English

احسان رسول اف در گفتگو با خبرگزاری موج اعلام کرد:

نمایش برگزیدگان دومین فراخوان پروژه های محسن همزمان با اپیزود ۴

مدیر گالری محسن از برپایی همزمان نمایشگاه آثار منتخب دومین فراخوان سالانه پروژه ­های محسن و اپیزود 4 خبر داد.

نمایش برگزیدگان دومین فراخوان پروژه های محسن همزمان با اپیزود 4

احسان رسول اف مدیر گالری محسن‌ در گفتگو با خبرنگار تجسمی موج، در مورد دومین فراخوان سالانه پروژه ­های محسن گفت: پروژه ­های محسن از سال 1394 با هدف ایجاد بستری متفاوت و منعطف­ تر برای نمایش آثار هنری مبتنی بر چیدمان و اجرا در سه فضای بلااستفاده معماری ساختمان گالری محسن شامل بام، پاسیو و حیاط برنامه­ریزی شد تا در کنار نمایش­های منظم در سالن اصلی، تجربه­­ های تازه­ ای را برای هنرمندان و مخاطبان عرصه هنرهای معاصر تهران امکان­پذیر کند.

وی افزود: در واقع فراخوان سالانه پروژه ­های محسن فرصتی رقابتی برای محک هنرمندان جوان ایرانی و عرصه­ای برای ارائه­ ظرفیت ­ها و نمایش این استعدادها است.

رسول اف در ادامه تشریج کرد: روز جمعه سه پروژه‌ برگزیده­ دومین دوره­ فراخوان پروژه‌ های محسن که با آرای هیات داوران انتخاب شده ­اند، رونمایی می شود. این آثار، سه چیدمان متمایز در مفهوم و شیوه­ ارائه­اند: «مخفیگاه»، اثر پونه اوشیدری، باغچه ‌ای فرایندمحور، معلق و مستقل از مفهوم حیاط است که در «حیاط» این گالری به نمایش در می آید.  «دیستوپیا» اثری از شانا عبدالهیان و احسان علیزاده در «پاسیو» اجرا می شود تا آنجا زیستگاهی موقت برای گونه‌ای قارچ شود؛ و «توازی یا تلاقی؟»، سازه‌ای در «بام» اثر ساناهین باباجانیانس که از تفاوت­ها و شباهت­های دو فرهنگ سخن می‌گوید.

وی در مورد اثر پونه اوشیدری گفت: نقاش و تصویرگر «مخفیگاه» از مجموعه‌ «فراموشی» یک حیات آویخته در فضای «حیاط»  است.  اوشیدری در «مخفیگاه» تجربه‌ای رو به جلو و فرایندمحور، از تقابل ایستایی مدیوم عکس و پویایی دانه‌هایی حاوی حیات ارائه می‌دهد که دست آخر یکی مغلوب دیگری می‌شود. این چیدمان درباره درهم ‌تنیدگی،‌ تجمع، پراکندگی و تکثر عناصری است که ذات پیش‌ رونده ‌شان پوشاننده و اشغال‌گر محیط میزبان‌ است. ریشه و بن این باغچه‌ معلق و مستقل از معماری حیاط، طی روزهای نمایشش هر روز بیش از قبل بر پرتره هنرمند حکمرانی کرده تا در آخر آن را از آن خود کند. زمان، نیروی محرکه و تمام‌کننده «مخفیگاه» است.

رسول اف در مورد اثر مشترک عبدالهیان و علیزاده هم گفت: اتوپیا (آرمان‌شهر) مکانی بی ‌مکان است که وجود ندارد. اتوپیا ایدئولوژیک است و در مقابلش دیستوپیا (ویران ‌شهر) بهای ایدئولوژی و آرمان ازدست‌ رفته را می‌پردازد. پروژه‌ «دیستوپیا» در «پاسیو» اثری مشارکتی از شانا عبدالهیان و احسان علیزاده  است که سفری تلویحی از اتوپیا به دیستوپیا دارد. این پروژه از تعداد بسیار زیادی قارچ‌های گانودرما تشکیل شده و تصویری درگیرکننده از گذشته، حال و آینده، از رفاه، مصرف، پیشرفت، فناوری و ویرانی دارد که بازدیدکننده را مفتون روابط میان این مفاهیم می‌کند. موجودات این زیستگاه موقت گرچه وابسته‌ به میزبان ‌اند و از آن منبع تغذیه می‌کنند اما چنان به نمایش درآمده ‌اند که انگار مستقل و پیرو نظمی خاص‌‌اند. «دیستوپیا» هم صحنه بازی و هم محل به نمایش درآمدن است. این فضاسازی که میان اتوپیا و دیستوپیا معلق است از دو بخش تشکیل شده: یکی حضور قارچ‌ های گانودرما که در محیط میزبان در حال زیست هستند و دیگری سازه‌ای با ریخت یک گنبد مخروطی ‌شکل. شانا عبدالهیان در رشته­ی نقاشی و احسان علیزاده در رشته‌ی معماری مشغول به تحصیل‌اند.

این گالری دار درباره «توازی یا تلاقی؟» پروژه‌ ساناهین باباجانیانس نقاش ایرانی‌ـ‌ارمنی که بر «بام» به نمایش در می‌آید، گفت: این اثر که سازه‌ای ملهم از معماری ایرانی‌ـ‌اسلامی  و ارمنی‌ـ‌مسیحی است، بر پایه مفهوم «دوگانگی» و «چندگانگی» شکل گرفته و پیش رفته است. بر روی این سازه‌ با پایه‌ شش ضلعی و گنبد مخروطی‌شکل، فرم‌هایی تزیینی با ریتمی منظم تکرار شده‌اند، که همگی مبین ردهایی از دو فرهنگ و دو دین است. باباجانیانس که از رشته­ نقاشی فارغ­التحصیل­شده است، در این پروژه مرزهای دوبعدی بوم را درمی‌نوردد و از بعد سوم در اندازه‌ای بیش‌ از ارتفاع دید برای لمس مفهوم بهره می‌جوید.

احسان رسول اف در ادامه سخنانش به برپایی نمایشگاه دیگری در موازات نمایشگاه آثار برگزیده پروژه های گالری محسن در این گالری اشاره کرد و گفت: «اپیزود» عنوان سلسله نمایشی گروهی ا‌ست که تابستان هر سال در گالری محسن برگزار میشود و می‌کوشد آثار هنرمندان مستعد و عمدتا نوظهوری را به نمایش بگذارد که هنوز مجال کافی برای ارائه و معرفی خود در عرصه هنرهای معاصر نداشته اند. ازاین‌رو، مخاطب اصلی این مجموعه‌نمایش‌ها کیوریتورها و مجموعه‌داران هستند.

وی تشریح کرد: اپیزود چهارم به تصویر منظره می پردازد که الزاما با نقاشی طبیعت یکی نیست؛ منظره فضای کار، مالکیت، تصرف، تخیل، یا حتی جبر و اسارت است. ممکن است مفهومی سیاسی باشد یا حتی ماشین تلقین، نظامی برای دور شدن از حقیقت یا بالقوه نگاه داشتن آن یا پوسته‌ای برای شکافتنش و دریافتن متن حقیقت. در منظره‌سازی می‌توان دریافتِ زمان، نور و فضا را به نمایش گذاشت در حالیکه در بطن آن چیز دیگری را از ادراک و خیال پیش کشید و سوالاتی را در راه کشف و تخیل برانگیزاند.

نقاشی منظره استعاره‌ ای از زمان، خیال و مواجهه است و می‌تواند عرصه‌ دریافت و تحلیل نیز باشد. هنرمندان حاضر با آزادی در انتخاب رویکردی عینی یا ذهنی، روایت شخصی خود را از ایده‌ منظره نقل می‌کنند: روایات متعددی از مرگ و زندگی، هویت، تاریخ، اجتماع، سیاست، رهایی و اسارت. در آثار بعضی از آنها اکتشافات دیداری حائز اهمیت است و در بعضی دیگر شهود ذهنی. برای بعضی از آنها منظره بستر جریان تاریخ است، برای بعضی بستری برای کشف و مداقه در لحظه و برای بعضی دیگر عرصه‌ی خیال ورزی و پیش کشیدن احتمالاتِ ساخته‌ ذهن. گروهی به آن به‌عنوان ایده‌ای از ساختار اجتماعی می‌نگرند و گروهی دیگر آن را به مثابه محیطی برای مواجهه‌ فردی با جهان روایت می‌کنند.

آیا این خبر مفید بود؟
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه