English

یک پژوهشگر اجتماعی:

شاهد شورش پسران بر پدران در جامعه هستیم/ جوانان دیگر به اصلاح‌طلب و اصولگرا باور ندارند

جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی گفت: امروز در کشور ما جوانان فریاد می‌زنند این ماییم که زندگی و آینده را می‌سازیم. آنها فریاد می‌زنند ما دیگر اعتقادی به اصلاح طلب و اصولگرا نداریم. چون اعتماد عمودی را از دست داده‌اند. حتی در انتخابات سال 96 مشارکت جوانان زیر سی درصد بود. یعنی ما شاهد کاهش تمایل جوانان برای مشارکت در انتخابات بوده‌ایم.

شاهد شورش پسران بر پدران در جامعه هستیم/ جوانان دیگر به اصلاح‌طلب و اصولگرا باور ندارند

امان الله قرایی مقدم در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری موج، درباره چرایی تبری جستن دانشجویان، جوانان و نوجوانان از دو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصول گرا گفت: از نظر جامعه شناسی علمی و نظریه صاحب نظرانی مانند دیوید رایزمن که بنده هم از اواخر دهه هفتاد در مقالاتم نوشته‌ام جوانان مرحله سنت خواهی را پشت سر گذاشته و وارد مرحله خودمختاری و دگرراهبری شده‌اند. جوانان امروز سنت‌ها را زیرپا گذاشته‌اند. برای چنین پدیداری باید از تعبیر شورش پسران بر پدران استفاده کرد. آن توصیه‌هایی که پدران و مادران به جوانان این نسل داشته‌اند مبتنی بر این بوده که باید حرکت رو به جلو داشته باشند و از نسل پیشین جلوتر بروند. این همان دگر راهبری است. دگرراهبری به این معناست که نسل‌های جدید از هم‌سالان، فضای مجازی، رسانه‌ها و مولفه‌های دیگر الگوبرداری می‌کنند.

این پژوهشگر اجتماعی ابراز کرد: رایزمن در دهه شصت میلادی در کتاب (انبوهِ تنها) سه نوع جامعه را شناسایی می‌کند. اول جامعه سنت‌گرا یا سنت خواه که پیرو سنت‌ها، آداب و رسوم، اعتقادات و باورهاست. در چنین جامعه‌ای جوانان کاملا از نسل گذشته و پیران و سالمندان پیروی می‌کنند. چنین ویژگی‌هایی در کشورمان برای نسل‌های گذشته و برای هم سن و سال‌های خود من که در دهه هشتاد زندگی هستم وجود داشته است. مرحله دومی که رایزمن مطرح می‌کند مرحله خودمختاری، خودباوری و خردگرایی است. امروز در کشورمان جوانان خردگرا و خودمختار شده‌اند و از عقل و دانش و درک و بینش خودشان پیروی می‌کنند. نسل جوان امروز سنت‌ها را زیرپا گذاشته است من از سال‌ها قبل این مساله را در نوشته‌هایم آورده‌ام و نسبت به آن تذکر دادم اما مسوولان توجهی به این هشدارها نداشتند. جوانان ما به مرحله‌ای رسیده‌اند که به قول جان دیویدسون شاعر اسکاتلندی هیچ عمل، اندیشه و رسمی نیست که حرمتش واجب باشد و اینک می‌توان از آن تخطی کرد. گوردون چایلد مورخ بزرگ استرالیایی می‌گوید انسان‌ها به مرحله‌ای رسیده‌اند که می‌گویند انسان خود را می‌آفریند. امروز در کشور ما جوانان همین را می‌گویند. آنها مدعی هستند این ماییم که زندگی را می‌سازیم و این ماییم که آینده را می‌سازیم نه سالمندان و ریش سفیدان. رایزمن مرحله سومی را برای جامعه طرح می‌کند که مرحله دنباله‌روی یا دگرراهبری است. یعنی افراد جامعه تحت تاثیر هم‌سالان، فضای مجازی و وسایل ارتباط جمعی قرار می‌گیرند. برای چنین وضعیتی نمی‌توان به عقب‌نشینی فکر کرد.     

