نقد و بررسی نمایش «بهارنامک»؛ روایتی از تاریخ و جامعه امروز روی صحنه تئاتر ایران
نمایش «بهارنامک» به کارگردانی گووانمهر اسماعیلپور با روایتی تاملبرانگیز از تاریخ و بازتابی از معضلات امروز جامعه ایرانی، در کنار درخشش بازیگرانی نظیر مهرداد ضیایی و کرامت رودساز؛ به فرصتی برای بازاندیشی نقش مردم در رخدادهای سرنوشتساز بدل شده است.

، اتفاقاتِ نمایش «بهارنامک» در این بزنگاهِ تاریخی به وقوع میپیوندد… خلیفه در حالِ خلیفگی، چاپلوسانِ بادنجان دورِ قابچین در کارِ چاپلوسی که خواجه نصیرالدین طوسی مورد لعن و نفرینِ خلیفهی مسلمین قرار میگیرد و با مشت و لگد و دشنام از بارگاهِ او بیرون رانده میشود…
ترجیح میدهم قصه و اتصالاتِ وقایع را خود از منظرِ نگاه نویسنده و کارگردان ببینید و به این فکر کنید که چرا اتفاقاتِ نمایش و آنچه گفته میشود با اکنونیتِ جامعهی ما مطابقت دارد؟ چرا ما از گذشتهی خویش بیخبریم؟ چرا درج اطلاعاتی از این دست از کتابهای فرزندانِ ما حذف شده است؟ نقش مردم در شورشها، اعتراضات، دفاعیات و… در ادوارِ تاریخی چه بوده است؟ چرا عطاملک جوینی نوشت: «مغولان زنانِ چون سروِ آزاد را برده کردند؟» آیا اجرای نمایشهایی چون «بهارنامک» ضرورت دارد؟ و…
در کنار نکاتِ درخشان این اثر همچون زبانِ دراماتیکِ نمایشنامه که شنیدنی و خواندنی است ذکر چند نکته بد نباشد: ایکاش بنابر ضرورت بیشتر به کاراکتر خواجه نصیر و زن و مردِ عیارِ بازیساز پرداخته میشد. رابطهی زن و مرد ثبوت و قوام نمییابد و همین موجب میشود که به عنوانِ قهرمان یا قربانی تأثیری عمیق بر ذهن و جانِ مخاطب ننشانند.
کارگردانی گووانمهر اسماعیلپور، پاکیزه و حساب شده است. طراحیِ حرکات، خوشریتمی، شروع و پایانبندی مناسب با در خدمت گرفتن دیگر عناصرِ کارگردانی و طراحیها موجب میشود که تماشاگران دچارِ ملال یا خستگی نشده و با لحظهلحظهی نمایش همراه باشند.
آهنگسازی فرید حامدی با خوانندگی آقای حسنمهدی اعتباری در تار و پود نمایش «بهارنامک» تنیده شده و فاصلههای بهجایی را بین فواصل اتفاقاتِ داستان ایجاد میکند.
شرح بازیهای درخشان بازیگران مفصل است. آقایان مهرداد ضیایی و کرامت رودساز بینظیرند. تجربهی سالیان و موی سپید، آنان را در نقشآفرینی شکوهمند کرده است. خلیفهای که مهرداد ضیایی بازی کرده هیچ شباهتی با بازیهایی که از این نقشها در نمایشها و فیلمها دیدهایم ندارد. بازی گرم و گاه ژستیک او ما را از برخورد رئالیستیک با کاراکتر دور میکند. انعطاف و بیانِ بدنی او زیبا و دیدنی است. کرامت رودساز کار متفاوتی را نسبت به پارتنرش انجام میدهد. قدرت و ظرافتِ صدا و بیان او برای نقشی که بازی میکند، رشکبرانگیز است. گیلدا حمیدی، طوفانی و درخشان ظاهر میشود. ای کاش فرصت پیدا میکرد و میکردیم که بیشتر به لایهی درونی کاراکترش راه پیدا کنیم. حسین عارف مثل همیشه خوش استایل و دیدنی است. تعصب و انرژی او همواره نتیجه خوب میدهد. عرقریزان چنین بازیگرانی بر صحنه همواره برای من ارزشمند است. محمدعلی حسینعلیپور در نقش خواجه نصیر به قاعده و اندازه است. او بر نقش و نقش بر او سنگینی نمیکند. با طمأنینه و فکر بازی میکند. عجلهای ندارد. در مجال اندکی که دارد لمحهای از شخصیت خواجه نصیر که متن در اختیار او قرار میدهد را به زیبایی نشان میدهد. حسین تیموری اگر خندههایش را خوب بازی کند یک مغول واقعی است بر صحنه.
امیدوارم همگان این فرصت را به خود داده و تماشاگر نمایش «بهارنامک» باشند.
ارسال نظر