English

تهران؛ شهری همه افسرده

تهران؛ شهری همه افسرده
به گزارش خبرگزاری موج

، رئوف پیشدار، استاد دانشگاه و روزنامه نگار در یادداشتی نوشت؛

مصائب زندگی در تهران دیگر فقط «هوای کثیف» و «ابرهزینه‌های زندگی مثل قیمت مسکن و اجاره‌بها» نیست؛  تهرانی‌ها به صورت دست‌جمعی دچار یک «عارضه روحی» شده‌اند، افسردگی. 

این نتیجه مطالعات و پژوهشگری میدانی مرکز مطالعات شهرداری تهران است که همچنین گزارش داده، ۹۹.۷درصد از ساکنان تهران ( یعنی همگی) ، «سرزنده» نیستند و فقط ۰.۳ درصد آن‌ها به لحاظ «سرزندگی شهری» سطح مطلوبی دارند .

شاخص «سرزندگی» در مناطق پایین شهر، اصلا رضایتبخش نیست و این به معنای «کیفیت زندگی پایین» و «نارضایتی عمومی» آن‌ها است. این مساله می تواند زمینه ساز تضعیف امنیت و به اصطلاح شورش پابرهنه ها شود. 

این مرکز رابطه افسردگی و افزایش بزهکاری و آسیب‌های اجتماعی در پایتخت را «مستقیم و معنادار» توصیف می‌کند. 

دوست دانشجویم پیام داده :  « استاد! شما این قدر درباره سیاست و مسائل سیاسی می نویسید، اگر برای مسئولان است که آن ها خود  می دانند چه کرده اند و می کنند و اما اگر برای مردم می نویسید، مساله اول و الان مردم، سفره هایی است که روز به روز خالی و خالی تر می شود، فقر بر امنیت عمومی سایه افکنده ،  افزایش سالخوردگان رها شده در خیابان‌ها ، و پدران و مادرانی که شرمنده بچه ها شده اند. پدرانی که از شرمندگی زن و بچه فراری شده اند، افزایش خودکشی، زنان خیابانی، بازنشستگانی که از فقر و سرافکندگی نزد خانواده از خدا مرگ طلب می کنند و ... استاد! حداقل به حرمت سال ها سردبیری گروه های اجتماعی و گزارش‌ ایرنا، کمی هم از مشکلات مردم بنویسید و...»

برایش می نویسم  و البته خطاب من مسئولینی است که چهل سال صندلی های خود را چسبیده اند : دوست عزیز! من هم جزو همین مردم هستم، من هم با همین دریافتی معلمی که آن‌هم همیشه نیست و یک مستمری ماهیانه زندگی می کنم. من هم سفره ام آنقدر کوچک شده است که خودم خجالت می کشم دست در آن ببرم. «بذار باشد بچه ها بخورند!» تذکر همیشه خودم به خودم است!

تا همین چند ماه پیش، حداقل می شد کسی را بفرما زد و گفت : « بفرمایید یک نان و پنیری پیدا می شود!» حالا همان پنیر هم نیست!

با گوشت و مرغ و ماهی که یکی دو سالی است خداحافظی کرده ایم. باز خدا را شکر که من گوشت خوار نیستم! حالا تلویزیون می خواهد هى بگوید؛ گوشت و مرغ بد است نخورید که چه و چه خواهید شد. مردم را گول نزنید! سواد عمومی و تخصصی مردم خیلی بالاتر از فریبی است که بدهید. گذشت آن زمانی که آقا گرگه در خانه شنگول و منگول را می زد، خودش را مادر آن ها معرفی می کرد تا شاید آن بره ها را بخورد! بچه های امروزی آیفون تصویری دارند! صبح با فیلتر شکن لوکیشن ژاپن بیدار می شوند و شب با فیلتر شکن آمریکایی! زودتر از من و تو! همه ی اتفاقات دنیا را می فهمند. آن ها برای پدر و مادرشان اوضاع را تحلیل می کنند. حالا تو بگو مردم قدرت تحلیل ندارند، بی خیال نظر آن‌ها! 

آقای تلویزیون! خدا وکیلی حاضری نفرین و ناله پیرمردی را که دوشنبه شب در فروشگاه تخفیفی میدان تیموری در غرب تهران با صدای بلند نثار بانیان وضع موجود می کرد و مردم هم با او هم صدا بودند و «لعنت» می فرستادند، پخش کنی؟ هرگز! راستی آن ٧٠ درصد مردم شاد و راضی از وضعیت را از کجا آورده بودی؟ زمینی بودن! یا همان اطراف آنتن جام جم و ساختمان شیشه ای و روزنامه دولت قدم می زدند و قلم تو را می کشیدند تا به قیمتی که نمی دانم به چند می فروشی! بنویسی : مردم شاد و راضی اند! آیا گزارش شهرداری و زودتر از آن گزارش مشابه مرکز مطالعات مجلس را دیده ای! 

«برخی اقلام غذایی از سفره برخی مردم برداشته شده و مصرف مرغ، شیر، لبنیات و تخم مرغ حدود ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده و این زنگ خطر سلامت را به صدا درآورده است. افزایش قیمت دارو مساله ای نیست که از کنار آن به راحتی عبور کرد... - سلیمی عضو هیات رئیسه مجلس»

«گرانی‌ها دقیقه‌ای و لحظه‌ای شده است، گرانی سفره فقرا، کارمندان، کارگران، کشاورزان و بازنشستگان و حقوق بگیران را کوچک تر کرده و سفره ثروتمندان را رنگین تر و ثروت آنان را چند برابر کرده است. -   حسن لطفی نماینده مجلس  »

خوب آقای مجلسی! شماچرا ساکتی! سوال، تحقیق و تفحص و استیضاح، ابزارهای مجلس است. قانون چه اختیاراتی به تو داده است که حاضر نیستی جز همین سخنان آن‌هم در گوش چند کانال در فضای مجازی چیزی بگویی که البته وقتی قافیه تنگ بیاید دیوار حاشا بلند است.

آقای مجلس! آنچه سبب وضعیت موجود شده است،حاصل کارهای غیرکارشناسی شما است. بارها گفتیم و نوشتم :بابا متخصصان را راهی مجلس کنید! گوش نکردند. شما نخوانید «نگذاشتند»، حاصلش شد اینکه « مجلس به آشی که خودش پخته است هم معترض است»، وحالا کی بود، کی بود! من نبودم! دولت قبل بود و دولت قبل: ما نبودیم دولت های قبلی بودند! تحریم ها بود و...

قدرت و سیاست مسئول حل فقر است؛ کاش غیرتی که برای حجاب و زن به خرج می‌دادید یک‌بار برای فقر به‌کار می‌بردید. مساله فقر همیشه یک مساله سیاسی است. چرا برای فرهنگ سیاست‌گذاری می‌کنیم اما برای اقتصاد نمی‌توانیم سیاست‌گذاری کنیم؟ اراده سیاسی ریشه‌کنی فقر وجود ندارد چون اگر وجود داشت همان‌طور که با مسائل سیاسی و فرهنگی برخورد می‌شود، با این مساله نیز برخورد می‌شد.

باور کنیم؛ حساسیت‌مان به فقر که یکی از انگیزه‌های انقلاب و دگرگونی بود را از دست داده‌ایم و آن‌طور که به پرونده‌های سیاسی و مسائل خارجی و داخلی حساسیم، به مساله فقرحساس نیستیم. چه زمانی بوده که فقر تیتر یک روزنامه‌ها شده باشد؟هیچ‌وقت. چون از ما می‌خواهند به دلیل سیاه‌نمایی صدای فقر را درنیاوریم. و از بس که این کار را انجام داده‌ایم حساسیّت خود را نیز به فقر از دست داده‌ایم. باید جامعۀ آکادمیک و جامعۀ روشنفکری و جامعۀ دینی و جامعۀ سیاسی خود را مورد پرسش بگیریم که شما برای رفع فقر چه کردید و کجا بودید؟

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر