خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
«ایرانجان» بدون همفکری وزارتخانهها/ غیبت نهادهای تخصصی در این طرح قابل تأمل است
جای همفکری با وزارتخانه های مربوطه در طرح ملی «ایرانجان» قابل تأمل است و می طلبد برای اجرای بهتر آن همکاری بیشتری بین صداو سیما و وزارتخانه ها شاهد باشیم.

، در حالی که طرح ملی «ایران جان» با هدف معرفی ظرفیتهای استانها برای سرمایهگذاری و توسعه تولید در رسانه ملی اجرا میشود، برخی نقدها نسبت به کمکاری و عدم تعامل کافی با وزارتخانههای مرتبط مطرح شده است.
مدیرکل توسعه گردشگری داخلی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی از نبود هماهنگی میان مجریان طرح «ایران جان» با این وزارتخانه اظهارداشت : طراحان و مجریان این طرح هیچ مشورتی با ما نداشتهاند.
سید مصطفی فاطمی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری موج اظهار داشت: ما از هر طرحی که به معرفی مناطق گردشگری ایران کمک کند، استقبال میکنیم، اما متأسفانه در جریان طرح ایران جان، هیچگونه هماهنگی یا مشورتی با مجموعه ما صورت نگرفته است.
وی در خصوص اینکه آیا این طرح در مرحله نخست خود که برنامه های مربوط به استان خوزستان بود را مشاهده کرده یا خیر، بیان کرد: متاسفانه موفق نشدم که برنامه های این طرح را ببینم.
علیرضا کیخا معاون امور استانهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز در این خصوص در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری موج در پاسخ به این نقدها تاکید کرد: محور اصلی تعامل ما با دولت وزارت کشور است و از آنجا که تولیگری رویداد «ایران جان» در دولت به وزارت کشور سپرده شده، طبیعتاً مسیر همکاری و هماهنگیمان از طریق این وزارتخانه دنبال میشود.
وی افزود: البته وزارت میراث فرهنگی نیز به عنوان یکی از دستگاههای کلیدی در حوزه معرفی ظرفیتهای فرهنگی و تاریخی کشور اهمیت ویژهای دارد و ما در صورت نیاز و به ویژه در استانهایی مثل اصفهان که ظرفیتها و نیازهای میدانی و تخصصیتر وجود دارد، در صورت لزوم جلسات و تعاملات جدیتری با این وزارتخانه خواهیم داشت.
معاون امور استانهای صداوسیما درباره نقد وارد شده نیز گفت: این نقد را نقدی درست و بهجا میدانیم و همواره آمادگی داریم برای ارتقاء کیفیت همکاریها و تعاملات، مسیرهای جدیدی را امتحان کنیم.
کیخا تأکید کرد که هدف نهایی این طرح، ایجاد همافزایی بیشتر برای معرفی توانمندیهای مناطق کشور است و همه دستگاهها باید در این مسیر همراهی کنند.
طرح ملی «ایرانجان» به عنوان یکی از گستردهترین طرحهای رسانهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر، با هدف معرفی ظرفیتهای کمتر دیدهشده استانهای کشور و تشویق به سرمایهگذاری، تولید و رونق اقتصادی در بستر برنامههای مختلف تلویزیونی، مستندها، گفتوگوها، و بخشهای خبری اجرا میشود، در نگاه اول تلاشی است برای بازتعریف تصویر ایران در ذهن مخاطب داخلی و خارجی. اما مانند هر پروژه ملی دیگری، «ایرانجان» نیز موافقان و منتقدان خود را دارد.
نقات قوت: احیای اعتماد، امید و تصویر ملی
توجه به ظرفیتهای مغفولمانده بزرگترین نقطه قوت طرح ایرانجان، تمرکز آن بر ظرفیتهای کمتر دیدهشده استانها و شهرستانهاست. تاکنون روایت رسانهای از توسعه، عمدتاً حول محور کلانشهرهایی مانند تهران، اصفهان، شیراز یا مشهد میچرخید. ایرانجان این انحصار را شکست و دوربینها را به شهرهای کوچک و روستاهای کمتر شنیدهشده برد تا روایتهایی تازه از امید، تولید و پایداری ثبت کند.
ایجاد پیوند بین رسانه و استانها برگزاری جلسات هماهنگی بین صدا و سیما با استانداران و فعالان بخش خصوصی، بستر تعامل مؤثری را بین رسانه ملی و مدیریت استانی فراهم کرده است. این تعامل نهتنها منجر به انعکاس بهتر مطالبات مردم در سطوح محلی شده، بلکه کمک کرده تا برخی ظرفیتها به گوش سرمایهگذاران هم برسد.
تقویت روحیه ملی و امید اجتماعی در شرایطی که جامعه با چالشهای متعددی چون تورم، مهاجرت نخبگان و کاهش سرمایه اجتماعی مواجه است، ایرانجان کوشیده تا با برجستهکردن نمونههای موفق تولید و کارآفرینی، تصویر امیدآفرینی از ایران ارائه دهد. این تصویر بهویژه در بین مخاطبان جوان میتواند نقش مهمی در تقویت تعلق ملی ایفا کند.
نقاط ضعف: خطر کلیشهسازی و شکاف واقعیت با تصویر
فاصله بین واقعیت و روایت یکی از اصلیترین انتقادات وارد به ایرانجان، فاصله آشکار بین تصویری است که رسانه ارائه میدهد و واقعیتی که مردم در زندگی روزمره لمس میکنند. وقتی مردم با مشکلاتی نظیر بیکاری، نبود زیرساختهای اولیه یا تبعیض مواجهاند، تماشای مستندهایی با موسیقی حماسی و تصویرسازی از "ایران زیبا و پویا"، بیشتر شبیه به فانتزیسازی رسانهای است تا بازتاب حقیقت.
برخورد تبلیغاتی با توسعه اگرچه هدف از پویش ایرانجان، رونق اقتصادی است، اما نوع پرداخت رسانهای در بسیاری از مواقع به تبلیغ شباهت دارد تا تحلیل. بهجای بررسی کارشناسی فرصتها و چالشهای توسعه در استانها، برخی گزارشها صرفاً به معرفی جاذبههای طبیعی و چهرههای محلی میپردازند بدون آنکه مشکلات ساختاری یا موانع سرمایهگذاری بررسی شوند.
کمرنگ بودن حضور مردم و منتقدان در طراحی و اجرای ایرانجان، نقش نهادهای مردمی، خبرنگاران مستقل و منتقدان توسعهمحور بسیار کمرنگ است. در اغلب برنامهها، صداهایی شنیده میشوند که در چارچوب کلی سیاستگذاری رسانه رسمی هستند. این عدم تنوع روایتها، میتواند مشروعیت روایت ایرانجان را نزد بخشی از افکار عمومی زیر سؤال ببرد.
اگر ایرانجان به صورت نظاممند، مستمر و با حضور واقعی کارشناسان، نخبگان بومی، بخش خصوصی، و رسانههای محلی توسعه یابد، میتواند به بستری برای توسعه متوازن و افزایش سرمایه اجتماعی بدل شود. اما در صورتی که صرفاً در حد یک کمپین تبلیغاتی باقی بماند، نهتنها تأثیری در توسعه نخواهد داشت، بلکه میتواند باعث بیاعتمادی بیشتر نسبت به رسانه ملی و نهادهای اجرایی شود.
پویش ایرانجان در ذات خود حرکتی مثبت و درخور تقدیر است. تمرکز بر روایت ظرفیتهای بومی، ایجاد امید اجتماعی و تلاش برای متوازنسازی توسعه در سراسر کشور، نیاز امروز ایران است. اما موفقیت چنین طرحی تنها در تولید برنامههای تلویزیونی خلاصه نمیشود؛ بلکه به شفافیت، تنوع روایتها، حضور واقعی مردم و تداوم در پیگیری نتایج وابسته است.
اگر صدا و سیما بتواند نقدها را بشنود، تصویرهای واقعی را بدون رتوش نشان دهد، و روایتهای چندصدایی را بپذیرد، ایرانجان میتواند تبدیل به الگویی در رسانههای توسعهمحور شود. در غیر اینصورت، این پویش نیز به فهرست طولانی طرحهایی خواهد پیوست که با شعارهای بزرگ شروع شدند، اما در گذر زمان از خاطرها رفتند.
ارسال نظر