English

ضرورت دیپلماسی مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران

تحولات ژئوپولیتیک و کشمکش‌های انرژی، خاورمیانه را به میدان نفوذ و فشار بدل کرده است؛ در این میدان، ایران تنها با دیپلماسی مقتدرانه می‌تواند جایگاه حذف‌ناپذیر خود را حفظ کند.

دکتر محمودرضا امینی - مدیر مسئول خبرگزاری موج

دکتر محمود رضا امینی، خبرگزاری موج؛  جمهوری اسلامی ایران، کشوری با موقعیت ژئوپولیتیک منحصربه‌فرد، در نقطه‌ای حساس و استراتژیک در قلب سه حوزه تمدنی و سیاسی کلان قرار گرفته است: آسیای مرکزی، خاورمیانه و اروپای بزرگ. این موقعیت، همواره ایران را در معرض تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی قرار داده و بر پویایی سیاست خارجی آن تأثیرگذار بوده است. تحولات اخیر در سطح جهان، به‌ویژه در منطقه خاورمیانه، مانند جنگ غزه که پیامدهای امنیتی، سیاسی و انسانی گسترده‌ای داشته است، در کنار رقابت‌های تنگاتنگ بر سر انرژی و تشدید ناامنی‌های منطقه‌ای، موقعیت ایران را با چالش‌ها و فرصت‌های جدیدی روبرو کرده است.

در این میان، مواضع بازیگران بین‌المللی و منطقه‌ای نسبت به جمهوری اسلامی ایران، پیچیدگی‌های دیپلماتیک را افزایش داده است. اتحادیه اروپا، ایالات متحده آمریکا و کشورهای عربی، هر یک با رویکردها و انگیزه‌های متفاوتی، سیاستی ترکیبی از فشار، تلاش برای محدودسازی دامنه نفوذ و کسب امتیاز در قبال تهران را اتخاذ کرده‌اند. این فشارها، گاه در قالب تحریم‌های اقتصادی و گاه در شکل فشارهای سیاسی و رسانه‌ای بروز می‌یابد. در مقابل، این بازیگران نیز به دنبال بهره‌برداری از فرصت‌هایی هستند که از شرایط فعلی برای منافع خودشان ایجاد می‌شود.

در چنین فضایی، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیازمند ابزاری است که بتواند ضمن صیانت از منافع ملی، دست برتر را در تعاملات بین‌المللی حفظ کرده و راهبردها و اهداف کلان کشور را محقق سازد. بر اساس سیاست‌های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران و تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری، “دیپلماسی مقتدرانه” به عنوان ابزار اصلی و راهبردی دفاع از منافع حیاتی و پیشبرد اهداف ملی در عرصه بین‌المللی معرفی شده است. این رویکرد، فراتر از دیپلماسی سنتی، بر پایه‌ای از قدرت و اقتدار بنا شده و هدف آن، حفظ عزت و کرامت ملی در عین پیشبرد هوشمندانه منافع کشور است.

 

تعریف دیپلماسی مقتدرانه

دیپلماسی مقتدرانه، رویکردی نوآورانه در سیاست خارجی است که بر پایه ترکیب هوشمندانه “اقتدار نرم” (Soft Power) و “اقتدار سخت” (Hard Power) بنا شده است. این رویکرد، تنها به اتکا به زور نظامی یا ابزارهای اقتصادی محدود نمی‌شود، بلکه با در هم آمیختن این توانمندی‌ها با مولفه‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک، سعی در ایجاد یک مزیت راهبردی در تعاملات بین‌المللی دارد. 

 

هدف اصلی

هدف اصلی دیپلماسی مقتدرانه، دستیابی به اهداف سیاست خارجی از طریق اعمال نفوذ و تعیین چارچوب‌های تعامل، به جای پذیرش شرایط تحمیلی از سوی طرف مقابل است.

این رویکرد بر سه اصل بنیادین استوار است که ستون فقرات سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می‌دهند:

عزت: حفظ کرامت و هویت ملی، استقلال سیاسی و عدم پذیرش تحقیر یا سلطه بیگانگان، اصلی‌ترین مولفه در دیپلماسی مقتدرانه است. هرگونه تعامل یا مذاکره باید با حفظ و ارتقاء عزت ملی صورت پذیرد. این اصل به معنای ایستادگی در برابر زیاده‌خواهی‌ها و عدم واگذاری دستاوردهای انقلاب اسلامی در پای میز مذاکره است.

حکمت: اتخاذ تصمیمات و برنامه‌ریزی‌های مبتنی بر درک عمیق از واقعیت‌های محیط بین‌المللی، شناخت دقیق منافع ملی و خارجی، و پیش‌بینی پیامدهای احتمالی اقدامات. حکمت در دیپلماسی مقتدرانه به معنای توانایی تحلیل پیچیدگی‌های صحنه بین‌المللی، تشخیص فرصت‌ها و تهدیدها، و انتخاب بهترین مسیر برای دستیابی به اهداف با حداقل هزینه است. این اصل، نیازمند اطلاعات دقیق، مشاوره‌های کارشناسانه و پرهیز از تصمیم‌گیری‌های احساسی یا شتاب‌زده است.

مصلحت: اولویت دادن به منافع درازمدت و پایدار کشور در تمامی تعاملات بین‌المللی. مصلحت در این چارچوب، به معنای یافتن راه‌حل‌هایی است که بیشترین منفعت را برای جمهوری اسلامی ایران به ارمغان آورده و در عین حال، کمترین تهدید را متوجه امنیت و منافع ملی سازد. این اصل، نیازمند انعطاف‌پذیری در تاکتیک‌ها، اما پایداری در اصول اساسی است.

 

شاخص‌های کلیدی دیپلماسی مقتدرانه:

عزت، حکمت و مصلحت به‌مثابه سه‌گانه سیاست خارجی: این سه اصل، نه تنها مبانی نظری، بلکه شاخص‌های عملیاتی برای سنجش موفقیت یا عدم موفقیت یک رویکرد دیپلماتیک محسوب می‌شوند. هرگونه اقدام دیپلماتیک باید در راستای تقویت این سه محور ارزیابی شود.

 

تعیین شرایط مذاکره از موضع قدرت

دیپلماسی مقتدرانه به معنای تعیین دستور کار، چارچوب زمانی و قواعد مذاکرات از سوی ایران است. به جای آنکه ایران در موضع انفعالی  قرار گیرد و مجبور به پاسخگویی به شروط طرف مقابل شود، این ایران است که شرایطی را تعیین می‌کند که پیشبرد منافعش را تضمین کند. این امر مستلزم دارا بودن اهرم‌های فشار مؤثر و نمایش قاطعیت در دفاع از منافع است.

 

تعامل گزینشی بر اساس سود متقابل و خطوط قرمز

 این رویکرد به معنای برقراری ارتباط و تعامل صرفاً با کشورها و سازمان‌هایی است که آمادگی و تمایل به همکاری بر اساس منافع متقابل و احترام به خطوط قرمز ایران را دارند. تعاملات بدون منفعت متقابل یا آن‌هایی که خطوط قرمز ایران را زیر پا می‌گذارند، باید با قاطعیت رد شوند. این اصل، مانع از اتلاف منابع و انرژی در تعاملات بی‌ثمر می‌شود.

 

استفاده از اتحادهای منطقه‌ای

تقویت و گسترش همکاری با کشورهای دوست و همسو در منطقه، یکی از ارکان دیپلماسی مقتدرانه است. این اتحادها، نه تنها به افزایش قدرت چانه‌زنی ایران در برابر فشارهای خارجی کمک می‌کنند، بلکه به ایجاد ثبات و امنیت منطقه‌ای و مقابله با تهدیدات مشترک نیز یاری می‌رسانند. محور مقاومت، نمونه بارز این نوع اتحاد است.

 

مقاومت فعال 

 دیپلماسی مقتدرانه، رویکردی منفعلانه در برابر تلاش‌های خارجی برای مهار قدرت ایران یا تغییر سیاست‌ها و ارزش‌های بنیادین آن ندارد. در عوض، با اتخاذ رویکردی فعال و هوشمندانه، در برابر این پروژه‌ها مقاومت کرده و تلاش می‌کند تا ابتکار عمل را در دست داشته باشد. این مقاومت شامل پاسخگویی قاطع به اقدامات خصمانه، پیشبرد پروژه‌های توسعه‌ای و قدرت‌سازی، و تبیین دستاوردها و اهداف ایران در عرصه بین‌المللی است.

 

محیط بین‌المللی و مواضع بازیگران

درک مواضع و رویکردهای بازیگران کلیدی در صحنه بین‌المللی، برای تدوین و اجرای موفقیت‌آمیز دیپلماسی مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران امری ضروری است. این بازیگران، هر یک با منافع، اولویت‌ها و فشارهای خاص خود، بر تعاملات ایران تأثیر می‌گذارند.

 

اروپا

اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن، در قبال جمهوری اسلامی ایران، عموماً سیاست دوگانه‌ای را دنبال می‌کنند. از سویی، شاهد انتقادات شدید و مداوم از سوی برخی کشورهای اروپایی، به‌ویژه در موضوع برنامه هسته‌ای ایران و همچنین مسائل حقوق بشر و دموکراسی هستیم. این انتقادات، اغلب تحت تأثیر فشارهای سیاسی داخلی و همچنین همسویی با مواضع ایالات متحده آمریکا صورت می‌گیرد.

از سوی دیگر، بسیاری از کشورهای اروپایی، به ویژه آن‌هایی که وابستگی انرژی بیشتری به منطقه دارند، تمایل خود را برای تعامل اقتصادی و اطمینان از امنیت انرژی در منطقه نشان می‌دهند. این تمایل، به ویژه پس از بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین، برجسته‌تر شده است. با این حال، فشار آمریکا و افزایش نزدیکی برخی کشورهای اروپایی به رژیم صهیونیستی، مواضع رسمی اتحادیه اروپا را در قبال تهران سخت‌تر و پیچیده‌تر ساخته است. این وضعیت، نیازمند دیپلماسی هوشمندانه‌ای است تا ضمن مدیریت فشارهای وارده، از فرصت‌های احتمالی برای توسعه روابط اقتصادی و تأمین منافع بهره‌برداری شود.

 

آمریکا

ایالات متحده آمریکا، به عنوان یکی از اصلی‌ترین بازیگران در صحنه بین‌المللی و منطقه‌ای، سیاستی را در قبال ایران دنبال می‌کند که می‌توان آن را “فشار حداکثری همراه با مدیریت بحران” توصیف کرد. هدف اصلی این رویکرد، محدودسازی قدرت منطقه‌ای و توانمندی‌های دفاعی ایران، به ویژه برنامه موشکی و هسته‌ای آن، از طریق ابزارهای مختلف از جمله تحریم‌های اقتصادی، فشارهای سیاسی و اقدامات امنیتی است.

در عین حال، آمریکا تلاش می‌کند تا از بروز درگیری‌های مستقیم و گسترده که می‌تواند منافع آن را به خطر اندازد، اجتناب کند. این رویکرد، شامل تلاش برای مذاکره گزینشی با ایران در موضوعات خاص، به ویژه برنامه هسته‌ای، به منظور دستیابی به توافقاتی است که دامنه نفوذ ایران را محدود کند. دیپلماسی مقتدرانه ایران باید بتواند در برابر این فشارها مقاومت کرده و از هرگونه مذاکره‌ای که منافع ملی را قربانی کند، اجتناب نماید.

 

کشورهای عربی

منطقه خاورمیانه، عرصه تعاملات پیچیده ایران با کشورهای عربی است. در میان این کشورها، شاهد طیف متنوعی از رویکردها هستیم:

 

کشورهای متمایل به تعامل مشروط

برخی از کشورهای عربی، مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی، پس از سال‌ها تنش، به سمت رویکردی مبتنی بر تعامل مشروط با ایران روی آورده‌اند. این کشورها، ضمن حفظ برخی نگرانی‌های امنیتی، تمایل به کاهش تنش‌ها، حل و فصل اختلافات از طریق گفتگو و همچنین همکاری در برخی حوزه‌های منطقه‌ای دارند. این تغییر رویکرد، فرصت‌هایی را برای دیپلماسی مقتدرانه ایران جهت تقویت ثبات منطقه‌ای و گسترش همکاری‌های اقتصادی فراهم می‌آورد.

 

کشورهای در مدار فشار و همراهی با اسرائیل

برخی دیگر از کشورهای عربی، همچنان در مدار فشارهای ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارند و رویکردی خصمانه در قبال ایران اتخاذ می‌کنند. این کشورها، در تلاش برای محدود کردن نفوذ منطقه‌ای ایران، از ابزارهای مختلفی از جمله ائتلاف‌های امنیتی و سیاسی بهره می‌برند.

 

محور مقاومت به مثابه شریک راهبردی

 در مقابل این رویکردها، محور مقاومت شامل حشدالشعبی عراق، حزب اله لبنان وانصار

اله یمن، به عنوان همراهان راهبردی جمهوری اسلامی ایران عمل می‌کنند. این محور، نه تنها از نظر ایدئولوژیک و سیاسی با ایران همسو است، بلکه در عمل نیز به عنوان یک جبهه واحد در برابر فشارهای خارجی و سیاست‌های سلطه‌جویانه عمل می‌کند. تقویت و حفظ این محور، یکی از ستون‌های دیپلماسی مقتدرانه ایران محسوب می‌شود.

 

ضرورت راهبردی دیپلماسی مقتدرانه

در مواجهه با محیط بین‌المللی پیچیده و چالش‌برانگیز امروزی، اتخاذ رویکردی منفعلانه یا صرفاً تدافعی در سیاست خارجی، قادر به دستیابی به اهداف کلان جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود. دیپلماسی ملایم یا صرفاً تدافعی، که در آن ایران در موضع انفعال قرار گرفته و صرفاً به فشارهای خارجی واکنش نشان می‌دهد، نمی‌تواند همزمان اهداف حیاتی کشور را تأمین کند. این اهداف شامل:

 

امنیت پایدار

دستیابی به امنیتی فراگیر که ریشه در قدرت بازدارندگی، همکاری‌های منطقه‌ای و عدم پذیرش تهدید داشته باشد.

پیشرفت علمی و اقتصادی: ایجاد فضایی مساعد برای رشد و شکوفایی علمی، فناورانه و اقتصادی کشور، بدون وابستگی به اراده قدرت‌های خارجی.

تثبیت نقش ژئوپولیتیک: حفظ و تقویت جایگاه استراتژیک ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای اثرگذار و بازیگری مؤثر در معادلات جهانی.

در مقابل، دیپلماسی مقتدرانه مزایای راهبردی قابل توجهی را به همراه دارد:

 

حفظ جایگاه ایران در مذاکرات

 با داشتن اقتدار و اتخاذ موضع قوی، ایران قادر خواهد بود تا شرایط مذاکرات را تعیین کرده و از منافع خود در میز مذاکره دفاع کند. این به معنای تبدیل شدن از یک بازیگر منفعل به یک بازیگر فعال و تعیین‌کننده در عرصه بین‌المللی است.

 

ایجاد توازن روانی و سیاسی

 دیپلماسی مقتدرانه با نمایش قاطعیت و توانمندی، هراس لازم را در میان دشمنان ایجاد کرده و در عین حال، اطمینان خاطر را برای متحدان و دوستان فراهم می‌آورد. این امر به ایجاد یک توازن روانی و سیاسی کمک می‌کند که فضا را برای پیشبرد اهداف ایران مساعد می‌سازد.

 

امکان مدیریت ائتلاف‌ها

 با داشتن قدرت و اعتبار، ایران می‌تواند ائتلاف‌های مؤثر منطقه‌ای و بین‌المللی را شکل داده و یا مدیریت کند. این ائتلاف‌ها، نه تنها قدرت چانه‌زنی ایران را افزایش می‌دهند، بلکه در مقابله با تهدیدات مشترک و پیشبرد منافع دسته‌جمعی نیز نقش اساسی ایفا می‌کنند وباید نسبت به تامین وحفظ آن جدیت کرد.

در واقع، دیپلماسی مقتدرانه ابزاری است که به ایران اجازه می‌دهد تا در عین حفظ اصول و ارزش‌های خود، حداکثر استفاده را از فرصت‌ها برده و حداقل آسیب را از تهدیدات متحمل شود. این رویکرد، تعامل با جهان را بر پایه احترام متقابل و منافع مشترک بنا می‌نهد، اما هرگز از موضع ضعف با دیگران سخن نمی‌گوید.

 

پیوند با مواضع رهبری

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، همواره تحت هدایت و هدایت‌های حکیمانه مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، قرار داشته است. بیانات و رهنمودهای ایشان، مبنای اصلی تدوین استراتژی‌های کلان کشور در عرصه بین‌المللی است و دیپلماسی مقتدرانه نیز از این قاعده مستثنی نیست.

مقام معظم رهبری در دیدارهای متعدد با مسئولان دیپلماسی، سفرای خارجی، ومردم بر اصول کلیدی سیاست خارجی ایران تأکید کرده‌اند. مهم‌ترین محورهای مورد تأکید ایشان در این زمینه عبارتند از:

 

تأکید بر خطوط قرمز انقلاب و عزت ملی

 ایشان همواره بر لزوم پایبندی به آرمان‌های انقلاب اسلامی، حفظ استقلال سیاسی و عدم پذیرش سلطه بیگانگان تأکید کرده‌اند. هرگونه مذاکره یا تعاملی که این خطوط قرمز را زیر پا بگذارد، از دیدگاه معظم‌له مردود است. عزت ملی، نباید قربانی مصالح زودگذر شود.

مذاکره باید از موضع قدرت و همراه با امتیازگیری باشد: معظم‌له صراحتاً فرموده‌اند که مذاکره، ابزاری برای تأمین منافع است و باید از موضع قدرت انجام شود. صرف مذاکره بدون دستیابی به نتایج ملموس و امتیازگیری برای کشور، نه تنها ارزشمند نیست، بلکه می‌تواند زیان‌بار باشد. این بدان معناست که قبل از ورود به مذاکرات، باید اهرم‌های فشار و ابزارهای قدرت، به خوبی تقویت و آماده شده باشند.

 

سیاست کلان مقاومت و پیشرفت در روابط خارجی

 سیاست کلان نظام، بر پایه “مقاومت” در برابر زیاده‌خواهی‌ها و “پیشرفت” در حوزه‌های مختلف علمی، اقتصادی و دفاعی بنا شده است. روابط خارجی باید در خدمت این دو محور قرار گیرد. مقاومت، مانع از تجزیه کشور و فروپاشی ارزش‌ها می‌شود و پیشرفت، تضمین‌کننده اقتدار و رفاه ملی است.

بر این اساس، محورهای کلیدی در پیوند با مواضع رهبری برای دیپلماسی مقتدرانه عبارتند از:

 

تقویت روابط با شرق و همسایگان

 تمرکز بر گسترش همکاری‌های راهبردی با کشورهای شرق آسیا، به‌ویژه چین و روسیه، و همچنین تقویت روابط دوجانبه و چندجانبه با همسایگان در منطقه، به عنوان یکی از ستون‌های اصلی سیاست خارجی مد نظر است. این رویکرد، ضمن تنوع بخشیدن به شرکای ایران، وابستگی به غرب را کاهش داده و به ایجاد بلوک‌های اقتصادی و سیاسی جدید کمک می‌کند.

 

استفاده هوشمندانه از فرصت‌های غرب بدون وابستگی

در کنار اولویت دادن به شرق و همسایگان، دیپلماسی مقتدرانه به معنای نفی کامل تعامل با غرب نیست. بلکه به معنای استفاده هوشمندانه و گزینشی از فرصت‌هایی است که ممکن است در تعامل با کشورهای غربی ایجاد شود، اما این تعامل باید بدون وابستگی و با حفظ استقلال و منافع ملی صورت پذیرد. این بدان معناست که ایران نباید در دام وعده‌های واهی غرب گرفتار شود و همواره باید آمادگی مقابله با فشارهای احتمالی را داشته باشد.

 

افزایش قدرت

قوی تر شدن در ابعاد نظامی واقتصادی وفرهنگی در عرصه جهانی بطور عملی با رفع سریع موانع می تواند باور پذیری اقتدار ملی  و جسارت گفتمانی در رایزنی های سیاسی را افزایش دهد

در مجموع، دیپلماسی مقتدرانه، ترجمان عملیاتی رهنمودهای مقام معظم رهبری در عرصه روابط بین‌الملل است که بر مبنای حفظ عزت، تحقق منافع ملی و پیشبرد اهداف کلان نظام طراحی شده است.

 

نتیجه‌گیری

در مواجهه با فشارهای فزاینده از سوی قدرت‌های جهانی، به‌ویژه ایالات متحده آمریکا، و همچنین سیاست‌های متغیر و گاه متناقض برخی کشورهای اروپایی و برخی کشورهای عربی، “دیپلماسی مقتدرانه” نه تنها یک گزینه، بلکه یک ضرورت راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود. این رویکرد، پاسخی ضروری به چالش‌های امنیتی، اقتصادی و سیاسی است که ایران در صحنه بین‌المللی با آن‌ها روبروست.

دیپلماسی مقتدرانه، ابزاری است که به ایران اجازه می‌دهد تا ضمن حفظ کرامت و منافع ملی خود، نقش مؤثر و تعیین‌کننده‌ای در معادلات منطقه‌ای و جهانی ایفا کند. این رویکرد، بر پایه اقتدار نرم و سخت بنا شده و اصول عزت، حکمت و مصلحت را در تمام تعاملات خود مد نظر قرار می‌دهد.

 

راهکارهای عملی برای تحقق دیپلماسی مقتدرانه:

 

تنوع شرکای راهبردی

 تلاش برای گسترش و تعمیق روابط با طیف متنوعی از کشورها، اعم از قدرت‌های نوظهور، همسایگان و کشورهای در حال توسعه، از وابستگی به یک بلوک خاص جلوگیری کرده و قدرت چانه‌زنی ایران را افزایش می‌دهد. تمرکز بر شرق و جنوب، همراه با حفظ ارتباط با غرب بر مبنای منافع متقابل، می‌تواند استراتژی مؤثری باشد.

 

توسعه قدرت روایت (Narrative Power) 

در دنیای امروز، توانایی تبیین دستاوردها، اهداف و منطق سیاست خارجی، به اندازه توانمندی‌های نظامی و اقتصادی اهمیت دارد. ایران باید با استفاده از ابزارهای رسانه‌ای و دیپلماسی عمومی، روایت خود را از مسائل منطقه‌ای و جهانی به گوش مخاطبان جهانی برساند و در برابر روایت‌های تحریف‌شده و مغرضانه، ایستادگی کند.

 

حفظ و تقویت محور مقاومت

محور مقاومت، نه تنها یک جبهه ایدئولوژیک، بلکه یک اهرم راهبردی برای ایران در منطقه است. حفظ این محور و تقویت همبستگی میان اعضای آن، به ایران امکان می‌دهد تا در برابر تهدیدات منطقه‌ای، بازدارندگی مؤثری داشته باشد و نفوذ خود را در منطقه تثبیت کند.

 

حضور فعال در معادلات اقتصادی و فناورانه

 اقتدار سیاسی و نظامی بدون پشتوانه اقتصادی و فناورانه پایدار، شکننده خواهد بود. ایران باید با جذب سرمایه‌گذاری، توسعه صنایع دانش‌بنیان، و حضور فعال در بازارهای جهانی، قدرت اقتصادی خود را افزایش دهد. در این راستا، تعاملات فناورانه با شرکای معتبر، به‌ویژه در حوزه انرژی و تکنولوژی‌های پیشرفته، اولویت خواهد داشت.

دیپلماسی مقتدرانه، مسیری دشوار اما ضروری برای تضمین امنیت، پیشرفت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران در قرن بیست و یکم است. این رویکرد، نیازمند درایت، هوشمندی، و پایبندی استوار به اصول انقلاب اسلامی است.

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر