English

در گفتگوی هومن بابانوروزی با خبرگزاری موج عنوان شد؛

درخت زندگی در مورد سرنوشت بچه های بازیگر در سینما / بعد از بازی در فیلم رهایشان نکنیم

کارگردان فیلم مستند درخت زندگی که به سرنوشت بازیگران فیلم خانه دوست کجا است پرداخته معتقد است باید نسبت به آینده گودکان نابازیگر حساس بود و آنها را بی محابا رها نکرد.

درخت زندگی در مورد سرنوشت بچه های بازیگر در سینما / بعد از بازی در فیلم رهایشان نکنیم

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج این روزها فیلم «درخت زندگی» به کارگردانی هومن بابانوروزی، در گروه سینمایی هنر و تجربه در حال اکران است. که در این فیلم کارگردان به دنبال آن است که بداند بابک احمدپور بازیگر نقش پسربچه‌ فیلم مشهور «خانه دوست کجاست» اثر ماندگار مرحوم عباس کیارستمی که تلاش می‌کرد دفتر مشق دوستش را به او برساند، سی سال بعد و در سن چهل سالگی کجاست و چه می‌کند و آیا توانسته حضورش در سینما را تداوم ببخشد؟

سرنوشت نابازیگران کودک که در فیلم‌های موفق حضور پیدا می‌کنند و در مقطعی در کانون توجه قرار می‌گیرند، اما بستری برای رشد آن‌ها فراهم نیست تا میان دنیای بیرون و رویاهای‌شان توازن برقرار کنند، موضوعی بوده که توجه هومن بابانوروزی، به‌عنوان یک مستندساز را به خود جلب کرده و او را بر آن داشته تا این مستند ۵۹ دقیقه‌ای را بسازد.

به همین بهانه با کارگردان این فیلم به گفتگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

چه شد که سراغ این موضوع رفتید؟

من سال هاست که در رشته های مختلف سینما از عکاسی فیلم گرفته تا دستیاری و ساخت مستند و مانند اینها، فعالیت می کنم. همیشه از طرق مختلف مثل اخبار و یا شبکه های اجتماعی پیگیر سرنوشت بچه هایی که در فیلم های سینمایی بازی می کردند بودم و می دیدم که عموم اینها حال و روز خوشی ندارند و انگار این وضعیت ارتباط مستقیم یا غیر مستقیمی با آن تجربه و شهرت مقطعی که در کودکی داشته اند. انگار که زندگیشان از روال عادی خارج شده است.

این موضوعی بود که برایم جذاب بود و سه چهار سالی بود که به آن فکر می کردم تا اینکه تصمیم گرفتم راجع به آن یک مستند بسازم. به دلیل علاقه به آقای عباس کیارستمی و سینمای ایشان فکر کردم که فیلم خانه دوست کجا است نمونه خیلی خوبی برای آن است و راجع به بچه هایی که در آن فیلم بازی کرده اند و اتفاقا سرنوشت خوبی هم نداشته اند، فیلمی بسازم.

گرچه قضاوتی در این فیلم ندارید آیا خودتان هم قضاوتی در این باره ندارید؟

به هرحال به قول ساعد نیک ذات که یکی از فیلمبرداران خوب سینمای ما هم هست و فیلم ما را هم دیده اند، به محض اینکه یک فیلمساز دوربینش را برای ثبت تصاویر می کارد، اقدام به قضاوت می کند. به هرحال من هم فکر می کنم که این حرف  می تواند درست باشد و فیلمساز قطعا یک موضع گیری نسبت به موضوع دارد اما به نظر من کار هنر قضاوت کردن نیست و فیلمساز نباید کسی یا کاراکتری را قضاوت نباید بکند اما حتما موضع گیری راجع به موضوع فیلمش دارد.

گرچه به قول شما در فیلم قضاوتی وجود ندارد اما من هم حتما این موضع گیری را نسبت به موضوع داشته ام  و فکر می کنم که بچه هایی در فیلم های سینمایی بازی می کنند، نباید رها شوند و باید برای مواجهه با تبعات این کار، یا آموزش ببینند یا مشاوره روانشناسی بگیرند.

به هرحال این افراد باید تحت نظارت و پیگیری باشند تا دچار مشکلات روحی و روانی نشوند.

آیا بر اساس فیلم شما واقعا نباید از کودکان و نوجوانان یا نابازیگران در سینما بهره برد؟

این هم سوال خوبی است. قطعا این امکان پذیر نیست که از کودکان و یا نابازیگران در سینما استفاده نشود و قطعا باید در سینما فیلم ها ساخته شوند. سبک بعضی از فیلم سازان مثل عباس کیارستمی این است که از نابازیگران چه کودک و چه بزرگسال استفاده می کنند و در واقع ما نمی توانیم صورت مسئله را پاک کنیم.

نکته حائز اهمیت این است که ما بعد از حضور این افراد چه باید بکنیم. این مهم است که اگر یک کودک نابازیگری از روستا و یا شهری وارد یک پروژه سینمایی شد و نقش یک فیلمی را بازی کرد؛ بعد از آن برای او که زندگی‌اش از حالت طبیعی خارج شده است چه باید بکنیم تا دچار مشکل نشود.

بنابراین استفاده از این افراد اجتناب ناپذیر است ولی باید به فکر حمایت های روحی، روانی و شغلی و یا دست کم یک توجیه و توضیح درست برای آنها  باشیم تا این افرادی که خیلی اتفاقی وارد ماجرایی می کنیم بتوانیم خیلی سالم از آن جدایشان کنیم و این به نظر من خیلی مهم است.

بازیگران خانه دوست کجا است

آیا فیلم شما از ابتدا برای اکران در گروه هنر و تجربه تولید شده بود؟

خیر ما زمانی که اقدام به ساخت فیلم کردیم هیچ چشم انداز و هیچ تصمیمی برای اکرانش نداشتیم و به تنها چیزی که فکر کردیم این بود که این موضوع برایمان جذاب است و به هر حال دغدغه ای برایمان ایجاد شده بود و می خواستیم آن را به سرانجام برسانیم.

بعد من این فیلم را به دفتر هنر و تجربه تحویل دادم و در آنجا یک هیات پنج شش نفره آن را دیدند. شانس با من یار بود که آن را پسندیدند و قرار بر این شد که در این گروه اکران شود. از آن موقع حدود هفده هجده ماه در نوبت بودیم تا زمان اکران آن فرا برسد و بالاخره فیلم به نمایش در آمد.

آیا این گروه سینمایی برای اکران فیلمتان مناسب است؟

به نظر می آید که هنر و تجربه خیلی فضای خوبی دارد و امکان خیلی خوبی برای فیلمسازان مستقل فراهم می کند و این خیلی ارزشمند است و جای تقدیر و تشکر دارد.

به هرحال به این فکر کنید که در هر فصلی این گروه تعداد زیادی فیلم را اکران می کند و تقریبا می توان گفت که این گروه شبیه به یک فستیوال عمل می کند. راجع به فیلم ها خبر تهیه می شود، بولتن و مجله منتشر می شود، گفتگوهای متعدد صورت می گیرد و جلسات نقد و بررسی برگزار می شود که همه اینها شبیه یک جشنواره است اما جشنواره ای که در طول زمان طولانی سه چهار ماهه اتفاق می افتد و همه اینها خیلی مثبت و مفید است. از بهترین امکاناتش این است که در تهران و شهرستانها سالنی برای اکران در اختیار این فیلم ها قرار می گیرد.

در هنر و تجربه امکانات و جریان سازی خیلی خوبی بوجود آمده، ولی متاسفانه به نظرم بازوهای تبلیغاتی ضعیفی دارند که من نمی دانم مشکل از کجا است که البته جای افسوس دارد چرا که وقتی امکان به این خوبی فراهم می شود، فیلمساز تا حدی می تواند از بازوهای تبلیغاتی همچون روابط عمومی یا تبلیغات مستقیم بهره بگیرد و از آنجایی که این خدمات هزینه بر هستند، از یک جایی به بعد نیازمند این هستیم که یک سازمان و ارگان قوی تری پشت این کار را بگیرد.

احتمالا برای هنر و تجربه هم بیشتر از این مقدور نیست اما به هرحال در این میان برخی از فیلم ها هم خیلی مهجور می مانند.

به نظر می رسد که این یک مسئله درون سینمایی است که شما عمومی اش کرده اید، مخاطب اصلی شما کیست؟

البته این مسئله خیلی درون سینمایی نیست. به نظرم از درون سینما شروع می شود و به بیرون کشیده می شود و عمومی می شود چرا که اخبار این بچه ها به بیرون درز می کند و رسانه ای می شود و مردم با سرنوشت آنها آشنا می شوند. به هرحال من تا به حال مستند بلند یا نیمه بلندی ندیدم که راجع به این موضوع ساخته شده باشد که سرنوشت این بچه ها چه می شود، چرا اینطور می شود و چه باید کرد؟

البته فیلم ما هم پاسخی به این سوال نمی دهد اما دست کم این سوال را مطرح می کند که این مشکل وجود دارد.

گرچه از دغدغه تان سخن گفتید اما با توجه به اینکه شاید آیا منظور استعاره ای از ساخت این فیلم دارید؟

اگر منظورتان این است که آیا فیلم را می توان به نمونه های دیگر هم تعمیم داد باید بگویم که در سینمای خودمان افراد دیگری را مانند مجید باقربیگی یا بازیگران بچه های آسمان و یا باشو را داریم که متاسفانه اتفاقی که برایشان رخ داده اتنفاق خوبی نیست و چون فکر می کردیم که مشت نمونه خروار است، به ساخت فیلم در این مورد خاص پرداختیم.

البته این نکته را هم باید بگویم که عباس کیارستمی تا همین اواخر هم این بچه ها را رها نکرده بود و با آنها ارتباط داشت ضمن اینکه کسانی هم مثل امیر نوری و حسین سلیمانی هستند که توانسته اند کارشان را در سینما ادامه بدهند که نسبتا هم موفق هستند.

آیا این خبر مفید بود؟
خبرنگار:
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه