English

نقش گل محمدی در مربیگری مدرن

یحیی گل محمدی با پرسپولیس لیگ بیستم گامی بزرگ در راه توسعه دانش مربیان داخلی برداشت.

نقش گل محمدی در مربیگری مدرن

خبرگزاری موج؛ نه قصد ستایش داریم و نه احیانا از کسی می خواهیم بت بسازیم، اما در واقع باید عملکردها را نقد کرد تا به داشته و نداشته های فوتبال در معیارهای مختلف رسید. انتهای دهه هفتاد وقتی یاران غار سلطان و دوستان گرمابه حاجی گل محمدی را از پرسپولیس و تیم ملی خط زدند شاید در مخیله آنها نمی گنجید که در حضور آن همه ستاره در آن نسل گل محمدی در کسوت مربیگری چهره شود. چرا که طبیعی بود همان نگاه سنتی به مربیگری همچنان در آن روزها وجود داشت که حتما بازیکن های ستاره احیانا می توانند در این پست بازهم موفق باشند. اما حالا گل محمدی بار دوم پرسپولیس را در این دو فصل قهرمان کرده ، البته این بار شش دانگ این مقام برای اوست به نوعی از زیر سایه برانکو و کالدرون هم خود را بیرون آورده. مربی که بیشتر از مباحث فنی خود را در قامت یک رهبر در تیم نشان داده و احتمالا با داشتن ثبات در کار خود این نشان بیشتر و بیشتر هم می شود. می خواهیم خیلی کوتاه به معیارهای رشد او بپردازیم.

کادر فنی

انتخاب کادر فنی اصولا در ایران به این سبک بوده که کمک ها باید از هر لحاظ حداقل در ظاهر پایین تر از سرمربی باشند. فرقی نمی کند فنی یا غیرفنی، اصولا یک نوع بی اعتمادی در کادر فنی های ایرانی به چشم می خورد، صد البته که حالا این مورد کمی به سمت علم گرایی و دانش و همراهی یکدیگر متمایل تر شده اما واقعا انتخاب یک شخص فنی و کاریزماتیک از مواردی است که سرمربیان در آن به دلایلی که ریشه در فرهنگ ما دارد خطر نمی کنند. اما گل محمدی شاید از ابتدای کار خود این داستان را تغییر داد، به مجتبی حسینی نگاه کنید، حالا او مدتهاست سرمربی تیم های لیگ برتر و لیگ یک است، از طرفی همین الان حمید مطهری در فوتبال ما خاطرخواه کم ندارد. نکته ای که اینجاست ظاهرا گل محمدی از هوش ذاتی خود در انتخاب کمک های فنی و همراه با تیم  استفاده می کند. شاید مبالغه گویی باشد اما در قیاس فوتبال داخلی ما این یک معیار از شخصیت مربیان مولف هم می تواند باشد که در کنار خود افرادی را چهره می کنند و پرورش می دهند.

نقشه راه

 برای گل محمدی هیچ نکته ای بهتر از این نبود که در ابتدای کار نیمکت پرسپولیس را دست بگیرد که اتفاقا میراث ژوزه به او رسید و در ان سال او توانست این تیم را احیا کند. اما نکته مهم تر برای او درس گرفتن از آن تجربه بود. تجربه ای که برای او و رسیدن به نیمکت این تیم نقشه راه را تعیین کرد و او با ترسیم آن از لیگ یک و لیگ برتر و داشتن صبر و حوصله دوباره به این نیمکت رسید اما این بار پخته تر و کار آزموده تر. مسیری که کمتر هم دوره ای های او پیمودن. حالا او بیشتر از همه قدر این پست و نیمکت را می داند با تجربه روزهای بد و خوب فوتبالی. پس این هم یک معیار درست برای رسیدن به سر منزل مقصود می تواند باشد که در فوتبال روز روی آن حساب می شود. دقیقا پله به پله رشد کردن در این کسوت.

تجربه رهبری

گل محمدی علاوه بر تجارب روزهای مربیگری به نظر می رسد ترکیبی از فوتبال سنتی و رفتار مربیان آن را با نگاه امثال برانکو و حتی بگوویچ در زمان بازیگری خود ایجاد کرده. رفتار او با مثلا سیدجلال را مقایسه کنید با همان سال اول و برخورد او با مهدوی کیا و کاظمیان.او حالا خود را در نقش یک رهبر معرفی میکند تا با تاثیرگذاری بر تفکرات بازیکنان قدرت تاثیرگذاری بر رفتار آنها را داشته باشد. امثال تیم پرسپولیس یکی از اصول موفقیت در آنها دوری از حاشیه است، گل محمدی با حفظ کریم باقری و افشین پیروانی جنگ با حاشیه ها را خیلی هوشمندانه به خارج از محدوده کادر فنی کشاند و کادر فنی را معطوف به بعد فنی کار کرد. در حقیقت رهبری را از اینجا و جمع و جور کردن حواشی شروع کرد.

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه