English

سپیده اشرفی در گفتگو با خبرگزاری موج عنوان کرد:

کتاب جان کندن تاریخ انقضا ندارد/ روایت خواندنی مخالف سرشناس دونالد ترامپ

مترجم کتاب جان کندن اثر نوشته استیسی آبرامز حقوقدان، سیاستمدار و نویسنده سیاهپوست سرشناس آمریکایی در مورد دلایلش برای انتخاب این اثر و مخاطبان آن توضیحاتی ارائه کرد.

کتاب جان کندن تاریخ انقضا ندارد/ روایت خواندنی مخالف سرشناس دونالد ترامپ

سپیده اشرفی مترجم کتاب «جان کندن» با عنوان فرعی «چگونه اکثریت را شکست دادم» نوشته استیسی آبرامز، در مورد سوابق حرفه ای خود به خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری موج گفت: طی 15 سال گذشته در حوزه های خبرنگاری، روزنامه نگاری و ترجمه فعالیت کرده ام. من از سال 1383 در مقطع کارشناسی رشته مترجمی زبان انگلیسی وارد دانشگاه شدم و از همان زمان در این حوزه شروع به کارآموزی و کسب تجربه کرده و متن های مختلف خبری و غیر خبری را ترجمه کردم. ولی هیچ وقت جرات نکردم که سمت ترجمه کتاب بروم تا اینکه انگار نیاز بود که سالها بگذرد تا من نسبت به این کار اقدام کنم.

وی در مورد نحوه آشناییش با این کتاب و نویسنده آن گفت: واقعیت این است که قبل از اینکه کتاب جان کندن را ببینم با نویسنده آن خانم آبرامز آشنا شدم. در واقع سال ها ضمن اینکه کار خبرنگاری انجام می دادم، مترجم حوزه بین الملل هم بودم و به همین دلیل از زمان تحولات مصر تاکنون که بحث اتفاقات منطقه پیش آمده، همیشه اخبار بین الملل را رصد می کردم. زمانی که بحث ترامپ بالا گرفته بود و بعد از هشتگ من هم (metoo#)،  مخالفانش یکی پس از دیگری سعی می کردند که هویت خود را اعلام کرده و اطلاعاتی که از او داشتند را منتشر کنند، آنجا بود که در خبری با خانم سیاهپوستی آشنا شدم و فهمیدم که یکی از بدهکارترین افراد به سیستم آمریکا است و از زمانی که دانشجو بوده به نظام مالی ایالتی که در آن تحصیل می کرده بدهی کلانی داشته است. اما از همان زمان تصمیم می گیرد که اولین فرماندار زن سیاهپوست در ایالت جورجیا شود. البته تا یک جایی پیش می رود و بعد ادامه مسیر را رها می کند. هرچند که هنوز هم به طور جدی مخالفت با ترامپ را ادامه می دهد. در این کار آنقدر جلو می رود که به عنوان اولین زن آمریکایی آفریقایی تبار بود که برای پاسخ دموکرات‌ها به سخنرانی سالانه ترامپ انتخاب شد. 

وی در مورد دلایلش برای انتخاب کتاب جان کندن استیسی آبرامز اظهار داشت: دلیل اینکه این کتاب را انتخاب کردم نه تنها روش متفاوت خانم آبرامز بود بلکه احساس کردم در سیستمی که ادعای مهد دموکراسی بودن را دارد و در آن تلاش می کنند که شخصیت هایی مانند باراک و میشل اوباما را برجسته کنند تا نشان دهند که سیاهان هم می توانند به قدرت برسند، باز هم آن سیاه پوستی مورد توجه قرار می گیرد که یک مرتبه بالاتر از سیاهان دیگر است؛ یعنی کسانی مثل نویسنده این کتاب دیده نمی شوند و در واقع تلاش بسیار بیشتری نیاز دارند تا به سطح قابل قبولی برسند. به همین دلیل فکر کردم که ترجمه این کتاب و معرفی این فرد و تکنیک های کسب موفقیتش می تواند جالب و ارزشمند باشد.

اشرفی در مورد قلم نویسنده کتاب گفت: آبرامز علاوه بر اینکه یک سیاستمدار و وکیل معتبر در آمریکا بوده، دستی بر آتش نوشتن داشته و رمان های زیادی هم نوشته است. به همین دلیل برخلاف رسم معمولی که در خاطره نویسی ها وجود دارد که فرد دومی اقدام به نگارش خاطره یک نفر می کند، مانند آنچه که در مورد کتاب «شدن» (Becomming) میشل اوباما دیده می شود، آبرامز این کتاب را خودش نوشته است. اولین چاپ این کتاب در سال 2018 بود که من هم در تحقیقاتی که در مورد او داشتم متوجه شدم که این جدیترین کتابش در آن زمان است. با واسطه توانستم کتاب را دریافت کنم. من هم بلافاصله بعد از دریافت آن اقدام به ترجمه آن کردم.

