دولت- حجاب- هویت- مسئولیت حکمرانی
حجاب بهعنوان یکی از شاخصهای بارز هویت اسلامی در جامعه ایران، نه صرفاً یک پوشش ظاهری بلکه نماد نظام ارزشی، اخلاقی و فرهنگی است که در بستر حکمرانی اسلامی معنا مییابد.

دکتر محمود رضا امینی، خبرگزاری موج؛ حجاب بهعنوان یکی از شاخصهای بارز هویت اسلامی در جامعه ایران، نه صرفاً یک پوشش ظاهری بلکه نماد نظام ارزشی، اخلاقی و فرهنگی است که در بستر حکمرانی اسلامی معنا مییابد. در سالهای اخیر، این موضوع بیش از پیش در معرض چالشهای سیاسی، اجتماعی و حتی رسانهای قرار گرفته است؛ چالشهایی که بخش مهمی از آن ناشی از تحولات جهانی وگفتمانی در سبک زندگی، قدرتگیری رسانههای نوین و برنامهریزی دشمنان برای ایجاد شکاف فرهنگی در میان نسل جوان است.
دولتها در جمهوری اسلامی همواره بر اساس قانون اساسی و سیاستهای کلی نظام، وظیفه پاسداشت و ترویج فرهنگ حجاب را بر عهده داشتهاند، اما سطح موفقیت و ناکامی در این مسیر ارتباط مستقیم با میزان پایبندی به اصول حکمرانی اسلامی، فرهنگی تصمیم گیران و راهبردهای ارتباطی با جامعه دارد.
در این یادداشت، عملکرد فرهنگی دولت فعلی را در محور حجاب و هویت اسلامی، بر اساس سه بعد ریشهیابی، تحلیل وضع موجود، و ارائه راهکارها، بررسی و جمعبندی میکنیم.
ریشهها و زمینهها
حجاب در ایران، برخلاف بسیاری از جوامع اسلامی، یک پدیده وارداتی یا صرفاً مذهبی نیست؛ بلکه بخشی جداییناپذیر از فرهنگ تاریخی و اجتماعی کشور بهشمار میرود. از دورههای کهن تا پس از انقلاب اسلامی، پوشش زن ایرانی تلفیقی از زیباییشناسی، حیا و هویت ملی بوده است. پس از پیروزی انقلاب، قانون و سیاستهای فرهنگی، حجاب را به عنوان شاکله نظم اجتماعی و اخلاق عمومی تثبیت کردند.
دیدگاه امام خمینی(ره) بهوضوح بر این اصل تأکید داشت که حجاب مصونیت زن است، نه محدودیت. رهبر معظم انقلاب نیز بارها هشدار دادهاند که دشمنان با «برهنگی فرهنگی» بهدنبال فروپاشی بنیانهای هویتی ایران هستند. این موضعگیریها نشان میدهد که حفظ حجاب، در سطح حکمرانی، نه یک گزینه بلکه یک الزام مشروعیتبخش به ساختار فرهنگی حکومت اسلامی است.
وضع موجود
در دوره دولت فعلی،گفتمان مسئولین مرتبط، تحولات رسانهای و فضای مجازی به نقطهای رسیده که جریانهای معارض، توانستهاند روایتهای متنوع درباره حجاب تولید کرده و آن را بهصورت ویروسی در میان مخاطبان جوان گسترش دهند. این روایتها عمدتاً بار منفی دارند و بر «اجبار» و «محدودیت» تمرکز میکنند؛ در حالیکه رسانههای رسمی کمتر در تولید محتوای اقناعی، جذاب و هنری موفق بودهاند.
در حوزه اجرایی، رویکرد دولت فعلی در قبال حجاب را میتوان «مخالف با تمرکز برحجاب، محدودیت قانونی با تلاشهای نرم فرهنگی» دانست،
آموزش و پرورش، دانشگاهها، و رسانه ها در همافزایی تولید پیامهای مثبت و قابلباور، نه تنهاپراکنده بلکه گاهی خنثی یا همراه توسعه بی بندباری عنل می کنند .
نبود یک *نقشه جامع فرهنگسازی موجب شده اقدامات مقطعی و واکنشی، جای برنامهریزی بلندمدت را بگیرد.
در سطح اجتماعی، فاصله نسلی و تغییر ذائقهها باعث شده قشرهای جوان، حجاب را نه بهعنوان یک ارزش اسلامی، بلکه بهعنوان «مسئلهای دولتی» تعریف کنند. این ادراک، خطرناک است؛ زیرا ارتباط مستقیم با کاهش مقبولیت اجتماعی در آینده دارد.
پیامدها و وضعیت های احتمالی
اگر روند فعلی بههمین شکل ادامه یابد، در بلندمدت سه وضعیت قوت خواهد گرفت:
۱. *تداوم مواجهه تقابلی میان بخشی از جامعه و نظام، با تأکید رسانههای معارض بر آزادی فردی.
۲.کاهش وزن ارزشی حجاب* در ذهن نسلهای نو، به دلیل نبود محتوای جذاب، اقناعی و هویتبخش در فضای رسمی.
۳-. *بازتعریف هویت اسلامی بر اساس برداشتهای شخصی و غیررسمی، که میتواند بنیان وحدت فرهنگی کشور را تضعیف کند.
در مقابل، فرصتهایی هم وجود دارد: ظرفیتهای بینظیر هنر، سینما، تولید محتوای دیجیتال و فعالیتهای میدانی، اگر در چارچوب یک نقشه راه ملی و با همکاری همه نهادها بهکار گرفته شوند، میتوانند تصویر مثبت و جذاب از حجاب خلق کنند و آن را به یک نماد زیبایی، عزت و آزادی واقعی تبدیل نمایند.
جمعبندی و راهکار
تحلیل عملکرد دولت نشان میدهد که در حوزه حجاب و هویت اسلامی، مشکل اصلی گفتمان و فقدان راهبرد جامع و هماهنگ است. دولت باید از نگاه صرفاً قانونی-انضباطی فاصله بگیرد و سرمایهگذاری راهبردی بر فرهنگسازی، هنر و رسانههای نوین را در اولویت قرار دهد. این امر نیازمند تشکیل یک ستاد ملی فرهنگ و حجاب با حضور نمایندگان دولت، حوزه علمیه، هنرمندان و نخبگان رسانهای است.
راهکارهای کلیدی:
۱. تولید پیامهای فرهنگی اقناعی با استفاده از روایتهای موفق جهانی در حوزه پوشش و حیا.
۲. بازآرایی نظام آموزشی برای معرفی حجاب بهعنوان نماد عزت و کرامت زن ایرانی، نه صرفاً الزام قانونی.
۳. همافزایی نهادی* میان وزارت فرهنگ وارشاد، صداوسیما و پلتفرمهای دیجیتال برای انتشار محتوای جذاب و متنوع.
۴. *پایش مستمر فضای مجازی و پاسخ سریع و هنری به موجهای ضدحجاب.
۵. تقویت دیپلماسی فرهنگی* برای معرفی تجربه ایران در حوزه حجاب به جهان اسلام.
در نهایت، حجاب اگر با زیباییشناسی، هویتسازی و ارزشافزایی همراه شود، دیگر نیازی به جدالهای پرهزینه نخواهد داشت؛ بلکه خود بهعنوان یک نشانه طبیعی و محبوب در فضای عمومی تثبیت میشود. اینجاست که حکمرانی فرهنگی اعم از حاکم ومجری-دولت ومردم، کارآمدی خود را نشان میدهد.
ارسال نظر