خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
نقش گروسی در حمله اسرائیل به ایران چیست؟
در حالی که دبیرکل سازمان بین المللی انرژی اتمی اعتراف کرد هیچ شواهدی مبنی بر تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای پیدا نکردیم، این پرسش مطرح می شود نقش او در شروع حملات اسرائیل به ایران چیست؟

، پس از گذشت حدود یک هفته از آغاز حملات اسرائیل به ایران، رافائل گروسی، دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، در مطلبی اعتراف کرد: ««ما هیچگونه شواهدی مبنی بر تلاش نظاممند توسط ایران برای دستیابی به سلاح هستهای نداشتیم.» این سخن وی با واکنش صریح و تند وزارت خارجه روبرو شد.
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه در مطلبی پاسخ داد: «اعتراف شما بسیار دیر است آقای گروسی! شما همین حقیقت را در گزارش کاملاً جانبدارانه خود پنهان کردید؛ گزارشی که توسط سه کشور اروپایی و آمریکا ابزاری شد تا قطعنامهای با ادعای بیاساس "عدم پایبندی" علیه ایران تصویب کنند. سپس، همان قطعنامه بهانهای نهایی در اختیار یک رژیم جنگافروز و نسلکُش قرار داد تا جنگ تجاوزکارانهای را علیه ایران به راه اندازد و به صورت غیرقانونی به تأسیسات صلحآمیز هستهای ما حمله کند.»
همچنین علی لاریجانی در ویدئویی به این مسئله واکنش نشان داد و ضمن محکوم کردن رویکرد جانبدارانه گروسی، گفت «به حساب گروسی هم می رسیم اما امروز وقتش نیست» این جمله گویای عصبانیت شدید لاریجانی از گروسی و تاثیر وی در شروع جنگ است. اما آیا به واقع گروسی در آغاز حملات اسرائیل نقش داست؟
اکنون که حمله اسرائیل به وقوع پیوسته و شاهد موضع گیری های تروئیکای اروپا و آمریکا به این اقدام هستیم، فضا بسیار شفاف شده و به راحتی می توان دید که این سناریو از پیش طراحی شده بوده است. در ابتدای سال ۱۴۰۴ ترامپ اعلام کرد فرصت شصت روزه ای برای مذاکره با جمهوری اسلامی می دهد و علی رغم تمایلش برای گفتگوهای مستقیم، این نشست ها در پنج دور به صورت غیرمستقیم با میانجیگری عمان برگزار شد. نکته مهم آنکه پس از هر دور نشست، تحریم های جدیدی علیه بخش نفت و پتروشیمی ایران از سوی خزانه داری آمریکا اعمال می شد. در واقع مشخص بود هدف ترامپ رسیدن به نتیجه نیست. به نوعی می توان گفت آن مذاکرات صرفاً فرصتی نمادین و نمایشی به دیپلماسی بود تا مستمسکی باشد برای آینده که اگر گفته شد چرا یکباره به ایران حمله کردید، پاسخ دهند ما راه های دلپلماسی را هم طی کردیم!
در همان بازه زمانی اروپا هم به جز یک نشست در استانبول، به هیچ یک از درخواست های وزارت خارجه برای ادامه گفتگوها پاسخ نداد و هر روز موضع ضدایرانی بیشتری در فضای سیاسی اتخاذ می کرد. در نهایت آنچه می توانست این پازل را تکمیل کند، تصویب قطعنامه ضدبرنامه هسته ای ایران در شورای حکام دقیقا در شصتمین روزی که فرصت ادعایی ترامپ به پایان می رسید! جالب است انگار همه این سناریو از پیش برنامه ریزی شده بود. روز شصتم نشست شورای حکام، تصویب قطعنامه ضدایرانی که پیش نویس آن را تروئیکای اروپا تهیه کرده بودند و روز شصت و یکم هم حمله اسرائیل.
در این بین گروسی در گزارشی که در آن نشست ارائه داد همین اعترافی که امروز کرده، را بیان نکرد تا امکان کسب رای سایر کشورها عضو به پیش نویس فراهم شود. ۱۹ عضو به آن رآی مثبت دادند و سه کشور چین، روسیه و بورکینافاسو آن را رد کردند. چند کشور دیگر هم از جمله هند رای ممتنع دادند.
بنابراین به روشنی می توان گفت نه تنها گروسی بلکه به طور کلی جایگاه وی در آژانس بین المللی انرژی اتمی، تحت نفوذ غرب است. همواره گفته می شد انتخاب دبیرکل سازمان ملل و به ویژه این آژانس در نتیجه بازی های سیاسی صورت می گیرد و هر بلوکی که قدرت بیشتری داشته باشد، می تواند فرد مورد نظر خود را به کرسی بنشاند. از این رو گروسی هم که در نتیجه از بازی های سیاسی غرب توانسته بود به دبیرکلی این سازمان دست یابد، باید در بزنگاه دین خود را ادا می کرد. او واقعیات را پنهان کرد و زمینه ساز تصویب قطعنامه ضدایرانی شد که در کمتر از ۲۴ ساعت پس از آن اسرائیل به استناد همان، قطعنامه حملاتش را به ایران آغاز کرد.
با توجه به این توضیحات، آنچه در حال وقوع است بازی هماهنگ تروئیکای اروپا، آمریکا و اسرائیل با همکاری دبیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی است.
ارسال نظر