مرجع تقلید شیعیان:
مبادا زائران از بقیع دست خالی و بدون تغییر حالت روحانی برگردند
آیت الله جوادی آملی زائر خانه خدا را زائر اهل بیت هم میداند و با اشاره به اینکه زیارت اهل بیت در بقیع است و خواندن زیارت جامعه در هیچ مکانی زیبندهتر از بقیع نیست، تاکید میکند که مبادا زائران از بقیع دست خالی و بدون تغییر حالت روحانی برگردند.

به گزارش
، زائر بیتالله؛ زائر مکه و مدینه، نه تنها مهمان رسول اکرم (ص) که مهمان اهل بیت نیز هست. این را استاد آیتالله جوادی آملی در کتاب صهبای صفا میگوید و سپس به بقیع و قبور اهل بیت(ع) اشاره و تاکید میکند که زائر نباید از بقیع دست خالی بیرون بیاید.«البقیع و ما ادریک ما البقیع ؟» این جملهای است که آیت الله جوادی آملی گفتارش درباره بقیع را با آن شروع میکند و بقیع را دارای چنان شان و منزلتی میداند که با تاسی از آیات قرآن میگوید: «بقیع و تو چه میدانی که بقیع چیست؟»
سپس به زیارت زیبا و باشکوه جامعه کبیره اشاره کرده و تاکید میکند که خواندن این زیارت در بقیع جلوه دیگری دارد: « شما زیارت جامعه را در مشاهد دیگر میخوانید، اما این زیارت آنطور که در بقیع، جلوه میکند، در مشاهد دیگر ظهوری ندارد.»
در فرازهای نورانی زیارت جامعه، عرض میکنیم: «شما ای اهل بیت نبوت، محدق و محیط به عرش «الله» بودید. در آن جایگاه رفیع منزلت داشتید و خدا بر ما منت نهاد، شما را از عرش به فرش آورد. در بین مردم هستید. «ذکرکم فی الذاکرین واسمائکم فی الأسماء و اجسادکم فى الأجساد و ارواحکم فی الأرواح و انفسکم فی النفوس و آثارکم فى الآثار و قبورکم فى القبور فما احلى اسمائکم و اکرم انفسکم و اعظم شأنکم و اجل خطرکم و اوفى عهدکم و اصدق وعدکم/ شما در بین مردم هستید، بدنهای شما در بین ابدان است، نامهای شما در بین نامهای دیگران است، آثار شما در بین آثار دیگران، و قبرهای شما هم در بین قبور است.»
این استاد اخلاق سپس با اشاره به جمله «قبورکم فى القبور/ قبور شما را با دیگران یکسان کردند» میگوید: این فراز از زیارت جامعه در سایر مشاهد، آنچنان جلوهای ندارد، زیرا قبور آنها از قبور دیگران ممتاز است. اما وقتی انسان در بقیع کنار این قبور مطهر قرار میگـیرد، میبیند چنین است: «فما احلى اسماؤکم/ نام شما چقدر شیرین است»! و این فراز از زیارت یعنی اگر کسی نام حسن بن علی، علی بن الحسین، محمد بن علی و جعفر بن محمد را ببرد و لذت نبرد، نمیتواند بگوید: نام شما چقدر شیرین است، قبر شما چقدر پرجاذبه است، اثر شما چقدر شیرین است و ...
پابرهنه وارد بقیع شوید
استاد جوادی آملی سپس تاکید میکند که مبادا بدون در آوردن کفش از پا وارد حرم مطهر ائمه بقیع بشوید. ادب و احترام بقیع در این نیست که خود را به قبر بیندازید! وقتی وارد میشوید پس از اذن دخول کفشها را دم در، بیرون آورید، آهسته آهسته قدم بردارید، تا شیرینی این جملهها را احساس کنید که: «و اکرم انفسکم و اعظم شأنکم و أجل خطرکم و اوفى عهدکم و اصدق وعدکم و...»، «کلامکم نور و امرکم رشد و وصیتکم التقوى و فعلکم الخیر»، «و عادتکم الأحسان و سجیتکم الکرم»، شما نورانی هستید، حرفهای روشنگرانه دارید و فطرت و سجیه شما کرم و بخشش است، ما با دیگران فرق داریم، با ما چند کلمهای حرف بزنید و...
آن بزرگواران گاهی در رؤیا با آدم حرف میزنند، گاهی در بیداری، اگر کسی در خود احساس تغییر حالت کرد، بداند که ائمه بقیع (سلام الله علیهم) با او حرف زدهاند. اگر کسی در خود حالی ندید، ناامید نباشد. راه دیگری نیز وجود دارد و آن اشک است «و سلاحه البکاء».
بدون شنیدن حرف اهل بیت از بقیع برنگردید
یک میلیون نفر آمدند به مدینه، آمدند زیارت کردند و رفتند، آیا ما هم باید این چنین باشیم؟ ما با مردم روی زمین فرق داریم. تنها کشوری که ولایت علی و اولاد علی - علیهم السلام - در آن است، کشور ماست. تنها کشوری که به عشق شهادت، آزادیش را تضمین کرده، کشور ماست. ما بدون شنیدن حرف اینها برگردیم؟ بدا به حال ما که چیزی نشنویم و برگردیم! حرف آنها از دل برمیخیزد. آنکه حرف را با دل گرفت با دلها سخن میگوید:« نزل به روح الامین على قلبک لتکون من المنذرین». اگر کسی تغییری در خود دید، بفهمد که حضرت با او سخن گفته است. اگر کسی تغییری در حالش دید، باید بفهمد که بقیع با او سخن گفته و اگر تغییری پیدا نشد، بنالید تا تغییر پیدا شود.
آنکه نمیگذارد انسان حرف ائمه را بشنود، کیست؟ یا شیطان درون است، یا شیطان بیرون. آنچه نگذاشت نور ائمه احساس شود، کیست؟ یا اماره است، یا ابلیس. خب اگر خواستیم بر این دشمن پیروز بشویم، چه کنیم؟ اینجا که جای توپ و تانک نیست. دشمن بیرون را با سلاح گرم میشود از پا در آورد، اما نفس اماره را به چه سلاحی از پا در بیاوریم؟
«و سلاحه البکاء»، ناله و جزع و شیون انسان را فاتح میکند، زیرا اگر کسی ننالد، پیروز نمیشود و اگر پیروز نشد، بهطور عادی میآید، بهطور عادی بر میگردد، حداکثر آن است که او را به جهنم نبرند. به جهنم نرفتن و نسوختن که هنر نیست! انسانی که اهل دنیاست، گرفتار قساوت دل و جمود عین است، پس لازم است از فرصت تشرف به محضر اهل بیت - ع - حداکثر استفاده را بکنید.
ارسال نظر