روند قیمت میلگرد قبل و بعد از جنگ ۱۲ روزهٔ ایران و اسرائیل
بازار فولاد ایران، بهویژه بخش مقاطع طویل مانند میلگرد، یکی از ارکان اساسی صنعت ساختوساز و پروژههای عمرانی کشور است. نوسانات قیمت میلگرد نهتنها بر هزینههای پروژههای ساختمانی اثر مستقیم دارد، بلکه نشانهای از وضعیت عمومی اقتصاد، تورم، نرخ ارز و سیاستهای صنعتی نیز محسوب میشود.
، در سالهای اخیر، عوامل اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی دست بهدست هم دادهاند تا بازار فولاد ایران را در وضعیت ناپایدار نگه دارند. در این میان، وقوع جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسرائیل، بهعنوان یکی از رویدادهای ژئوپلیتیکی، تأثیری قابلتوجه بر فضای اقتصادی کشور گذاشت. این جنگ کوتاه اما پرتنش، در حالی رخ داد که بازار داخلی آهنآلات ایران پیشتر با رکود نسبی و افزایش هزینهها روبهرو بود.
هدف از این مقاله بررسی دقیق روند قیمت میلگرد در سه بازهٔ زمانی است: پیش از جنگ، در زمان جنگ، و پس از آتشبس. در این تحلیل از وبسایت بانک میلگرد، به عواملی چون هزینهٔ تولید، نرخ ارز، میزان تقاضا، عرضهٔ داخلی، ریسکهای ژئوپلیتیکی و روان بازار پرداخته میشود تا تصویری جامع از وضعیت و مسیر آتی بازار میلگرد ایران ترسیم شود.
وضعیت بازار میلگرد پیش از جنگ
در ماههای منتهی به آغاز جنگ ۱۲ روزه، بازار فولاد ایران در شرایطی ناپایدار و توأم با رشد هزینهها قرار داشت. قیمت میلگرد در خرداد ۱۴۰۴ در محدودهای میان ۳۲ هزار تا ۳۸ هزار تومان به ازای هر کیلوگرم گزارش شد.

این ارقام حاکی از آن است که بازار پیش از جنگ در سقف قیمتی خود حرکت میکرد و بخش عمدهای از این افزایش به علت تورم عمومی، رشد نرخ ارز و افزایش بهای انرژی و حملونقل بود. در واقع، کارخانههای تولیدکننده میلگرد با افزایش مداوم قیمت مواد اولیه از جمله شمش فولاد، گندله و آهن اسفنجی مواجه بودند که بهصورت مستقیم به افزایش قیمت نهایی منجر میشد.
با وجود این رشد قیمتی، تقاضای واقعی در بازار چندان قوی نبود. رکود در صنعت ساختمان، کاهش توان خرید پیمانکاران و تأخیر در پروژههای عمرانی باعث شده بود که خرید میلگرد محدود به نیازهای ضروری شود.
در نتیجه، بازار در وضعیتی متناقض قرار داشت: قیمتها بالا میرفت اما معاملات واقعی کاهش مییافت. فعالان بازار پیش از جنگ انتظار داشتند که با تثبیت شرایط سیاسی و کاهش هزینههای حملونقل، ثبات نسبی در قیمتها ایجاد شود، اما وقوع جنگ تمام این انتظارات را دگرگون کرد.
آغاز جنگ و شوک اولیه به بازار میلگرد
با شروع درگیریها میان ایران و اسرائیل، بازار آهنآلات ایران به سرعت واکنش نشان داد. در روزهای نخست، فضای بازار دچار رکود روانی شد و بسیاری از فروشندگان از اعلام قیمت خودداری کردند. خریداران نیز ترجیح دادند تا روشنشدن وضعیت سیاسی، خریدهای خود را به تعویق بیندازند.
