگار خبرگزاری موج در مورد نحوه انجام صحنه تصادف و چپ شدن خودرو مدیر تولید این فیلم توضیح داد: یکی از سخت ترین صحنه های بدلکاری و فیلمبرداری این فیلم همین سکانس چپ کردن ماشین بود که حدود یازده جلسه طول کشید.

وی تشریح کرد: مشکل اصلی این بود که بر اساس فیلمنامه، این فیلم برداری باید در کویر و جاده و در نزدیکی غروب انجام می شد و شوت دوربین هم به سمت خورشید بود. ما تنهنا دو یا سه ساعت وقت تصویربرداری داشتیم و باید از ساعت دو بعد از ظهر در محل حضور پیدا می کردیم و منتظر نور مناسب می شدیم تا این صحنه به خوبی اجرا شود.ضمن اینکه بگویم نه شتری که در فیلم تصادف کرد و مُرد، واقعی بود و نه آن ماشینی که چپ کرد همانی بود که در طول فیلم دیده می شود. همه آن‌ها را ساخته بودیم. در واقع ترکیبی از صحنه های واقعی و ویژوال افکت بود که بخشی از کار هم در خارج از کشور انجام می شد.

فقط 5 تومن خرج شد!

بخشی از این نشست هم به سوال در مورد هزینه ها و میزان دستمزد بازیگران اختصاص داشت که زینب تقوایی گفت: این فیلم فقط با پنج میلیارد تومان ساخته شده است. در مورد دستمزدها هم به دلیل اینکه مسئله شخصی افراد است صحبتی نمی کنم. تمام همکاران من کنارم خواهرانه و برادرانه بودند و هستند و شاید نسبت به قراردادهای دیگرشان بسیار منصفانه تر بود.