وی در واکنش به اینکه در اعتراضات اخیر شاهد نوعی خشونت دوسویه هستیم که نسبتی با کنش مدنی ندارد و بیشتر به مبارزات چریکی شبیه است گفت: من امروز در جامعه خشونتی نمی‌بینم. نسل جوان زمانی دست به خشونت می‌زند که احساس کند جلوی پیشروی‌اش را گرفته‌اند. من باور ندارم که جامعه درحال رفتن به سمت نوعی خشونت فزاینده باشد. اما مطابق چارچوب نظریه علمی جامعه ما رو به جلو می‌رود و این دگرگونی متوقف نمی‌شود. من در سال هشتاد در روزنامه آفتاب یزد نوشتم بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز می‌شود. من از همان سال در روزنامه‌ها درباره مساله همبستگی و وحدت ملی، بیمار بودن ساختار آموزش و پرورش و آسیب‌های مرتبط با پوشش جوانان هشدارهای متعددی داده‌ام. امروز از امثال من پرسیده می‌شود که برای برقراری آرامش در جامعه باید چه کنیم؟ البته همه می‌گویند باید به حرف‌ها و خواسته‌های جوانان توجه شود که من هم این را قبول دارم. اما آیا واقعا شهامتی برای شنیدن حرف جوانان وجود دارد؟

قرایی درباره اینکه خواست‌ها و نارضایتی‌های جوانان طی دهه‌های گذشته در قالب شورش‌های خیابانی بروز پیدا نمی‌کرد تصریح کرد: چرا، ما در دهه‌های گذشته و حتی از پیش از انقلاب با موج‌های اعتراضی جوانان مواجه بوده‌ایم. اما اگر بخواهیم سرعت این پدیده را بررسی کنیم به تدریج و از اواخر دهه هشتاد این روند حالت تصاعدی پیدا کرده است. یعنی سویه اعتراضات روند فزاینده‌ای پیدا کرده و در چند سال اخیر تشدید شده است. چون فضای مجازی قدرت گرفته است. امروز همان تلفن همراهی که در دست من و شماست در دست یک بچه هشت ساله هم هست.    

این جامعه شناس در پاسخ به اینکه آیا جوانان و دانشجویان معترض به این باور رسیده‌اند که از معبر گفتگو کار پیش نمی‌رود و برای همین کنش اجتماعی معطوف به عمل را ترجیح می‌دهند بیان داشت: بله، همینطور است. این همان چیزی است که گوردون چایلد می‌گوید. افراد به خودباوری رسیده‌اند. امروز در کشور ما جوانان فریاد می‌زنند این ماییم که زندگی و آینده را می‌سازیم. آنها فریاد می‌زنند ما دیگر اعتقادی به اصلاح طلب و اصولگرا نداریم. چون به قول فرانسیس فوکویاما اعتماد عمودی را از دست داده‌اند. در انتخابات‌های چند سال اخیر میزان مشارکت جوانان بین 18 تا بیست درصد بوده است. حتی در انتخابات سال 96 مشارکت جوانان زیر سی درصد بوده است. یعنی ما شاهد کاهش تمایل جوانان برای مشارکت در انتخابات بوده‌ایم. از همان سال 96 شعاری که معترضان خیابانی سر می دادند (اصلاح‌طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا) بود. البته تا مقطع انتخابات سال 96 نسل جوان این ظرفیت را داشت که از طریق کنش مدنی و فرایندی نظیر انتخابات خواسته‌هایش را پیش ببرد. من منکر این موضوع نیستم. اما از آنجا به بعد باور به چنین سازوکارهایی کاهش پیدا کرد. علت این است که جامعه ما پویا و در حال تغییر و تحول است و لحظه‌ای با لحظه قبل مساوی نیست. 

 

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

دیدگاه

مهمترین اخبار

گفتگو

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه