خبرگزاری موج-هادی ابراهیمی، سنم قد نمی‌داد که دفاع مقدس را درک کنم و در خطوط مقدم جنگ حضور یابم، حقیقت اینکه تاریخ تولدم با تاریخ پایان دفاع مقدس، هم‌خوانی تکلیف‌آوری ندارد، من مانده بودم و نقل قول‌ها، حیران در میان آن همه شنیده‌ها، در حسرت دیده شده‌ها می‌سوختم، اما توفیق رفیق نمی‌شد، اسم‌های زیادی را در ذهنم ردیف کرده بودم.

تابناکی نام شهدا، وجودم را روشن می‌کرد، نام بسیاری از قهرمانان واقعی، مرا در میان آسمان و زمین، هاج و واج کرده بود، نام حماسه‌آفرینان و سرداران لشکر ویژه 25 کربلای مازندران، نام شهیدان سربلندی مانند طوسی، حاج بصیر، نوبخت، مهرزادی، ابوعمار، علمدار، دوامی، بهرامی، نوری، نبوی، بردبار، سبزعلی، خداداد، مزدستان، سجودی و ده‌ها و صدها شهید نام‌آور و بی‌نام و نشان دیگر، نام قهرمانانی مانند سردار قربانی و سردار کمیل که از قافله شهدا جامانده بودند...

ذهنم را تسخیر می‌کردند و من در تکاپوی آنها شدن، از خود بی‌خود شده و آنها را در فعل و انفعالات عاشقانه‌ام، سرمشق قرار می‌دادم،  تا آنکه توفیق حضور کوتاه‌مدت در جبهه‌های سوریه روزی‌ام شد و آنجا بود که رویاهایم  به حقیقت پیوسته و آرزوهایم به تحقق رسیده بودند و حالا من خودم را در کنار فرماندهان بزرگ دفاع مقدس، نسل بقیه الدفاع می‌دیدم که از جبهه  دفاع مقدس، به جبهه دفاع از حرم نقل مکان کرده و با همان حال و هوا، لبیک یا خامنه‌ای را زمزمه کرده و در قالب لشکر ویژه و همیشه پیروز حضرت زینب(س)، سلسله حماسه‌های ظفرمند را خلق می‌کردند و در تمام سال‌های غربت تا امروز و مشخصاً در جبهه‌های المیادین و دیرالزور و البوکمال، همزمان با آزادسازی و نابودکردن سیطره داعش، پیام مقاومت را به مثلث شوم امریکا، رژیم صهیونیستی و آل‌سعود دیکته کرده و به آنها به‌طور واضح فهماندند که با چه کسانی طرف هستند!

قدم به قدم در حریم حرم شاهد نقش‌آفرینی دلیرمردانی شدم که حقیقتاً مصداق بارز مردان بی‌ادعا بودند و صلابت آنها به حدی بود که نظام سلطه تا مرز دریوزگی و نامه‌های خاص که حتی دریافت نشده و هرگز مفتوح نکردیده‌اند، پایان فتنه داعش را باور کرد و در جولانی مذبوحانه بر آن شد که سایه‌ای از ابهت خود به‌جا بگذارد و بقای بخشی از مزدورانش را به فال نیک بگیرد که خوشبختانه گوشی شنوای اراجیفش نشد و دست از پا درازتر مجبور به تکرار یاوه‌گویی‌های بی‌فایده رسانه‌ای شد.

من در یادداشت قبلی تا اندازه‌ای و به قدر بضاعت از سلحشوری سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی گفتم و در این یادداشت برآنم تا علاوه بر حفظ محوریت و نقش محوری حاج قاسم، به شهدای بزرگ لشکر حضرت زینب(س) و نیز به فرماندهان مازندرانی این لشکر ویژه بیشتر بپردازم تا در اوج کج دستی برخی از اقتصادیون که با اختلاس و دریافت‌های نجومی، لقمه‌های چرب حرام و شبهه‌ناک در کام فرو می‌برند.

اما در جامعه، علیه مدافعان حرم جوسازی کرده و آنها را داوطلبان درآمدهای کلان معرفی می‌کنند، مردم را با شهدایی مثل خیرالله صمدی اهل زنجان معاون عملیات لشکر حضرت زینب(س) آشنا کنم که با وجود درآمدهای کلان پیمانکاری در زنجان و برخورداری از رفاه مطلوب، جهاد و دفاع از حرم را بر خویش تکلیف دانست و زیباترین صحنه‌های عشق‌بازی با خدا را به‌نام خود ثبت کرده و نهایتاً گوی سبقت از همه هم‌سفرانش ربوده و با نظر به وجه الله، عند ربهم یرزقون شد!

شهدایی مانند شهید نظری فرمانده ضدزره لشکر حضرت زینبَ (س)، شهید بابک نوری و شهید عارف کایده خورده، مجموعه از بهترین‌های لشکر که انصافاً ذخیره‌های الهی دفاع مقدس برای دفاع از حرم محسوب می‌شدند!

رزمندگانی مانند سردار اصلانی فرمانده قرارگاه امام حسین(ع) که ولایت‌مدارترین زندگی پس از عاشورای حسینی و دفاع مقدس را در قاموس شهادت طلبی تجربه کرده و پریشان خاطری مدعی‌ترین و مغرورترین دشمنان را در رسانه‌های غول پیکر جهانی به نمایش گذاشتند!

دیدن روحیه‌های مصمم سرداران مازندرانی مانند کمیل فرمانده مازندرانی لشکر حضرت زینب(س)، سردار سیدجواد، سردار حاج فتحعلی رحیمیان، سردار احمد کوهستانی، سردار رستمیان و دیگر سرداران و رزمندگان در عملیاتی‌ترین مناطق نبرد و مشخصاً در سقوط آخرین دژ نظامی و حکومتی داعش در سوریه یعنی البوکمال، تمام شنیده‌های دفاع مقدسی‌ام را دیدنی کرد و من با نقل مکان از حالت شنیداری، راوی دیداری حماسه‌ها و حماسه‌آفرینانی شدم که انصافاً بدیل ندارند و رعب در دل دشمنانی می‌افکنند که روزی و روزگاری، با ابهت کاذب خویش در این منطقه فرمانروایی و به عبارتی خدایی می‌کردند!

اما مهم‌تر از سقوط سیطره داعش، سقوط ابهت پوشالی مثلث شوم نظام سلطه در این منطقه و شکست استراتژی خاورمیانه جدید و نیز استراتژی جنگ‌های نیابتی و پروژه بزرگ تروریسم پروری و توطئه تجزیه کشورهای اسلامی است و مهم‌تر از همه، شروع نخستین پیروزی در مسیر سلسله مصاف‌های برون‌مرزی ما با نظام سلطه در سلسله توطئه‌هایی است که آنها در دستور کار خود دارند که به‌طور نمونه استقلال کردستان عراق، ناامنی لبنان، کودتای یمن و ده‌ها حادثه ریز و درشت دیگر در آینده این منطقه مهم جهانی با محوریت محصورسازی و یا حتی براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران است.

به هر حال ما باید به داشتن چنین شیرمردانی افتخار کنیم و قدر آنها را بیشتر بدانیم و مهم‌تر از همه اینکه در استراتژی‌های دفاعی جدید کشورمان که با تدابیر رهبر معظم انقلاب طراحی می شوند، با بصیرت بیشتری عمل کرده و این‌گونه حضورها و دفاع‌هارا نیز دفاع از وطن تلقی کرده و در زمینه دفاع از امنیت ملی و دفاع از منافع ملی خود تعبیر و مواضع خویش را با چشم‌اندازهای کلان تنظیم و هماهنگ کنیم.