این مترجم در پاسخ به اینکه واکنش ها به این کتاب و میزان استقبال از آن در آمریکا چقدر بوده گفت: از این که با «جان کندن» در جامعه آمریکا چگونه برخورد شده است، اطلاع چندانی ندارم و چه بسا ممکن است که این کتاب چندان هم دیده نشود اما معتقدم برای دانستن چنین مسئله ای، باید در جامعه مخاطبان یک کتاب قرار گرفت؛ اما می توانم به این مسئله اشاره کنم که شخص آبرامز بسیار مطرح است و به طور مداوم در تیتر اخبار روز آمریکا قرار دارد که مباحث موفقیت، سیاسی و حقوقی زیادی را مطرح می کند.

کتاب «جان کندن» با عنوان فرعی «چگونه اکثریت را شکست دادم» نوشته استیسی آبرامز

برخی ناشران نشر این کتاب را نپذیرفتند

وی در پاسخ به اینکه پیشنهاد ترجمه این کتاب از سوی چه کسی بود گفت: من پیشنهاد دهنده چاپ این کتاب به نشر آرادمان بودم در حالی که پیش از آن نیز، این پیشنهاد را به ناشران دیگری هم داده بودم که یا نپذیرفته بودند و یا زمانی طولانی را برای انتشار آن تعیین می کردند. در نهایت با این ناشر به توافق رسیدیم و حتی بر سر اینکه عنوان جذابتری برای کتاب انتخاب شود هم توافق کردیم.

این مترجم در پاسخ به اینکه آیا انتخاب این کتاب در این ایام به مناسبت اتفاقات رخ داده در آمریکا بوده گفت: این کتاب حجم زیادی ندارد و کمی بیشتر از دویست صفحه است که قاعدتا نباید بیشتر از یک ماه ونیم وقت مرا بگیرد اما از آنجایی که در آن مقطع مشغله زیادی داشتم، ترجمه آن کمی طول کشید. البته باید این نکته را هم بگویم که قبل از اینکه ماجراهای تبعیض نژادی و سیاه پوست ستیزی در آمریکا شدت بگیرد، ما بدون اینکه بدانیم چه اتفاقاتی در شرف رخ دادن است، این کتاب را انتخاب و ترجمه کرده و برای اخذ مجوز نشر به وزارت ارشاد تحویل داده بودیم که انگار قسمت بود که در این زمان منتشر شود.

این کتاب را به همه کسانی که برای برابری تلاش می کنند تقدیم کرده ام

مترجم کتاب جان کندن در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه مخاطب این کتاب چه کسانی هستند و آیا در آینده هم برای مخاطبان جالب خواهد بود بیان کرد: همانطور که اشاره کردم این کتاب را خیلی قبل تر از آنکه رفتار خشونت بار علیه سیاهپوستان در آمریکا علنی شود انتخاب کرده و برای اخذ مجوز آن اقدام کرده بودیم. اگرچه من به دلیل مشغله کاری، زمان کمی در هر روز داشتم تا به ترجمه بپردازم و این کار با سرعت کمتری پیش رفت و تا مجوز هم به دست ما برسد، انتشار کتاب مصادف با اتفاقات اخیر شد. البته از نظر من این کتاب تاریخ مصرف ندارد و کتابی مانا برای همه دوران است، برخلاف آنچه که من در کتاب شدن میشل اوباما دیدم که تنها نظرات و برخی راهکارهای شخصی اش را در مورد زندگی ارائه کرده بود.

وی با تاکید بر اینکه کتاب جان کندن می تواند بدون تاریخ انقضا باشد افزود: این کتاب می تواند برای همه جنسیت ها مفید باشد کما اینکه من معتقدم تبعیض نژادی و جنسیتی تنها محدود به زنان نیست اگرچه حجم این خشونت علیه زنان بیشتر است. بنابراین من ترجمه این کتاب را به همه زنان و مردانی تقدیم کرده ام که برای برابری تلاش می کنند؛ اما منظورم از برابری لزوما آن چیزی نیست که موج جدید و فعلی فمینیسم تبلیغ می کند بلکه به معنی این است که هر کسی بتواند ورای جنسیت و یا نژادش، یک زندگی معمولی و حق اولیه داشته باشد؛ چیزی که در حال حاضر برای سیاه پوستان آمریکایی وجود ندارد.

سپیده اشرفی در توضیح بیشتر در مورد مخاطبان کتاب استیسی آبرامز گفت: این را همه می دانند که تبعیض سیاهان مسئله ای ریشه دار است و فقط بروز و ظهورش در حال حاضر شدیدتر شده. در کتاب آبرامز هم بارها به این نکته اشاره شده که ما فکر می کنیم که آن دوران سیاه و سفیدی سپری شده است ولی هنوز به همان شدت وجود دارد. هنوز هم آن تفکر کلیشه ای که آدم موفق یک انسان سفید پوست است در ذهن بسیاری از افراد وجود دارد و باعث می شود که کماکان چنین تبعیض هایی شدت داشته باشند.

وی افزود: من در ابتدای شروع کارم احساس می کردم که این کتاب می تواند مناسب زنانی باشد که با تبعیض های بسیاری برای رسیدن به آن حداقلی هایی که مد نظرشان هست مواجه هستند اما وقتی یکی از دوستانم که مرد است این کتاب را خواند گفت که خیلی کتاب خوبی است و در آن نکاتی را مطرح می کند که به انسان می گوید باید ترس را در برخی موارد کنار گذاشت و به جلو حرکت کرد. این کتاب یک کتاب روانشناسی نیست اما بیانی که آبرامز انتخاب کرده بسیار روان است و به نظر من سخنانش می تواند برای بسیاری از افرادی مفید باشد که به هر دلیلی اقلیت هستند (آبرامز به دفعات در این کتاب از اصطلاح Minority استفاده کرده است)؛ خواه زن و یا معلول جسمی باشند و یا هر طبقه اجتماعی و فکری که احساس کنند توسط اکثریت جامعه پس زده می شوند.

تبعیض در همه جوامع وجود دارد

اشرفی ادامه داد: حتی افراد بسیاری به من گفتند که در ایران به اندازه کافی تبعیض وجود دارد و چرا باید در این زمینه کتابی از امریکا انتخاب شود. پاسخ من این بود که برای بیان یک مطلب راه های مختلفی وجود دارد و می توان مستقیم یا غیر مستقیم مسئله ای را مطرح کرد. شاید در این زمینه راه غیر مستقیم این باشد که بگوییم تبعیض در همه جوامع وجود دارد و همه کشورها با سطوح مختلف اقتصادی و اجتماعی و یا حتی مدل های مختلف سیاسی اعم از پادشاهی یا دموکراتیک می تواند وجود داشته باشد؛ مهم این است که بدانیم حرکت برای تغییر و شکستن این کلیشه ها باید از درون جامعه شروع شود و آبرامز این نکته را با خیلی مهارت و ظرافت طرح می کند.

این مترجم در مورد فعالیت بعدی خود گفت: کتاب «چگونه اکثریت را شکست دادم» را خیلی وقت پیش ترجمه کرده و تحویل ناشر داده بودم و تا به نتیجه برسد کتاب دیگری را دست گرفته و ترجمه کردم که آن را هم به ناشر تحویل داده ام و روند اخذ مجوز و چاپش را طی می کند. آن کتاب هم در مورد یک زن سیاستمدار است که بیش از این نمی‌توانم در موردش توضیح دهم اما می‌توانم بگویم که شخصیتی متفاوت از آبرامز دارد. استیسی آبرامز فردی مستقل و یک فعال سیاسی است که هیچ وقت در مورد زنانگی و مادر بودنش صحبت نکرده است؛ ولی شخصیت دیگری که به زودی کتابش منتشر خواهد شد متفاوت تر است و فکر می کنم  زنان بیشتری از جامعه می توانند مخاطب سخنانش باشند.

وی تصریح کرد: من تاکید خاصی نداشتم که برای ترجمه زندگی یک زن را انتخاب کنم البته برایم جذاب بوده که یک زن چگونه می تواند در این مسیرها حرکت کند ولی ناخواسته سراغ کسانی رفتم که زن هم بودند.

سپیده اشرفی در ادامه افزود: از برنامه انتشارات آرادمان خبر دقیقی ندارم اما طی صحبت هایی که کرده ایم ممکن است یک سری کتابهای سرخ، با موضوع زندگی سیاستمداران را منتشر کنیم؛ کما اینکه ناشران دیگری در مورد زندگی دیکتاتورها این کار را کرده اند و ما می توانیم زندگی سیاستمدارانی که خیلی بحث برانگیز شده اند را در یک مجموعه ارائه کنیم. البته از این تصمیم خیلی مطمئن نیستم اما اگر این نشر مصمم باشد کتابی که در موردش سخن گفتم می تواند جلد دوم این مجموعه محسوب شود.

وی در پایان تاکید مجددی کرد و گفت: خیلی ها به من گفتند که چرا این کتاب را انتخاب می کنی و اگر در آمریکا سیاه پوستان آزار می بینند و حتی می میرند اهمیتی ندارد بیا به داخل کشور توجه کن! اما من چنین بحثی را قبول ندارم گرچه همه ما می دانیم و خواب نیستیم و می بینیم که در جامعه ما چه اتفاقاتی می افتد. معتقدم که فارغ از اینکه طرفدار کدام جناح هستیم که چندان تفاوتی هم نمی کند مهم این است که متمرکز روی یک نقطه خاص نباشیم؛ چرا که تبعیض تبعیض است و هر جان و زندگی که به ناحق گرفته می شود و اینقدر با قلدری در موردش صحبت می شود -همانطور که در آمریکا دیدیم- باید در موردش صحبت شود. چه بسا مثل هشتگ «می تو» بهانه ای شود برای زنان دیگری که در مورد تبعیض هایشان سخن بگویند و اول از همه این تبعیض ها را کنار بگذارند و فکر نکنند که می تواند مانعی برای موفقیتشان باشد.

آیا این خبر مفید بود؟
خبرنگار:
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری موج در وب منتشر خواهد شد.

پیام هایی که حاوی تهمت و افترا باشد منتشر نخواهد شد.

پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیرمرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر

دیدگاه

مهمترین اخبار

گفتگو

آخرین اخبار گروه

پربازدیدترین گروه