، بیش از دو ماه از اجرای موفقیت آمیز عملیات " طوفان الاقصی " و متعاقبا آغاز حملات همه جانبه ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه می گذرد. حملاتی که تاکنون منجر به شهادت رسیدن بیش از 19 هزار فلسطینی شده اند که البته اغلب شهدا را نیز زنان و کودکان تشکیل می دهند(بیش از 9 هزار نفر). در عین حال، آمارهای رسمی وزارت بهداشت فلسطین حاکی از مجروح شدن بیش از 51 هزار فلسطینی ساکن در نوار غزه در جریان حملات صهیونیست ها به منطقه مذکور است.

در این راستا، یکی از نکات محوری که هم مقام های سیاسی و نظامی صهیونیست و هم دستگاه ها و جریانهای تبلیغاتی وابسته به آن ها به هر نحو ممکن سعی در القای آن به افکار عمومی جامعه صهیونیستی و البته جهان داشته اند این بوده که رژیم اشغالگر قدس بر آن بوده تا خود را پیروزِ مطلق در قالب نبردهای میدانی در میدان‌های جنگ غزه معرفی کند.

این در حالی است که رخداد حداقل 3 تحول معنادار تا به اینجای جنگ غزه(که صهیونیست ها مایل به افشای آن ها نبوده اند)، تا حد زیادی این روایت صهیونیست ها را زیر سوال برده و چالش های جدی را برای مقام های ارشد رژیم اشغالگر قدس ایجاد کرده و آن ها را به معنای واقعی کلمه دریک بن‌بست راهبردی قرار داده است.

در این رابطه، شاهد بودیم که اخیرا نیز رئیس سابق سازمان اطلاعاتی شاباک در اراضی اشغالی در گفتگو با کانال 12 رژیم صهیونیستی به صراحت گفت که آنچه در مورد جنگ غزه در اسرائیل گفته می شود با آنچه واقعا در میدان های جنگ غزه اتفاق می افتد، زمین تا آسمان متفاوت است.

 ناتوانی صهیونیست ها در آزادسازی اسرای خود

از زمان آغاز جنگ غزه، بسیاری از مقام های نظامی صهیونیست و رسانه های همراه با آن ها، مدام تاکید داشتند که کماندوها و نیروهای ویژه رژیم اشغالگر قدس در میدان های جنگ غزه حضور می یابند و موجب آزادی اسرای رژیم صهیونیستی که در کنترل جنبش حماس و دیگر گروه های فلسطینی هستند، خواهند شد.

با این حال، کماندوهای اسرائیلی تاکنون نه تنها کاری از پیش نبرده اند بلکه در شرایط فعلی بسیاری از مقام‌های سابق اطلاعاتی و امنیتی اسرائیلی ضمن اذعان به شکست فاحش رژیم صهیونیستی در آزادسازی اسرایش، به این مساله اشاره می کنند که تنها راهِ آزاد شدن اسرای اسرائیلی، چیزی جز مذاکره با حماس و پذیرش شروط آن نیست. اساسا افشای همین واقعیت نیز بوده که سبب شده خانواده های اسرای صهیونیست، به خیابان های شهرهای مختلف اراضی اشغالی بریزند و تظاهرات گسترده ای را علیه نتانیاهو و دولتش به راه بیندازند. معادله ای که در کلیت خود به یک جلوه عینی از ضعف صهیونیست ها تبدیل شده است.

زیر سوال رفتن روایتِ شکست حماس توسط رژیم صهیونیستی

رژیم صهیونیستی از همان نخستین روزهای بمباران گسترده خود علیه نوار غزه، مدام این گزاره که ساختارهای فرماندهی و نیروهای حماس دچار فروپاشی شده اند را مطرح می کرد و البته که همچنان نیز این قبیل روایت ها را مطرح می سازد. با این حال، پس از گذشته بیش از دو ماه از آغاز جنگ غزه، انجام عملیات های پیچیده از سوی حماس علیه نیروهای ارتش رژیم اشغالگر قدس، حاکی از این است که حماس و دیگر گروه های مقاومت فلسطینی، آماده‌تر از هر زمان دیگری هستند.

به عنوان مثال، می توان به عملیات نیروهای قسام علیه یگ گروه از سربازان اسرائیلی در نوار غزه اشاره کرد که در قالب آن در یک شب، 10 صهیونیست از جمله چند افسر این رژیم به هلاکت رسیده اند. اتفاقی که بازتاب های گسترده ای در عرصه بین المللی داشت و سیلی از انتقادات را از نتانیاهو و ارتش اسرائیل در اراضی اشغالی به راه انداخت.  

در عین حال، رسانه های رژیم صهیونیستی به طور خاص با توجه به مقاومت سنگین حماس و دیگر گروه های فلسطینی در مناطقی نظیر خان یونس و یا محله شجاعیه غزه، به این مساله اشاره می کنند که اینطور به نظر می‌رسد حماس و مقاومت فلسطین همچنان از قدرت قابل توجهی برخوردارند و اینکه گفته می شود آن ها دچار فروپاشی شده اند، چندان منطقی به نظر نمی رسد. مسائلی که همه و همه، از تحمیل فشارهای قابل توجه به مقام ها و دستگاه های ارشد سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی حکایت دارند.

ناتوانی صهیونیست‌ها در مهار خسارات جنگ غزه به اقتصاد رژیم صهیونیستی

پس از گذشت دو ماه از جنگ غزه، چالش های اقتصادی این جنگ که صهیونیست ها به هر نحو ممکن سعی در لاپوشانی آن ها داشته اند، بیش از هر زمان دیگری خود را آشکار کرده اند. اکنون بر اساس گزارش های رسمی نهادهای رژیم اشغالگر قدس، بیش از 200 هزار صهیونیست از مناطق شمالی و بیش از 100 هزار صهیونیست دیگر نیز از مناطق جنوبی فلسطین اشغالی، به دلیل جنگ غزه و البته حملات حزب الله لبنان به اراضی اشغالی، مجبور به فرار به مناطق مرکزی فلسطین اشغالی شده اند.

معادله ای که عملا آن ها را از شغل و فعالیت های اقتصادیشان دور کرده و کلا این طیف را به یک بار روی دوش اقتصاد رژیم صهیونیستی تبدیل کرده است. در عین حال، شمار قابل ملاحظه ای از نیروی کار اراضی اشغالی(قریب به 18 درصد از کل نیروی کار صهیونیست ها) نیز در شرایط کنونی در میدان های جنگ غزه حضور دارند. معادله‌ای که آن ها را از فعالیت مفید اقتصادی دور کرده و چالش های جدی را برایشان ایجاد کرده است.

در این رابطه شاهد بوده ایم که به تازگی شمار قابل ملاحظه ای از شرکت ها و نهادهای اقتصادی بزرگ اسرائیلی از دولت نتانیاهو به دلیل عدم حمایت از خود در بحبوحه جنگ غزه علی رغم طرح شعارهای مختلف از سوی این دولت در رابطه با مساله مذکور، انتقاد کرده اند.

در این راستا، شرکت های حوزه فناوری رژیم اشغالگر قدس نیز که 50 درصد از ارز‌آوری این رژیم را به خود اختصاص می دهند هم تا حد زیادی با اُفتی قابل توجه در روند فعالیت های خود رو به رو شده اند. بگذریم که به دلیل حملات انصار الله یمن به کشتی های تجاری رژیم صهیونیستی و یا آن هایی که عازم اراضی اشغالی هستند، کشتیرانی این رژیم که بیش از 80 درصد از تجارت آن به این حوزه وابسته است نیز با یک خسارت جدی رو به رو شده است.

در این فضا، کلیت معادلات حاکم حاکی از این هستند که رژیم صهیونیستی با یک بحران جدی اقتصادی در بحبوحه جنگ غزه رو به رو است که دیگر توانایی مدیریت ابعاد مختلف آن را ندارد و هر چه که از جنگ غزه می‌گذرد، ناتوانی صهیونیست ها در مهار و مدیریت آن بیش از پیش آشکار می شود.