در چنین فضایی، نوسان قیمت میلگرد در محدودهٔ ۳۷ هزار تا ۳۸ هزار تومان باقی ماند، اما حجم معاملات بهشدت کاهش یافت.
کارخانهها با دو چالش روبهرو شدند: از یکسو هزینههای لجستیکی و حملونقل به دلیل افزایش نرخ سوخت و بیمه بالا رفت و از سوی دیگر، نبود تقاضای مؤثر باعث شد عرضهٔ کالا در انبارها باقی بماند.
گزارشها از منابعی نظیر SteelRadar نشان میدهد که در طول جنگ، قیمت داخلی میلگرد در ایران نهتنها افزایش نیافت بلکه روند نزولی جزئی نیز پیدا کرد. دلیل اصلی این رفتار غیرمنتظره، کاهش شدید تقاضا در اثر نااطمینانی اقتصادی بود.
به عبارت دیگر، در دورهای که بسیاری تصور میکردند جنگ موجب افزایش قیمت کالاهای صنعتی میشود، بازار میلگرد ایران به سمت رکود رفت، زیرا پروژههای عمرانی متوقف شدند و خریداران بزرگ از جمله پیمانکاران و شرکتهای ساختمانی در حالت انتظار قرار گرفتند.
عوامل مؤثر بر قیمت میلگرد زمان جنگ
رفتار قیمت میلگرد در دوره جنگ را میتوان حاصل برهمکنش چند عامل دانست. نخستین عامل، کاهش تقاضای داخلی بود که از رکود ساختوساز و تعویق پروژههای عمرانی ناشی شد.
عامل دوم، افزایش هزینههای حمل و بیمه بود. در زمان درگیریها، مسیرهای حملونقل دریایی و زمینی در منطقه با ریسک بالاتری روبهرو شدند و نرخ بیمهٔ محمولهها افزایش یافت. با این حال، چون تقاضا پایین بود، این افزایش هزینهها نتوانست مستقیماً خود را در قیمت نهایی میلگرد نشان دهد.
عامل سوم، ثبات نسبی عرضه بود. کارخانههای بزرگ فولادی مانند ذوبآهن اصفهان و فولاد خوزستان توانستند تولید خود را ادامه دهند، بنابراین کمبود عرضهای که موجب جهش قیمت شود، شکل نگرفت.
عامل چهارم، نوسانات نرخ ارز بود. معمولاً در زمان بحرانهای سیاسی، نرخ ارز در ایران تمایل به افزایش دارد، اما در آن دوره دولت با تزریق محدود ارز مانع جهش شدید شد و اثر افزایشی ارز بر قیمت میلگرد خنثی گردید.
در نهایت، عامل پنجم، اثر روانی بازار بود. نگرانی عمومی از آیندهٔ اقتصادی باعث شد سرمایهگذاران و خریداران رفتار محافظهکارانهای در پیش گیرند. در نتیجه، بازار وارد فاز سکون شد و قیمتها در سطحی نسبتاً ثابت اما کممعامله باقی ماندند.
پس از آتشبس و بازگشت تدریجی ثبات
با پایان جنگ و اعلام آتشبس، فضای روانی بازار بهتدریج آرامتر شد. با این حال، بازگشت تقاضا به بازار زمانبر بود.در روزهای نخست پس از جنگ، برخی کارخانهها برای تحریک تقاضا، قیمت میلگرد خود را کمی کاهش دادند. گزارشها حاکی از آن است که میانگین قیمت میلگرد آجدار به حدود ۳۶ هزار و ۵۰۰ تومان به ازای هر کیلوگرم رسید.

این کاهش نه به معنای سقوط بازار، بلکه نشانهای از تلاش تولیدکنندگان برای تخلیه موجودی انبارها و بازگرداندن جریان نقدینگی بود.
در عین حال، بسیاری از پروژههای ساختمانی که در دوره جنگ متوقف شده بودند، هنوز بهطور کامل از سر گرفته نشده بودند، زیرا بخش خصوصی و سرمایهگذاران نیاز داشتند از ثبات سیاسی و اقتصادی اطمینان یابند.
در سطح کلان، کاهش نسبی نرخ ارز و ثبات تورم در هفتههای بعد از جنگ موجب شد بازار میلگرد در وضعیت «رکود با ثبات» قرار گیرد. به این معنا که قیمتها کاهش چشمگیری نداشتند، اما رشد محسوسی نیز مشاهده نمیشد.
اثرات اقتصادی و روانی جنگ بر بازار میلگرد
تجربه جنگ ۱۲ روزه نشان داد که در اقتصادهایی مانند ایران، اثر روانی جنگ بر بازار کالاها حتی بیش از اثر واقعی آن بر زنجیرهٔ تأمین است.
در حالیکه در برخی کشورها جنگ منجر به جهش قیمت کالاهای صنعتی میشود، در ایران بهدلیل ضعف تقاضای داخلی و شرایط رکودی، نتیجه برعکس بود.
بازار میلگرد در این زمان شاهد کاهش معاملات و ثبات قیمتی بود که ناشی از انتظار و احتیاط فعالان اقتصادی بود. در واقع، بازار به جای واکنش افزایشی، با انجماد موقت مواجه شد.
افزون بر این، هزینههای بالای تولید و حمل در دوره پس از جنگ، مانع کاهش قابلتوجه قیمتها شد، اما نبود رشد تقاضا اجازه نداد افزایش جدیدی هم شکل گیرد.
چشمانداز آینده بازار میلگرد ایران
با پایان جنگ و کاهش نسبی تنشها، انتظار میرفت بازار میلگرد به مسیر عادی بازگردد. با این حال، عواملی همچون نرخ ارز، سیاستهای صادراتی و وضعیت پروژههای عمرانی هنوز تعیینکنندهاند.
اگر دولت بتواند ثبات اقتصادی ایجاد کند و پروژههای زیرساختی جدید را فعال نماید، احتمال رشد تدریجی تقاضا وجود دارد و قیمت میلگرد میتواند دوباره مسیر افزایشی ملایمی را طی کند.
از سوی دیگر، اگر تورم و نوسانات ارزی ادامه یابد یا تنشهای منطقهای تکرار شوند، بازار ممکن است مجدداً وارد رکود شود.
بهطور کلی، مسیر آینده بازار فولاد ایران به میزان اطمینان فعالان اقتصادی به شرایط سیاسی و ثبات نرخ ارز وابسته است.
نتیجهگیری :
بررسی روند قیمت میلگرد پیش و پس از جنگ ۱۲ روزهٔ ایران و اسرائیل نشان میدهد که بازار فولاد ایران بهشدت از رویدادهای سیاسی و ژئوپلیتیکی تأثیر میپذیرد، اما واکنش آن همیشه در جهت افزایش قیمت نیست.
در دوره پیش از جنگ، قیمتها بالا و تقاضا محدود بود؛ در زمان جنگ، بازار دچار رکود روانی شد و قیمتها ثبات یا کاهش جزئی پیدا کردند؛ و پس از جنگ، بازار وارد فاز ثبات نسبی شد.
این رفتار نشان میدهد که مهمترین عامل در تعیین قیمت میلگرد، نهفقط هزینههای تولید بلکه ترکیب عرضه، تقاضا، انتظارات بازار و شرایط سیاسی است.
در نهایت، برای دستیابی به ثبات پایدار در بازار میلگرد ایران، لازم است علاوه بر مدیریت تورم و نرخ ارز، اطمینان سیاسی و سرمایهگذاری در پروژههای عمرانی نیز تقویت شود تا تقاضای واقعی بتواند نقش محرک خود را در تعیین قیمت ایفا کند.
این مطلب، یک خبر آگهی بوده و در محتوای آن هیچ نظری ندارد.
ارسال نظر