English

موج‌نو؛ آنها که رفتند، آنها که هنوز زنده‌اند!

با مرگ «عباس کیارستمی»، یکی دیگر از سینماگران منتسب به جریان «موج نو» در ایران درگذشت و برگی دیگر از تاریخ این سینما در خاک رفت. اما چه کسانی از این «موج نو» ی تاریخی مانده‌اند و در چه وضعیتی قرار دارند؟

موج‌نو؛ آنها که رفتند، آنها که هنوز زنده‌اند!

به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری موج، زمانی که سرگرمی‌سازی اولویت اصلی صنعت سینما در ایران بود، چند سینماگر جوان به یاری آثار متفاوت خود تلاش کردند تا سینما را از ابزار سرگرمی صرف به ابزاری در راستای اندیشیدن، برانگیختن تفکر و واکنش توده‌ها تبدیل کنند. حدود سی سال پس از ساخت «دختر لر»، صنعت سینمای ایران برای رقابت با فیلم‌های خارجی که به شکل مداوم در ایران اکران می‌شد، تبدیل به جریانی صرفا مبتذل و سرگرمی‌ساز شده بود که حاضر بود برای کشاندن تماشاگران به سالن‌ها، هر موضوعی را تبدیل به فیلم سینمایی کند و به سالن‌های سینما بفرستد تا حدی که در همان سال‌ها، برای تمسخر این نوع از فیلم‌ها عبارت «فیلمفارسی» توسط دکتر هوشنگ کاووسی ابداع شد و برای اینگونه آثار مورد استفاده قرار گرفت. در دهه چهل شمسی بود که نسیم تغییر در سینمای ایران وزیدن گرفت و کارگردانان جوانی با ساخت فیلم‌هایی متفاوت سعی در رقم خوردن تغییراتی در این سینما کردند. این دوران نو که در سینمای ایران به «موج نو» معروف شد و تا دهه پنجاه ادامه داشت. داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی، علی حاتمی، بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، ناصر تقوایی و سهراب شهید ثالث فیلمسازانی بودند که این«موج نو»را پایه‌گذاری کردند. پیش از آن نیز ، ابراهیم گلستان و فرخ غفاری، سینمای متفاوتی از سینمای مرسوم را پایه‌گذاری کرده بودند و جلال مقدم، فریدون گله و بعدها امیر نادری هم از سردمداران سینمای متفاوت آن روزها بودند. تماشاگرانی که تا پیش از این تنها آواز خواندن و کتک‌کاری‌ها را روی پرده می‌دیدند، حالا در آثاری ورای فیلم‌های فارسی، مردمی شبیه به خود می‌دیدند که با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند و به دنبال راه رستگاری می‌گردند. هرکدام از سینماگران موج نو کوشیدند جنبه‌ای از فرهنگ یا جامعه ایران آن روزها را در آثار خود منعکس کنند یا نقص ها و کمبودهای همان جامعه که را سر ریز شدن دلار های نفتی در دهه چهل باعث رشد بیمارگونه آن شده بود و حاشیه نشینی و جرم و جنایت در آن بیداد می‌کرد، به شکلی واقعی و بدون تلطیف به مخاطبان خود عرضه کنند. حالا پنجاه سال از دورانی که سینمای«موج نو»در آن متولد شدمی گذرد و هر کدام از کارگردانان این سینما سرنوشتی پیدا کرده اند. علی حاتمی، سهراب شهید ثالث، عباس کیارستمی، جلال مقدم و فریدون گله از میان ما رفته‌اند و تنها خاطره آثارشان بر جا مانده.ناصر تقوایی بعد از «کاغذ بی‌خط»(۱۳۸۰) تاکنون فیلم جدید نساخته و چندی پیش در یک گفت‌وگو اعلام کرد که دیگر قصد ساخت فیلمی را ندارد. بهرام بیضایی چند سال است به دعوت دانشگاه استانفورد در آمریکا مشغول تحقیق و تدریس است و تنها داریوش مهرجویی و مسعود کیمیایی همچنان مشغول فیلمسازی هستند که فیلم‎هایشان فاصله معنی داری با ساخته های دوران اوج این کارگردانان دارد. اگر سینمای ایران همچنان در عرصه‌های داخلی و جهانی حرفی برای زدن دارد، بخش عمده آن محصول تلاش همان فیلمسازان جوان دهه چهل و پنجاه است که مرزهای صنعت سینما در ایران را گسترش دادند و آن را جهانی کردند. در واقع، بیشترین افتخارات سینمای ایران در جهان به دست کیارستمی و تقوایی و مهرجویی رقم خورد و کیمیایی و حاتمی و دیگران، چرخ‌های هنر-صنعت سینما را در کشور، با مشارکت عظیم مردمی به حرکت درآوردند. در این سال‌ها، فیلمسازان باقی‌مانده موج‌نوی سینمای ایران، با رفت و آمد دولت‌ها و با وجود محدودیت‌ها، کار خود را کرده‌اند. یکی از بزرگ‌ترین ثمرات این دسته از فیلمسازان، در کنار ارتقای سطح سلیقه عمومی، پرورش نسلی جدید از سینماگران نوجو و پیشرو است که نباید از آن غافل بود. بله؛ موج نو؛ هنوز زنده است!   نویسنده: علی‌ ظهوری‌راد

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه