English

حقآبه ایران از هیرمند، راه مواجهه صحیح و منطقی عمل به معاهده ١٣۵١ است

یک هیات ایرانی برای نخستین بار و با هدف بررسی وضعیت جریان آب در سرچشمه های هیرمند، به افغانستان رفته است.

حقآبه ایران از هیرمند، راه مواجهه صحیح و منطقی عمل به معاهده ١٣۵١ است

خبرگزاری موج؛ رئوف پیشدار- استاد دانشگاه در یادداشتی نوشت:

حقابه ایران از هیرمند به مساله ای جدی در رابطه ایران با دولتداری طالبان در افغانستان تبدیل شده است. این مساله در طول سال‌ها عدم ثبات سیاسی در افغانستان مطرح بود و ایران انتظار داشته با استقرار یک دولتداری پاسخگو در کابل ، بتوان آن‌را از طریق گفت و گو وفق معاهده اسفند ۱۳۵١ حل و فصل کرد. 

حقابهٔ ایران از هیرمند، به دادخواست حقوقی ایران  از آب رود هیرمند  در منطقهٔ سیستان  اشاره دارد. جدایی هرات  از خاک ایران در سال ۱۸۵۷ میلادی  به موجب معاهده پاریس  و خودداری گستردهٔ حاکمیت افغانستان از جاری ساختن رود هیرمند در خاک ایران، مساله حقابهٔ رود هیرمند  را به یکی از مسائل مهم سیاسی و اجتماعی و زیست محیطی دو کشور مبدل ساخته‌ است.

طالبان می گویند که به معاهده آبی ۱۳۵۱ وفادارند ولی خشکسالی باعث آن شده تا امکان آزادسازی آب بیشتری به سمت ایران وجود نداشته باشد. در مقابل طرف ایرانی تصاویر ماهواره ای ارائه کرده که نشان می دهد در افغانستان با ایجاد بَند و مسیرهای انحرافی، مسیر آب هیرمند تغییر داده شده است. 

وزارت امور خارجه ایران می‌گویدکه مواضع حکومت طالبان در مورد کم آبی هیرمند تا زمانی که از سوی کارشناسان ایرانی «راستی‌‌آزمایی» نشده، «غیرحقوقی و غیر قابل قبول» است. 

در روزهای اخیر مقام‌های ایران و طالبان اظهارات تندی در مورد حقابه ایران رد و بدل کرده‌اند و در شبکه‌های اجتماعی نیز واکنش‌برانگیز شده است.

وزارت امور خارجه ایران گفته بیانیه روزپنجشنبه ۲۸ اردیبهشت نخست وزیر طالبان در مورد آب هیرمند «حاوی مطالب متناقض و نادرست بوده و وزارت امور خارجه ایران آنرا قویا رد می‌‌کند. حاکمان افغانستان در یک سال و نیم گذشته، اگرچه بارها بر پایبندی به تعهدات خود طبق معاهده تاکید کرده‌اند، در عمل، تعهدات ناشی از معاهده آب ۱۳۵۱ را اجرا نکرده و در رهاسازی و تامین حقابه ایران، همکاری لازم را به عمل نیاورده و حقابه قانونی ایران را تحویل نداده‌اند و لذا تا زمانی که به کارشناسان ایران اجازه داده نشود که طبق معاهده هیرمند ماده ۵ پروتکل شماره یک آن معاهده، از مسیر و بالادست هیرمند بازدید کنند، هرگونه اظهار نظر در خصوص کاهش آب هیرمند پذیرفته نیست.»

در این راستا، تهران خواستار «همکاری‌های فنی و مطالعاتی از طریق کمیساران آب دو طرف» برای تامین حقابه ایران شده و گفته است:  تداوم آبگیری بند انحرافی کمال‌خان و انحراف مسیر طبیعی رودخانه هیرمند و برهم زدن شرایط رودخانه نقض صریح معاهده هیرمند بوده و نمی‌توان با صدور بیانیه‌های سیاسی، توجیهی برای آن یافت.

رئیس جمهوری اسلامی ایران در سفر اخیر خود به سیستان و بلوچستان به نحو کم‌سابقه‌‌ای درباره حقابه هیرمند سخن گفت و با لحنی تهدیدآمیز خطاب به حکومت طالبان گفت: حرف من را جدی بگیرید تا بعدا گلایه نکنید.

حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران پس از هشدار ابراهیم رئیسی در مورد حقابه ایران از هیرمند در توییتی گفت که حکومت طالبان طبق عهدنامه آب میان دو کشور عمل نکرده‌است.

وزارت نیرو در ایران می گوید : «وجود آب در سد بالادست مورد وثوق اطلاعات ما و داده‌های جهانی است و موضوع وجود آب در سد کجکی نیز مورد تایید حاکمان افغانستان قرار گرفته است. اگر معاهده هیرمند فی‌مابین ایران و افغانستان به طور دقیق بررسی شود، مشخص خواهد شد، تنها عامل تاثیر گذار روی تعیین حقابه میزان نزولات جوی و جریان آب ورودی از بالادست سد کجکی است و تنها این متغیر بر تعیین سهم ایران از حقابه سالانه اثرگذار است.

در خصوص بیانیه طالبان در خصوص هیرمند و برخی اظهارنظرها باید گفت :

۱- ظرفیت سد کمال‌خان ۵۲ م.م.م است و این سد با سازه خاص خودش، یک سد انحرافی است نه یک سد مخزنی. بر این اساس، نبود آب پشت یک سازه انحراف آب با حجم مخزن بسیار کم، دلیل علمی و کارشناسی برای اثبات خشکسالی نیست.

۲- اثبات خشکسالی راه‌کارهای علمی دارد که برای تمام متخصصان حوزه آب مشخص است اما افغانستان عمدتا از پذیرش آن در جلسات و مذاکرات سر باز زده است.

۳- طبق معاهده ۱۳۵۱، در صورت وقوع خشکسالی و کاهش آورد نرمال، حقابه نیز به همان نسبت کسر می‌گردد نه اینکه دادن حقابه منتفی شود.

۴-اگر ملاک خشکسالی نبود آب پشت سد انحرافی کمال‌خان است!سوالی که طرح می‌شود اینست که چرا برای ادعا حجم آب پشت سدکجکی اعلام نمی‌شود؟

معاهده ۱۳۵۱ملاک سال نرمال رامشخص کرده است.چرا مسوولان ومتخصصان افغانستان چه درزمان غنی و چه در زمان طالب از قبول وبازدید از ایستگاه سر باز می‌زنند؟

لذا راه مواجهه صحیح و منطقی با مساله، بیانیه نیست؛ بلکه همان راه‌کارهای علمی است که افغانستان تاکنون از قبول انجام آن سر باز زده است.در فروردین ماه ١۴٠٠ اشرف غنی رئیس جمهوری مخلوع افغانستان که برای افتتاح تاسیسات جدیدی در مجموعه آبی دربندی خان به استان نیمروز در جنوب غرب افغانستان رفته بود، سخنی بر زبان آورد که نیت واقعی رهبران افغانستان از دست کاری در جریان آب هیرمند و نوعی باج خواهی تعبیر شد. او گفت که افغانستان از این پس در برابر آب از ایران نفت طلب خواهد کرد.
به نظر من بهترین واکنش و بهترین مکانیسم که جمهوری اسلامی از طریق اعمال آن می تواند افغانستان را وادار کند که حقآبه مشروع ایران را بدهد، تاکید بر همکاری مشترک برای استفاده از منافع این سد (کمال خان) است. به هر حال جمهوری اسلامی ایران یکی از قدرت های جدی در تولید برق در منطقه به شمار می‌رود که از دانش، نیرو و ابزار لازم برای تولید برق برخوردار است به گونه ای که ایران به بسیاری از کشورهای همسایه برق صادر می کند. این مسئله یعنی تاکید بر همکاری مشترک به دو دلیل دارای اهمیت است؛ اول اینکه افغانستان به طور مشخص، واضح و عملیاتی متوجه قدرت ایران خواهد بود و دوم اینکه از این طریق علاوه بر آن که مانع از ایجاد تنش‌های احتمالی آتی خواهیم شد، منافع بیشتری برای افغان ها رقم خواهد خورد. چون اکنون مشکل بسیار جدی که در افغانستان وجود دارد، نداشتن برق است. پس همکاری مشترک بین ایران و افغانستان در استفاده و بهره‌برداری از منافع این سد و حتی دیگر سدهای داخلی افغانستان، هم می‌تواند به توسعه و رشد مناسبات اقتصادی و تجاری دو کشور کمک کند، هم می‌تواند به ناامنی های مرزی دو طرف پایان دهد، ضمن این‌که اختلافات و چالش ها مبنی بر حقآبه ایران نیز خود به خود برطرف خواهد شد. افغانستان برای تولید برق، هم از نظر سخت افزاری و هم از نظر نرم‌افزاری با مشکلات عدیده ای روبه روست. حتی در کابل، پایتخت این کشور کابل های برق روی زمین رها شده اند در صورتی که ایران با دانش و توان خود یک جاده آسفالت را از مرز دوغارون تا هرات ایجاد کرد و به موازاتش هم کار برق رسانی از دوغارون تا هرات هم توسط جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت.
همین تجربه و دیگر تجربه های مشابه نشان می‌دهد که ایران می تواند که نقش مهمی در استفاده و بهره‌برداری هر چه بیشتر از سدهای افغانستان برای خود مردم این کشور داشته باشد. متاسفانه در طول این سال ها به دلیل خشکسالی و کاهش نزولات آسمانی، هم مردم کشور در مرز ایران و هم مناطق مرزنشین افغانستان با چالش دست به گریبانند. لذا ورود به همکاری های مشترک برای بهره برداری و استفاده از منافع آبی سدهای افغانستان می تواند به حل این مشکلات کمک کند. علیرغم ذکر این نکته باید یادآور شد ایران کشوری نیست که بخواهد به افغانستان یا هر کشور دیگری باج دهد. در طول سال ها ایران همسایه ایمنی برای تمام کشورهای منطقه بوده است، اما در عین حال از حقوق خود کوتاه نخواهد آمد. 
آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر