خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
پشتپرده یک شکست بزرگ برای دونالد ترامپ
«ایران شاید امروز زیر فشار باشد، اما از نظر اخلاقی و انسانی، در جایگاهی ایستاده که بسیاری از دولتهای مدعی آزادی حتی توان نزدیک شدن به آن را ندارند. این حقیقتی است که مردم آمریکا هم، با همه فریبکاریهای رسانهای، بهتدریج در حال درک آن هستند.»

، یکی از نکاتی که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا پس از حمله تجاوزکارانه اخیر به سایت های هسته ای ایران سعی داشت آن را در ذهن افکار عمومی آمریکا و جهان جا بیندازد این بود که این اقدام وی در راستای منافع و امنیت ملی آمریکا است و مردم این کشور باید از آن حمایت کنند.
با این حال، در کمال تعجب، عمده مردم آمریکا بر پایه نظرسنجی های مختلفی که در این کشور انجام گرفته، این گزاره را رد کرده و آن را قبول ندارند. موضوعی که سبب شده به اذعان شبکه الجزیره، ترامپ با یک شکست راهبردی در رابطه با مساله مذکور رو به رو شود.
جالب است که جامعه آمریکا در همراهی با این اقدام نه تنها دچار دودلی و شک بود، بلکه حتی بخش بزرگی از افکار عمومی، این حمله را محکوم کرده و با سیاست خارجی مداخلهگرایانه ترامپ مخالفت کردند. نکته مهم این است که چرا رئیسجمهور ایالات متحده در یکی از جنجالیترین تصمیمات امنیتی خود، نتوانست حتی ملت خودش را با خود همراه سازد.
ترامپ، همانند گذشته، کوشید با فضاسازی رسانهای و شعارهای امنیتمحور، پروژهای جنگطلبانه را آغاز کند تا بتواند بحرانهای داخلی را به حاشیه براند. اما اینبار جامعه آمریکا، خسته از دروغها، هزینهها و فریبهای بیپایان نظامی، دیگر فریب این نمایش را نخورد. مردم آمریکا، از جنگهایی که هیچ آوردهای برایشان نداشت، بیزارند؛ از افغانستان گرفته تا عراق، و حالا تلاش نافرجام برای شعلهور کردن درگیری با ایران. آنچه ترامپ آن را یک تهدید جهانی معرفی کرد، برای بسیاری از مردم آمریکا، چیزی جز یک بحرانسازی عمدی برای مقاصد سیاسی نبود.
ایران سالهاست زیر فشار تحریم و تهدید، همچنان بر حق خود برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای ایستاده است. برخلاف تبلیغات رسانهای غرب، ایران هیچگاه بهدنبال سلاح هستهای نبوده و شواهد بینالمللی نیز بارها این واقعیت را تأیید کردهاند. اما آمریکا، که سابقه استفاده واقعی از بمب اتم را در تاریخ دارد، همواره با نگاه خصمانه و سلطهطلبانه به برنامههای علمی کشورهای مستقل نگاه کرده و در این میان، ایران همواره هدفی جذاب برای فشار و حمله بوده است.
ترامپ با توهم یک پیروزی سریع و بیهزینه، گمان میکرد میتواند با یک حمله محدود، افکار عمومی داخلی را سرگرم کرده و چهرهای مقتدر از خود ارائه کند. اما مردم آمریکا دیگر به این بازیهای نخنما شده اعتمادی ندارند. بخش زیادی از جامعه روشنفکر، فعالان ضدجنگ، و حتی سربازان بازنشسته، علیه این حمله موضع گرفتند. بسیاری از آنها از خود میپرسند که چرا میلیاردها دلار مالیاتشان باید صرف تخریب کشوری شود که هیچ تهدید مستقیمی برای آنها ندارد؟ چرا باید بار دیگر ملت بیگناهی هدف موشکهای آمریکایی قرار گیرد، تنها به این دلیل که نمیخواهد زیر سلطه واشینگتن زندگی کند؟
ترامپ در این ماجرا نهتنها از نظر نظامی چیزی به دست نیاورد، بلکه در صحنه افکار عمومی داخلی و جهانی نیز شکست خورد. این شکست، نه حاصل ضعف نظامی، بلکه نتیجه فقدان مشروعیت، صداقت، و منطق در سیاست خارجی آمریکا بود. افکار عمومی دنیا، از جمله در قلب خود آمریکا، دیگر گوش شنوایی برای شعارهای توخالی واشینگتن ندارند. آنچه مردم میخواهند، عدالت است، نه قدرتنمایی کور. صلح است، نه بمبافکنی بیدلیل. احترام است، نه تحقیر ملتها.
ایران شاید امروز زیر فشار باشد، اما از نظر اخلاقی و انسانی، در جایگاهی ایستاده که بسیاری از دولتهای مدعی آزادی حتی توان نزدیک شدن به آن را ندارند. این حقیقتی است که مردم آمریکا هم، با همه فریبکاریهای رسانهای، بهتدریج در حال درک آن هستند.
ارسال نظر