خبرگزاری موج گزارش می دهد؛
جدایی ایلان از دونالد؛ واقعیت ماجرا چه بود؟
«جدایی ایلان ماسک از دولت ترامپ با بازتاب های بین المللی گسترده ای همراه شده است. در این راستا، گمانهزنیهای مختلفی در مورد دلایل خروج وی از دولت ترامپ مطرح می شود. موضوعی که خود سرنخ های قابل توجهی در مورد آینده سیاسی آمریکا در پرتو حضور مجدد دونالد ترامپ در قدرت ارائه می کند.»

، ایلان ماسک میلیونر جنجالی و وزیر کارآمدی دولت آمریکا، به تازگی و بر اساس آنچه اعلام شده، به صورت داوطلبانه، از دولت ترامپ خارج شده است. او که در بحبوحه رقابت های انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا یکی از اصلی ترین حامیان ترامپ بود و البته که پس از حضورش در قدرت نیز وعده ارائه همه نوع کمکی به ترامپ برای موفقیت در دستورکارها و اهدافش را داده بود، در فاصله زمانی کمتر از شش ماه از بازگشت ترامپ به قدرت، از دولت وی خارج شده است. موضوعی که با بازتاب های گستردهای همراه شده و تحلیل و تفسیرهای مختلفی را برانگیخته است. در این رابطه، به طور خاص توجه به دو مولفه ضروری است.
نخست اینکه دولت دوم ترامپ اگرچه با وعده «بازسازی زیرساختها و نوسازی تکنولوژیک» آغاز شد، اما در عمل باز هم به دام همان عوامگرایی سیاسی افتاده است که مشخصهی اصلی دوره نخست او بود. نگاه دولت به فناوری، بیشتر تبلیغاتی است تا استراتژیک. از تغییر مسیر بودجهها بهسوی صنایع سنتی گرفته تا بیتوجهی آشکار به بحران آبوهوایی، سیاستگذاری ترامپ، نوآوری را تنها زمانی میپذیرد که در راستای شعارهای انتخاباتیاش باشد. در چنین فضایی، حتی حضور چهرهای مثل ماسک نیز نمیتواند جریان مؤثری بسازد. او که تصور میکرد با قدرت سیاسی میتوان فناوری را سریعتر پیش برد، حالا میبیند که دولت ترامپ نه تنها همپای آینده حرکت نمیکند، بلکه حتی فهم درستی از آن ندارد.
مساله دوم اینکه نباید ایلان ماسک را در این میان بینقص دانست. او که اغلب به عنوان «نوآور عصیانگر» معرفی میشود، بیش از آنکه برنامهمحور یا مردمگرا باشد، شخصی است با نگاههای گاه افراطی، رفتارهای خودمحورانه و تصمیمگیریهای مبتنی بر نمایش. حضور او در دولت، از ابتدا هم با تردیدهایی همراه بود: آیا ماسک آمده بود تا راهحل دهد یا فقط به برند شخصیاش در فضای سیاسی اعتبار ببخشد؟
تصمیمات ناگهانی، توییتهای غیرقابلپیشبینی، حمله به رسانهها، و بیتوجهی به انتقادها، چهرهای خلق کردهاند که بیشتر یک میلیاردر غیرقابلپیشبینی است تا یک رهبر فکری مسئول. اگر او از کاخ سفید خارج شده، شاید بخشی از ماجرا هم به این برگردد که تحمل محیطهایی که در آن ستاره بیرقیب نباشد را ندارد.
ترک دولت از سوی ماسک، نشانگر تضاد بزرگی میان دو دنیای متفاوت است: دنیای سیاست که بهدنبال کنترل و اطاعت است، و دنیای فناوری که تشنه ریسک و سرعت. اما وقتی هر دو طرف، به جای همکاری و همفکری، به خودنمایی و تسلط فکر میکنند، نتیجه چیزی جز شکست نخواهد بود.
ترامپ دولت را همچون یک برنامه تلویزیونی هدایت میکند، و ماسک آینده را همچون یک نمایش شخصی میبیند. این دو سبک مدیریت، گرچه در ظاهر جذاب و پرهیاهو هستند، اما در نهایت هیچ بنیانی برای حکمرانی پایدار یا توسعه واقعی باقی نمیگذارند.
ارسال نظر