رئیس دانشگاه اصفهان:
گردشگری فرصتی برای بازگشت به تعادل فرهنگی و معارفه ملل است
نخستین همایش ملی گردشگری زایندهرود که در دانشگاه اصفهان برگزار شد.

، رئیس دانشگاه اصفهان گفت: گردشگر فرصتی برای معارفه ملل، برای شناخت بنیادهای فکری و فرهنگی سرزمینها است، اگر نتوانیم این بنیانها را در خود بازشناسیم، بدانها افتخار نکنیم و بر پایهشان تمدن نو بیافرینیم، بهرهبرداری از میراث دیگران نیز ابتر خواهد ماند. گردشگری، باید ما را به تعادل فرهنگی بازگرداند و توازنی میان دریافت و ارائه، میان خودآگاهی و ارتباط، میان گذشته و آینده باشد.
رسول رکنیزاده، امروز ۵ خرداد در نخستین همایش ملی گردشگری زایندهرود که در دانشگاه اصفهان برگزار شد اظهار کرد: بسیاری از نکاتی که به مقوله گردشگری و زایندهرود مربوط میشود، بیتردید در این همایش ملی، به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت؛ از جنبههای اقتصادی گردشگری گرفته تا ابعاد تبادلات فرهنگی، سخنهای علمی ارزندهای ایراد خواهد شد. از اینرو، من به آن وجوه نمیپردازم و از زاویهای دیگر به این موضوع بپردازم.
وی افزود: زایندهرود، مسئلهاش فراتر از خاک اصفهان است؛ مسئلهای است تمدنی که سرنوشت سرزمینی بزرگ را در پرتو هستی یا فقدان آن، رقم میزند. آنچه میخواهم به آن بپردازم، نقش ارتباطات بینالمللی و بیناقوام در بستر گردشگری و تمدن است. همه شما با این آیه شریفه از قرآن کریم آشنایید که میفرماید: «إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَیٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا»؛ یعنی شما را از مرد و زن آفریدیم و ملتها و قبایلی قرار دادیم تا به شناخت یکدیگر برسید. این بدان معناست که انسان، در تبادلات میان ملتها، فرصت مییابد ابعاد گوناگون حیات خود را بازشناسی کند. بیچنین ارتباطاتی، انسان از بسیاری از قابلیتهای درونی خویش بیخبر میماند. گویی هر قوم و ملتی، آیینهای است که در آن، جامعهی دیگر، خود را بازمیبیند و وجود خویش را درمییابد. این، نگاه پروردگار به حیات انسانی و توسعه اجتماعی اوست معارفه و شناسایی، اما در دوران مدرن، وضعیتی نو پدید آمد.
رئیس دانشگاه اصفهان ادامه داد: با ظهور انسان غربی، معنا و کارکرد مفاهیمی چون سیاست و حتی گردشگری، دگرگون شد. جوامع شرقی به موضوع پژوهش بدل شدند؛ چنانکه گویی کوه و دشت و اقلیمند و نه انسانهایی با خرد و فرهنگ. موضوعیت دادن به «دیگری» و پژوهش در باب «غیر»، بهجای خودشناسی، آغاز انحرافی بود که به تعارض میان تمدنها انجامید و جنگهای بیشماری را در پی داشت. در این مسیر انسان شرقی، سوژه تحقیق قرار گرفت؛ ابتدا برای شناخت، سپس برای تجارت و در نهایت برای سلطه.
رکنیزاده گفت: مواجهه ما با گردشگر غربی، بهجای آنکه معارفهای برابر باشد، اغلب دفاعی بود؛ تلاشی برای اثبات وجود و در بسیاری موارد، ختمشده به خودتحقیری. کافی است نگاهی بیفکنیم به سفرنامهها؛ آنگاه درمییابیم که این اسناد گرانبهای تاریخی، چگونه بازتابدهنده دو منظر متفاوت هستند.
وی افزود: از یکسو، سفرنامههایی است که ایرانیانِ دوران مدرن، در مواجهه با مغربزمین نگاشتهاند؛ مملو از انتقاد از خویش، نظام اداری، فرهنگ اجتماعی و با شیدایی نسبت به مظاهر تمدن غرب و از سوی دیگر، سفرنامههای مستشرقانی است که از ایران و مشرقزمین نوشتند؛ بسیاری از آنها آکنده از نگاه تحقیرآمیز، با توصیف شرقی ایستا، رازآلود، نیازمند نجات و بیرونمانده از مسیر تاریخ. در این میان، روایتهایی رایج بود با این مضمون که باید به شرقیان آموزش داد، نیازهایشان را تعریف کرد و آنها را به کار گرفت و این سرآغاز استعمار و تحقیر تاریخی ملل شرق شد.
رئیس دانشگاه اصفهان اظهار کرد: پس از انقلاب اسلامی، عصری نو آغاز شد؛ عصر خودآگاهی. جامعه ما به ارزشهای بنیادین فرهنگی خود پی برد، بنیههای فکریاش را بازشناخت و درک تازهای از جایگاه تاریخیاش یافت. امروز، ما در وضعیتی قرار داریم که میتوانیم آماده تبادلات فرهنگی، علمی و اقتصادی با دیگر جوامع باشیم؛ مشروط بر آنکه تحول فکری و فرهنگی لازم را در درون خود محقق کنیم.
رکنیزاده اضافه کرد: اگر گردشگری خارجی به اصفهان بیاید و ما همچنان در پی آن باشیم که از زبان او بشنویم «شما خوبید»، این بدان معناست که هنوز از درون، احساس کاستی داریم. تا زمانیکه برای شناسایی مزایای خود، چشم به تأیید دیگران دوختهایم، به آن سطح از بلوغ فرهنگی نرسیدهایم که تمدنساز باشیم.
وی بیان کرد: دانشکده جغرافیا، باید منشأ این تحول باشد؛ تحول در اندیشه. چرا که گردشگری، صرفاً جابهجایی مکانی نیست؛ بلکه فرصتی است برای معارفه ملل، برای شناخت بنیادهای فکری و فرهنگی سرزمینها. اگر ما نتوانیم این بنیانها را در خود بازشناسیم، بدانها افتخار نکنیم و بر پایهشان تمدن نو بیافرینیم، بهرهبرداری از میراث دیگران نیز ابتر خواهد ماند. گردشگری، باید ما را به تعادل فرهنگی بازگرداند؛ توازنی میان دریافت و ارائه، میان خودآگاهی و ارتباط، میان گذشته و آینده. ایران و مردمانش، نهتنها چیزی کم ندارند، بلکه با تکیه بر پیشینه عظیم خود، باید بتوانند چراغی بیفروزند برای افقهای آینده. میراث فرهنگی، تنها برای تماشا نیست؛ باید آن را به معاصرت درآورد، از آن بهره برد و به افقهایی نو رهنمون شد.
زایندهرود؛ شریان تمدن، کانون توسعه گردشگری پایدار
اسکندر صیدایی، دبیر علمی همایش گردشگری زایندهرود نیز اظهار کرد: مایه افتخار است که امروز در جمع صاحبنظران و علاقهمندان به حوزه گردشگری، شاهد برگزاری همایشی هستیم که حاصل ماهها تلاش همافزا، نگاه علمی و دغدغهمندی نسبت به توسعه پایدار در یکی از حیاتیترین و حساسترین پهنههای طبیعی و فرهنگی ایران، یعنی حوزه زایندهرود است.
وی افزود: در جهان امروز، گردشگری نه تنها یک صنعت، بلکه روندی بینالمللی و ابزاری راهبردی در تعاملات فرهنگی، توسعه پایدار، حفظ میراث طبیعی و تاریخی و توانمندسازی جوامع محلی محسوب میشود. زایندهرود، این شریان تمدنساز فلات مرکزی ایران، با برخورداری از ظرفیتهای بینظیر طبیعی، تاریخی، انسانی و اکولوژیکی، شایسته آن است که در کانون توجه پژوهشگران، مدیران و سیاستگذاران ملی و استانی قرار گیرد.
دبیر علمی همایش گردشگری زایندهرود بیان کرد: دانشکده جغرافیای دانشگاه اصفهان، با درک اهمیت گردشگری و ظرفیتهای زایندهرود و با تعامل با دانشگاهها و نهادهای ملی، با اخذ مجوز از پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)، فرایند برگزاری این همایش را آغاز کرد. کمیته علمی همایش با حضور اعضای هیئت علمی برجسته از دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاههای تهران، اصفهان، زاهدان، هنر اصفهان، مازندران، شهرکرد و دیگر مراکز علمی معتبر، شکل گرفت تا سطح علمی این رویداد را ارتقاء دهد.
صیدایی افزود: فراخوان همایش به مراکز علمی معتبر کشور ارسال و در نتیجه، ۷۷ مقاله علمی از سراسر ایران دریافت شد. با توجه به محدود بودن حوزه همایش، این تعداد مقاله از سطح انتظار فراتر بود و نشان از کیفیت و غنای علمی پژوهشها داشت. از میان مقالات، با توجه به سطح کیفی بالا و محدودیت زمانی همایش، ۱۲ مقاله برای ارائه شفاهی انتخاب شد و سایر مقالات منتخب که دارای ارزش علمی فراواناند، در مجلات علمی کشور منتشر خواهند شد، همچنین مجموعه کامل مقالات در قالب کتاب منتشر و در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
وی بیان کرد: دانشگاه اصفهان و دانشگاههای همکار، سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری استان، مرکز هدایت و حمایت از تحقیقات حوزه گردشگری، دفتر تحقیقات کاربردی فرماندهی انتظامی استان، دانشگاه بینالمللی چابهار، دانشگاه نور هدایت شهرکرد، سازمان نقشهبرداری کشور، دانشگاه علمیکاربردی سیتیسنتر، جهاد دانشگاهی واحد اصفهان و نیز دانشگاههای شهرکرد، پیام نور، پژوهشگاه اقیانوسشناسی و علوم جوی، انجمن علمی جغرافیای ایران، انجمن توسعه روستایی، انجمن کردتر ایران و دیگر نهادهای علمی و اجرایی در برگزاری این همایش مشارکت دارند.
وی اظهار کرد: امیدوارم این همایش بتواند زمینهساز گفتوگوها، تعاملات و همکاریهای علمی مؤثر در جهت ارتقای گردشگری حوزه زایندهرود و بسترساز تدوین سیاستها و تصمیماتی مبتنیبر دانش، عدالت منطقهای و آیندهنگری باشد.
بازگشت به آمایش سرزمین؛ نجات اصفهان از مسیر جغرافیا و تمدن
حسن کامران، رئیس انجمن جغرافیایی ایران نیز اظهار کرد: شیخ بهایی، آن اندیشمند آگاه به حکمت و دانش، در دوران خود نگاهی آمایشی به سرزمین داشت؛ چنانکه آب را بدون نزاع تا تالاب گاوخونی برد، تقسیماتی دقیق و خردمندانه که امروز ما آن را برهم زدهایم. همان مادیهای اصفهان که ریشه در آن عقلانیت دارند، علت وجود و تداوم حیات شهری چون اصفهان هستند.
وی افزود: صاحبان ثروت و قدرت، به جای آنکه حافظان این میراث باشند، امروز با تکیه بر درآمد حاصل از ساختوسازها که در سایه حمایتهای شهرداری، فارغ از آنکه چه جناحی بر رأس آن باشد شکل گرفته، در حال تخریب همین بنیانها هستند. این شیوه اداره، اگرچه در مقطعی پاسخ داده، اما اکنون اکوسیستم را دچار مشکل کرده و در نظام طبیعی، اختلال ایجاد کرده است.
رئیس انجمن جغرافیایی ایران ادامه داد: مقام معظم رهبری در بند ۱۷ سیاستهای کلی برنامهی هفتم، بر اهمیت گردشگری و صنایعدستی تأکید فرمودهاند؛ در بند ۱۰ نیز از لزوم احصای مزیتهای جغرافیایی سخن گفتهاند. انجمن جغرافیایی ایران نیز در تهیه همین برنامه نقشآفرین بوده است، بهویژه درباره مناطق آزاد. سالهاست فریاد زدهایم که واردات بیرویه در این مناطق، هم تولید را زمین زده، هم عدالت مالیاتی را مختل کرده است. آقای امانی، معاون وقت سازمان برنامهوبودجه، سخن درستی گفت: «مناطق آزاد باید زمانی از مالیات معاف شوند که صرفاً صادرات داشته باشند، نه واردات.»، اما وقتی این پیشنهاد به مجلس رفت، آن را زدند. گفتیم چه کسی زد؟ پاسخ آمد: رئیس وقت مناطق آزاد. ما گفتیم: «این سفره مردم است؛ چطور آن را کمرنگ میکنید؟» در موضوع جزایر نیز، ما نخستین کسانی بودیم که نشست برگزار کردیم. این جزایر بخشی از آبهای سرزمینی ما هستند، اما چه کسی بهرهبرداری میکند؟ امارات.
کامران گفت: در اصفهان، زایندهرود، با آنکه خشک است، هنوز با همه مشکلات، موضوعیتی دارد. ما بارها گفتهایم که باید سامانه رودخانه احیا شود، حداقل در قالب جریانهای ۱۰ مترمکعبی. امروز، گردشگرانی که به اصفهان میآیند، با رودخانهای مواجهاند که رمق ندارد.
وی افزود: در اصفهان، بیش از ۵۰ گرایش وجود دارد که هم هنریاند، هم مهارتی، هم شغل ایجاد میکنند. بارها گفتهایم به سازمان گردشگری که بازاری سامانیافته ایجاد کنید. روزی یک مجله آلمانی علیه اصفهان نوشت. پیگیری کردیم، گفتند: «از بازار اصفهان بازدید کردیم؛ دلالان، اجناس بنجل میفروشند.» گردشگریمان نظارت ندارد؛ راهنما ندارد که گردشگر را بهدرستی هدایت کند. میدان امام باید محل خرید از هنرمندان باشد.
رئیس انجمن جغرافیایی ایران ادامه داد: نقشه ملی زایندهرود باعث شده اصفهان بیش از بسیاری از شهرهای جهان شناخته شود. این شهر چندمنظوره است؛ از علما گرفته تا مکتبهای علمی، از مصدق تا حاجآقا ارباب، همه در اصفهان ریشه دارند. باید به همان تعریف آمایش بازگردیم؛ آمایشی که من خود در دانشگاه تهران تدریس میکنم. تشخیص بهرهبرداری از سرزمین، با سنجش ریاضی قابلیتها ممکن است. در اصفهان، دانشگاههای بسیار و قابلیتهای فراوان داریم.
کامران ادامه داد: آقای پزشکیان نکتهای درست گفت: «دانشگاه تهران باید از کلاس بیاید به میدان.» نتیجه آنکه باید به سمت آمایش برویم. با آمایش میتوان قابلیتهای اصفهان را با مدیریت یکپارچه زایندهرود سامان داد. وزارت علوم اما هنوز در پی تعریف تازهای از جغرافیاست و گرایشهای ما را حذف میکنند.
وی افزود: در آموزشوپرورش نیز جغرافیا را از دبیری حذف کردهاند. تربیتبدنی دو معاون دارد، اما جغرافیا نه. انجمن ما وظیفه دارد از جغرافیا دفاع کند.
رئیس سازمان جغرافیایی ایران ادامه داد: اکنون در حال پیگیری تشکیل سازمان مهندسی جغرافیا هستیم؛ همچون روانشناسی یا مهندسی ساختمان. این راه دشوار است، اما ادامه خواهیم داد. نگاهی غلط و سنتی به جغرافیا حاکم است؛ حتی در دانشگاه تهران، گردشگری از دانشکده ما جدا شد و به مدیریت رفت، در حالی که ذاتاً متعلق به جغرافیاست.
ارسال نظر