علیرضا زرین دست مدیر فیلمبرداری با سابقه سینمای ایران که در چند فیلم با عباس کیارستمی همکاری کرده بود، در گفت و گو با علی ظهوری راد خبرنگار خبرگزاری موج درباره او گفت: آقای کیارستمی در زمینه سینما یک استثنا بود یا به بیان دیگر می‌توان گفت یک تصادف فوق‌العاده بود که از آن کارگردانی با دید خاص به وجود آمد. آقای کیارستمی یک نقاش عالی به خصوص در زمینه آبرنگ بود و این تنها یکی از ویژگی‌های هنری بود که در دل داشت و او را تبدیل به کارگردانی خاص کرد. مدیر فیلمبرداری فیلم «کلوزآپ» درباره آغاز همکاری با عباس کیارستمی گفت: من اولین بار در یک قرار کاری ایشان را زمانی که افسر وظیفه‌ای در پاسگاه پلیس راه جاجرود بود دیدم و مدتی پس از آن برای دومین بار ایشان را در استودیو مهرگان فیلم دیدم که آنجا عنوان‌بندی فیلمی به نام «رشید» را ساختیم.این اولین همکاری ما بود که منجر به همکاری ما در چند فیلم دیگر شد . زرین‌دست درباره شخصیت و رفتار کیارستمی گفت: او علی رغم ظاهر تودار و خاص خودش،قلب و روح بزرگی داشت و شخص بسیار بامعرفتی بود به حدی که شاید این اندازه از معرفت را باید در شخصیت‌های فیلم‌های سینمایی جست‌وجو کرد. زمانی در دهه شصت من ممنوع‌الفعالیت بودم و آقای کیارستمی با من تماس گرفت تا چند مدیر فیلمبرداری خوب برای ساخت فیلم جدید‌اش (کلوزآپ) معرفی کنم. دو سه روز بعد، چند نفر را تلفنی به ایشان معرفی کردم ولی از لحن آقای کیارستمی دیدم تمایل به همکاری با آنها ندارد. گفتم حاضرم خودم مدیر فیلمبرداری کار باشم و آقای کیارستمی قبول کرد اما گفت یک شرط دارم که مدل فیلمبرداری فیلم باید کاملا «غیر زرین دستی»باشد که آن را هم با کمال میل پذیرفتم! مدیر فیلمبرداری «گزارش» و «همسرایان» افزود:در آن زمان حتی یک نفر از دوستان من به من یک تلفن نزد تا حال و روزگار من را بداند و بپرسد تو که نان آور ده نفر هستی در زمان ممنوع‌الفعالیت بودن، چه می‌کنی؟ اما آقای کیارستمی معرفت این کار را داشت و حتی شخصی از فارابی با ایشان تماس گرفت و مشکل من را برایش شرح داد، اما آقای کیارستمی گفت اصلا بدون زرین‌دست نمی‌توان این فیلم را ساخت و برای کمک و روحیه دادن به من، از من خواست که مدیر فیلمبرداری «کلوزآپ» باشم. علیرضا زرین دست در پایان تصریح کرد: کیارستمی انسانی بزرگ و هنرمندی دوست‌داشتنی بود و نگاه استثنایی به جهان داشت.شش فیلم با او کار کردم که تعدادشان کم نیست. شبی که خبر فوت‌اش را شنیدم، تا صبح خوابم نبرد و به‌خاطر فقدان چنین هنرمندی، بارها گریه کردم.