خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
تأثیر آتش بس غزه بر رویکرد میان ایران و آمریکا در منطقه
با برقراری آتش بس در نوار غزه پس از دو سال جنگ، این گزاره مطرح است که شکل تقابل آمریکا با جمهوری اسلامی ایران در منطقه تغییر کند و ترامپ بنا داشته باشد از ابزارهای جدیدی علیه کشورمان استفاده کند.

، با اجرای آتشبس میان اسرائیل و حماس در ۱۹ مهر که بر اساس طرح پیشنهادی دونالد ترامپ شکل گرفت، توجه تحلیلگران بینالمللی به سمت استراتژیهای آتی واشنگتن در قبال جمهوری اسلامی ایران معطوف شده است. این آتشبس، که شامل تبادل گروگانها و زندانیان، کاهش حضور نیروهای اسرائیلی در بخشهایی از غزه و افزایش کمکهای بشردوستانه میشود، نقطه عطفی در بحران دو ساله غزه به شمار میرود.
اما کارشناسان هشدار میدهند بدون یک رویکرد تازه نسبت به جمهوری اسلامی ایران که حامی آرمان فلسطین و مقابله با اسرائیل در این مسیر است، این صلح شکننده ممکن است دوام نیاورد. این در حالی است که وزارت خارجه ایران و عراقچی رسماً اعلام کردند از هر ابتکاری که به رنج و درد فلسطینیها پایان دهد، حمایت میکنیم.
آتشبس اخیر غزه ریشه در تحولات گستردهتری دارد که از خرداد امسال آغاز شد. در آن زمان، ایالات متحده و اسرائیل عملیات مشترکی موسوم به «چکش نیمهشب» را علیه تأسیسات هستهای ایران اجرا کردند. این حملات هوایی سایتهای کلیدی مانند فردو و نطنز را هدف قرار داد. ترامپ این عملیات را به عنوان یک پیروزی قاطع توصیف و اعلام کرد آمریکا دیگر از نیروی نظامی برای حمایت مستقیم از اسرائیل در برابر ایران استفاده نخواهد کرد، مگر در موارد تهدید مستقیم علیه منافع آمریکا.
در پی این اقدام تجاوزکارانه، جمهوری اسلامی به پایگاه العدیده در قطه که محل استقرار نیروهای آمریکاست را هدف حملات موشکی قرار داد. این اقدام منجر به آتشبس شکنندهای میان ایران و اسرائیل در سوم تیرماه شد. با این حال، تنشها ادامه یافت. در همین راستا مقامات ایرانی، از جمله علیاکبر ولایتی، مشاور سیاست خارجی رهبر انقلاب، آتشبس را به عنوان «پایان احتمالی آتشبس در جاهای دیگر» توصیف کردهاند و بر ادامه حمایت از محور مقاومت در عراق، یمن و لبنان تأکید دارند.
از این رو بعد از آتشبس غزه، به نظر میرسد دولت ترامپ بر یک استراتژی چندجانبه برای مهار جمهوری اسلامی ایران تمرکز کرده است. این رویکرد شامل تشدید تحریمها، تقویت اتحادهای منطقهای و جلوگیری از بازسازی سریع قابلیتهای هستهای و موشکی ایران میشود. در ۱۳ تیر وزارت خزانهداری آمریکا اولین موج تحریمهای جدید علیه صادرات نفت ایران را اعمال کرد و مدعی شد این اقدامات برای اختلال در منابع مالی جمهوری اسلامی ایران برای حمایت از فعالیتهای بیثباتکننده طراحی شده است. ترامپ حتی پیشنهاد داد چین میتواند نفت ایران را بخرد، اما این پیشنهاد مشروط به کاهش تحریمها در صورت پیشرفت در مذاکرات است.
از سوی دیگر، آمریکا تلاش میکند تا پیمانهای ابراهیم را گسترش دهد. ترامپ ۲۵ مهر (جمعه) اعلام کرد انتظار دارد عربستان سعودی به زودی به این پیمان بپیوندد. این اقدام برای تحت فشار قرار دادن محور مقاومت صورت میگیرد.
واقعیت این است که که تحریمهای جدید آمریکا علیه نهادهای وابسته به ایران در عراق، بخشی از این استراتژی برای کاهش نفوذ تهران در محور مقاومت است. همچنین، ترامپ یک فرمان اجرایی صادر کرد که هر حمله مسلحانه به قطر را تهدیدی برای امنیت آمریکا تلقی میکند، که این امر میتواند به عنوان اهرمی برای جلوگیری از هر اقدام نظامی علیه این کشور عمل کند.
بنابراین تنشها در سطح منطقه در لایهای آرام، در حال افزایش است. از این رو برخی کارشناسان سیاسی تأکید دارند بستن راههای تعامل با تهران و گذاشتن شروط غیرممکن برای آن، میتواند رویکرد جمهوری اسلامی را تهاجمیتر کند. در همین حال اخباری از برنامه ایران برای تقویت توان نظامی در حوزه دفاعی و همچنین تهاجمی منتشر میشود که شامل حوزه موشکی، پدافندی و نیروی هوایی است.
در چنین فضایی، ایران در حال تلاش برای خروج از لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی (FATF) است تا دسترسی به سیستم مالی بینالمللی را بهبود بخشد. این کار میتوان رویکرد ترامپ و به ویژه اسرائیل برای منزوی کردن کشورمان را با شکست روبرو سازد. از این رو آتش بس در غزه ممکن است به تغییرات گستردهتری در خاورمیانه منجر شود. این چشم انداز در تحلیل کارشناسان اسرائیلی هم دیده میشود که هر روز به بعد جدیدی از این تغییر در تحلیلهایشان میپردازند. در این چشمانداز نقش ایران همچنان پررنگ است و چنین ارزیابی میشود که ترامپ بنا دارد با راهبردی جدید در این دولتش، به تقابل با ایران بپردازد. وی در دولت قبلی خود، خروج از برجام، بازگردادن تحریمها و فشار بر کشورهای عربی منطقه برای پیوستن به پیمان ابراهیم را در دستور کار داشت که موفقیت آمیز نبود.
ارسال نظر