در نشست «اقتصاد ایران در سایه مذاکرات»:
نهاد تجارت در کشورمان ایران با تحریم مختل است
در سومین نشست از سلسله نشستهای «گفتوگو و توسعه» که با عنوان «اقتصاد ایران در سایه مذاکرات» در اتاق ایران برگزار شد، درباره روند مذاکره ایران و آمریکا و نقشه راه اقتصاد با سناریوی توافق، گفتوگو شد.

سومین نشست از سلسله نشستهای «گفتوگو و توسعه» با عنوان «اقتصاد ایران در سایه مذاکرات» با حضور حسین سلاحورزی، عباس آخوندی، محمدحسین عادلی و رحمن قهرمانپور، برگزار شد.
در ابتدای نشست، حسین سلاحورزی، رئیس سازمان ملی کارآفرینی ایران، در گزارشی آثار تحریمها بر اقتصاد ایران را در بازه زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بررسی کرد. در این گزارش در چند دوره زمانی، شاخصهای کلان اقتصادی بررسیشده بود.
سلاحورزی گفت: بیشترین رشد تشکیل سرمایه ثابت خالص در بازه ۹۴ تا ۹۶ و دوره برجام بوده است. متوسط بلندمدت این شاخص ۲.۶۱ بوده اما در دوره برجام به ۱۰.۲۴ سیده است. متوسط طولانیمدت تورم هم ۲۲ درصد بوده اما در محدوده ۱۴۰۰ تا ۴۰۲ متوسط آن به ۴۵ درصد رسیده است. اما در دوره برجام متوسط این شاخص ۱۰.۱۷ درصد بوده است.
سلاحورزی ادامه داد: رشد بلندمدت متوسط سالانه برای محصول ناخالص داخلی، ۱.۷ بوده و در ایام برجام به بالاتر از ۷ درصد رسیده است. یا متوسط تورم بلندمدت ۲۲ درصد بوده است؛ در سه سال اول تحریمها این رقم به ۲۷ درصد و در ایام برجام ۱۰ درصد رسیده است.
به گفته سلاحورزی، بدهی دولت به بانک مرکزی، بدهی بانکها، ایجاد اشتغال، صادرات غیرنفتی و ارزش صادرات و تراز تجاری غیرنفتی نشان میدهد در محدوده زمانی برجام شرایط بهتری داشتیم و قبل از برجام و فشار حداکثری ترامپ رقمها نامناسب بود.
سلاحورزی افزود: متوسط بلندمدت خالص ایجاد شغل ۲۵۰ هزار بوده اما در دوره برجام این شاخص به ۶۵۰ هزار شغل در سال رسیده است. همچنین متوسط تراز تجاری بلندمدت ۱۳.۷ میلیارد دلار کسری بوده اما در دوره برجام مثبت شده و میزان کسری تراز تجاری کاهشیافته و به ۲ میلیارد دلار سیده است. افزون بر این افزایش قیمت دلار بهطور متوسط در بلندمدت ۲۳.۷ درصد بوده اما کمترین رشد آن در دوره برجام و ۷.۳ درصد بوده است. بنابراین تأثیر عامل تحریم بر شاخصهای اقتصادی روشن است.
او با بررسی سه سناریو و تأثیر آن بر اقتصاد کشور گفت: اگر توافق جامع و کامل با آمریکا انجام و تمام تحریمها برطرف شود در این صورت حداقل اتفاق اثرات مثبت در دوره برجام است. این امکان وجود دارد که در سال اول رشد اقتصادی بالای ۸ درصد را شاهد باشیم و با اصلاحات اقتصادی دولت این روند در سالهای بعد تداوم خواهد یافت. همچنین میزان تورم در سال اول تا ۲۵ درصد کاهشیافته و این روند در سالهای بعد با اصلاحات اقتصادی و رفع ناترازیها بهبود یابد.
سلاحورزی اظهار کرد: اگر توافق نیمه جامع انجام شود یا مذاکرات ادامه یابد اما توافقی صورت نگیرد، تشدید نوسانات ارزی کنترل میشود اما همین روندی که در ۱۲ ساله گذشته داشتیم تداوم خواهد یافت و بهبودی اتفاق نمیافتد و ناترازیها هم تداوم خواهند یافت.
او تأکید کرد: با بنبست در مذاکرات و عدم توافق نیز شاهد امکان گرفتار شدن کشور در ابرتورم و جهش قیمت دلار و محدودیت فروش نفت خواهیم بود.
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران، با تأکید بر ضرورت آمادگی بخش خصوصی برای ورود به دوره پساتوافق، گفت: کمیته ویژهای برای برنامهریزی و سیاستگذاری و تعیین چگونگی تعامل بخش خصوصی در این دوره تشکیل شود.
استراتژی توسعه ایران فقط تجارت است
در ادامه عباس آخوندی، وزیر اسبق راه و شهرسازی با اشاره به پیشفرض بهترین سناریو یعنی مذاکره جامع با آمریکا، گفت: ما فردای توافق در چه شرایطی هستیم؟ باید بتوانیم به این پرسش از منظر کلان و خرد پاسخ دهیم.
او ادامه داد: تأثیر تحریم بر اقتصاد ایران بسیار مهم بود. سال 1980 تولید ناخالص داخلی ایران، عربستان و ترکیه 100 میلیارد دلار بود؛ سال گذشته درآمد ناخالص داخلی ترکیه به 1120 میلیارد دلار رسید و درآمد ایران به 404 میلیارد دلار. در این مورد باید فاصله زیانی که نشان از کاهش رفاه مردم در 30 سال گذشته است، را هم باید بررسی کرد.
آخوندی با اشاره به چیستی استراتژی توسعه در ایران تصریح کرد: استراتژی توسعه ایران فقط تجارت است نه چیز دیگری. این به دلیل موقعیت ژئواستراتژیک کشور است. خدمات و تولید هم در این بخش تجارت میگنجد. جاده ابریشم غیر از تجارت نیست و اینکه ایران چهارراه جهان است هم، غیر از تجارت نیست. اگر این را بپذیریم آنوقت میتوانیم بگوییم که تحریم چه بر سر ایران آورده است؟
به گفته آخوندی، تحریم تمام امکان تجارت را از بین برده است: از مبادله پول و حملونقل تا رفتوآمد تجار به ایران. نهاد تجارت در ایران با تحریم مختل شده است.
او ادامه داد: برای تجارت باید مسئله ایران، حملونقل، فناوری، دسترسی به منابع مالی و بخشی از زنجیره تولید بودن را حل کنیم.
آخوندی تاکید کرد: تأثیر تحریم عدم قطعیت در بازار است و هزینه مبادله بالا رفته است. امکان رقابت تاجر ایران با تاجر خارجی پایین آمده است. سم مهلک توسعه، عدم قطعیت است. عدم قطعیت در نرخ رشد سرمایه خود را نشان داده و الآن نرخ رشد سرمایهگذاری منفی است و این مورد از سال 90 به صفر و منفی رسیده است.
آخوندی با طرح این پرسش که نرخ رشد سرمایهگذاری منفی چه تبعاتی دارد؟ گفت: کسری بزرگ و مداوم بودجه در پی نرخ رشد سرمایهگذاری منفی رخ میدهد. کسری بودجه سم مهلک توسعه است. این در افزایش نقدینگی و تورم اثر میگذارد. اما آیا فردای مذاکره، کسری بودجه صفر میشود؟ کسری بودجه عملیاتی به 50 درصد کل بودجه رسیده است. این کسری بودجه به این راحتی حل نمیشود.
او ادامه داد: برخی طوری حرف میزنند که تحریم گریزناپذیر بوده؟ این درست نیست. تحریم تا حدی گریزپذیر بود. از ابتدای انقلاب تا 1384 کشور فراز و نشیب زیادی را طی کرده است. طولانیترین جنگ قرن بیستم، جنگ ایران و عراق بود به مدت 100 ماه. ایران با متحد پایدار خود قطع رابطه کرد ولی تا 84 هیچ قطعنامهای علیه کشور صادر نشده است. باید روی این نکته تأمل کرد. در 5 ماه سال 1385 شش قطعنامه علیه ایران صادر شد.
آخوندی به تبعات تحریم اشاره کرد: تحریم غیر از آثار عددی مثل تورم مزمن و تورم 44 درصدی، نرخ رشد سرمایهگذاری پایین کسری صندوقها، اضافه برداشت بانکها، از 84 به بعد نهاد تجارت را دچار اختلال کرد.
او تاکید کرد: در دوره تحریم، تاجر قانونمند معمولی دچار موانع جدی عملکردی شد. تأثیر تحریم بیشتر بر نهاد تجارت بود. تجارت میان جعبه سیاهها رخ داد و عده زیادی از تجار از چرخه تجارت حذف شدند. کنشگرانی وارد تجارت شدند و تاجر شدند که ماهیت اینها قابلشناسایی نیست. نتیجه اینکه فساد زیادی در حوزه نظام بانکی رخ داد. درنتیجه یکسری بانک با پول سمی پیدا شد و دارایی آنها قابل ارزیابی نیست.
رئیس اسبق راه و شهرسازی ادامه داد: الآن در یکلحظه تاریخی قرار داریم که نه امریکا میتواند روند مذاکرات را تعطیل کند و در صورت تعطیلی امریکا ضرر میکند و ایران هم میز را ترک نمیکند. اما اینکه چه توافقی انجام خواهد شد را کسی نمیداند.
آخوندی پیشبینی کرد: توافق ایران و امریکا محتمل است و در ادامه ممکن است توافق مشروط به توافق جامع تبدیل شود. با روابط همهجانبه، توافقی تضمین میشود.
او با این پرسش که در این زمینه اتاق بازرگانی ایران چه مسیری را در پیش بگیرد، گفت: اگر هدف توسعه تجارت است اتاق ایران برای توسعه تجارت کار کند. باید در این مسیر به روابط بانکی، مبادلات مالی و کارگزاری فعال توجه شود. باید به دستیابی به فناوری تلاش شود؛ برای دستیابی به فناوری با جوینت ونچرها همکاری شود. باید نهادهای بازار در ایران بازآفرینی شود و درنهایت برای کار به فضای قابلاعتماد، ثبات سیاسی، ثبات مالی و پولی نیاز داریم.
ترامپ به دنبال دیپلماسی اجبار در قبال ایران است
در ادامه این نشست، رحمن قهرمانپور، تحلیلگر حوزه بینالملل با اشاره به سابقه کشورهایی که به دنبال ساخت بمب هستهای یا غنیسازی بودند گفت که خیلی از این کشورها به دلایل مختلف از این چرخه دستیابی به تسهیلات هستهای کنار گذاشتهشدهاند و غنیسازی مسیر طولانیتری است.
او در ادامه عنوان کرد که ترامپ به دنبال تأمین امنیت خلیجفارس و حفظ ثبات و جلوگیری از جنگ در منطقه است. ترامپ به دنبال نظم جدیدی است که میخواهد با ایران مذاکره کند هرچند بسیار مشروط؛ در سمت دیگر تهران برای توافق تلاش میکند. عدم توافق شاید باعث شود که گزارش آژانس منتشر شود و به دلایل اینکه بهصورت غیررسمی اعلامشده ایران به توافق برجام متعهد نبوده، مکانیزم ماشه علیه ایران فعال شود. ایران ممکن است با تعلیق کوتاهمدت را که اخیراً درباره آن صحبت میشود را قبول کند.
او تاکید کرد: ترامپ به دنبال توافق متوسط با ایران است. نشانههایی از انعطاف هم برای توافق دیده میشود. بعد از سفر ترامپ به منطقه حدود 2 هزار میلیارد دلار برای 10 سال در منطقه سرمایهگذاری شده است و امنیت این حوزه برای ترامپ مهم است. مثلاً امارات میخواهد هاب هوش مصنوعی شود و میخواهد خاک خود را به شرکت هوش مصنوعی دهد. امنیت خلیجفارس برای ترامپ اهمیت بالایی دارد. برای همین انعطاف در مواضع ترامپ خواهیم دید.
او اشاره کرد: در نظم جدید خاورمیانه باید تهدید ایران مهار شود و این بهتر است با «دیپلماسی اجبار» صورت گیرد نه گزینه نظامی. چارچوب اوباما دیپلماسی بود و ترامپ دیپلماسی با فشار مضاعف را پیگیری میکند.
قهرمانپور افزود: ترامپ معتقد است ایران ناگزیر از توافق است. این در متون سیاستمداران امریکا دیده میشود. درباره توافق با ایران بیشتر از توافق با اکراین امیدوارند. عقبنشینی ترامپ از برچیدن دائمی غنیسازی ایران، و انعطاف آن به غنیسازی به مدت محدود نشان میدهد انگیزهای برای انعطاف دارد و امید به توافق را بیشتر میکند. آنچه مشخص است اینکه ممکن است ایران با تعلیق موقت موافق باشد. شرایط توافق وجود دارد ولی سختتر شده است. امکان توافق 60 به 40 درصد است و پیششرط توافق، انعطاف دو کشور است.
توافق ایران و امریکا باید در کنگره قانونی شود
در ادامه این نشست محمدحسین عادلی، رئیسکل اسبق بانک مرکزی و معاون اسبق وزارت امور خارجه هم با تحلیل ادبیات گروههای سیاسی در امریکا گفت: آنچه مشخص است اینکه در سند تهدید ملی امریکا به سه کشور ایران، چین و روسیه اشارهشده و این سه کشور جز اهداف امریکا هستند. ایران به بلوکی رفته که باید با آن مبارزه کرد.
او ادامه داد: آمریکاییها از دو نوع مبارزه حرف میزنند؛ اول اینکه برخی به دنبال تغییر رژیم ایران است اما نه با جنگ. گروه دوم میگویند تهدید فوری ایران یعنی تهدید هستهای را از بین ببریم. در ادامه هم میتوانیم با ایران تعامل کنیم. هر دو گروه نسبت به ایران نظر خوبی ندارند.
عادلی ادامه داد: ترامپ میخواهد این دوره کار کارستانی انجام دهد و به دنبال نوعی توافق با ایران است. ترامپ میخواهد برنده جایزه صلح نوبل شود و توافق در برنامههایش اثرگذار است. در طرف ایران هم، امریکا سمبل دشمنی با نظام است. البته نظریه پیشرفت براساس نظریه یک دشمن با کشور، منسوخشده ولی در ایران هنوز این نظریه یکی از ستونهای روابط خارجی کشور است.
عادلی تصریح کرد: به نظر در مذاکره ایران و آمریکا، هیچکدام برای رفع تخاصم مذاکره نمیکنند. به نظرم هر دو برخلاف، ایده آلها، هدف از مذاکره را وقت خریدن و از بین رفتن تهدید فوری میدانند. اگر این درست باشد، به نظر میرسد انتظار ایجادشده میان مردم و بخش خصوصی و کارآفرینها از این توافق با واقعیت تفاوت دارد.
به گفته عادلی در این دوره راهنمای ترامپ اعراب است و اعراب به دنبال امنیت منطقه هستند. اگر اعراب راهحلی به ترامپ بدهند این است که به ایران حمله نکند؛ چون مهمترین کار آنها توسعه اقتصادی است. به قول ویتکاف منطقه خلیجفارس، باید پاور هاوس شود. در این منطقه 5 هزار میلیارد دلار ذخیره ارزی دنیا انباشت شده است. این یعنی آنها میخواهند با ایران جنگ رخ ندهد ولی فشارها ادامه یابد.
در ادامه او عنوان کرد: اگر توافقی با امریکا انجام شود باید این توافق در کنگره تصویب شود و این قانون مدتدار و حداقل 25 ساله باشد و هیچ دولتی حق تغییر آن قانون را نداشته باشد.
به گفته عادلی آنچه مشخص است اینکه ایران به دنبال وقت خریدن است و امریکا به دنبال رفع تهدید فوری و به دنبال اوپک است. برای همین نباید مردم و فعالان اقتصادی نسبت به آینده توافق زیاد خوشبین باشند؛ آنچه مشخص است ما توافق نیمبندی با امریکا خواهیم داشت نه توافق جامع و کامل. حداکثر دستاورد این توافق، رسیدن به توافق غیرکامل، غیرجامع و نیمبند است که با آن مخاصمه کنترل شود.
ارسال نظر