به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری موج، قرنطینه خانگی مردم در ایام عید نتوانست جلوی شیوع ویروس کرونا را بگیرد و هرچند که اکثر مردم در این ایام در خانه های خود ماندند و عید را در چهاردیواری منازل سپری کردند اما ویروس شوم کرونا همچنان به کار خود ادامه می داد و هر روز مبتلایان جدیدی آلوده می کرد. 

اما پس از گذشت این دو هفته که باز هم مردم هزینه آن را پرداخت کردند دولت پس از تعطیلات عید نوروز قرنطینه را به نوعی پایان یافته دانست و با تصمیماتش مردم را وادار به خروج از قرنطیه کرد. 

البته این موضوع و عدم قرنطینه خانگی در قبل از تعطیلات نوروز و پس از آن این موضوع را به ذهن متبادر می کند که دولت بیشتر از اینکه بخواهد از خود مایه گذاشته و هزینه ای پرداخت کند مایل است این هزینه بر دوش ملت قرار گرفته و دولت کمترین هزینه را در این بحران داشته باشد.

چند روز پس از پایان تعطیلات نوروز رییس جمهور کشورمان طی نامه‌‌ای خطاب به وزیر بهداشت  اعلام کرد تمامی فعالیت‌ های اقتصادی از تاریخ 20 فروردین باید با پروتکل آغاز شود. 

پس از آن آقای روحانی در  جلسه ستاد ملی مبارزه با کرونا گفت: کسب و کارهای کم ریسک از ۲۳ فروردین در استان‌ها می‌توانند فعالیت خود را با مراعات پروتکل‌های بهداشت و درمان آغاز کنند، اما کسب و کارهای پر ریسک تا انتهای فروردین فعالیت ندارند.

حالا باید دید منظور رییس جمهور از مشاغل با ریسک بالا چیست؟ در شرایطی که کشور با بحران بیماری کرونا دست و پنجه نرم می کند آیا می توان مشاغل را با عنوان ریسک بالا و پایین دسته بندی کرد!

بازار تهران با آن همه خیابان های پی در پی و مسقف و آن همه ازدحام ریسک بالا ندارد؟! طبق تمام تجربیات کشورها هر اجتماعی می تواند باعث انتشار ویروس کرونا شود و هیچ فرقی ندارد که این اجتماع ها کجا تشکیل شوند.  شاید هم دولتمردان ما از ازدحام مترو و بازارهایی که مردم در آن ها با کمتر از ۳۰ سانت فاصله عبور می کنند خبری ندارند! 

پس از آن علی ربیعی سخنگوی دولت در نشست خبری خود گفت: اساس سلامت بودن مردم به علاوه حفظ زندگی و معیشت مردم یعنی زیست اقتصادی و اجتماعی با رعایت فاصله گذاری اجتماعی است. حفظ جان مردم کانون اصلی و در کنار آن حفظ زندگی اجتماعی با پروتکل فاصله گذاری است. تناقض بین سلامت و تصمیمات وجود ندارد. هر تصمیمی که می گیریم اولویتش سلامت است.

در اغلب کشورهای دنیا دولت ها مردم رو مجبور در خانه ماندن می کنند و مقداری پول برای خرید مایحتاج های اولیه به حسابشان واریز می کنند. اما در کشور ما دولت در حالی اعلام می کند  که از اردیبهشت شرایط تا حدودی عادی می شود درحالی که وزارت بهداشت می گوید ما هنوز به مرحله کنترل بیماری نرسیده ایم!

* ویروسی که بلای جان تدبیر و امید است

طی روزهای گذشته هم شاهد انتشار نامه گلایه آمیز وزیر بهداشت به رییس جمهور بودیم که در آن به عادی جلوه دادن شرایط توسط دولت انتقاد شده بود لذا این موضوع خود نشان دهنده اختلاف شدید میان دولت با وزرایش است و مردم هر روز نگران تر می شوند که تاوان این اختلافات را باید با جانشان بدهند و این نظریه در ذهن هر شنونده ای قوت می گیرد که شاید دولت می خواهد همه مردم به این بیماری مبتلا شوند و آن ها که ضعیف تر هستند بمیرند و قوی تر ها باقی بمانند!

و یا شاید هم اقدام دیرهنگام دولت برای مقابله با این بیماری باعث رها کردن راه های مقابله با آن شده است! بهرحال اینها سوالهایی است که دولت باید پاسخگوی آن به افکار عمومی باشد.

این تعدد تصمیم‌گیری و نبود یک نسخه واحد در امر مقابله با ویروس کرونا برای سراسر کشور، نشان از ضعف ستاد مبارزه با کرونا دارد که نمی‌تواند هماهنگی‌های لازم را برقرار کند، حتی با وجود گذشت هفته‌ها از شیوع این بیماری در شهرهای مختلف و علیرغم توصیه‌های جدی وزارت بهداشت، هرروز شاهد یک نوع تصمیم از سوی دولت هستیم.

از سویی دیگر منتقدان دولت و مردم بر این باور هستند که این نخستین عملکرد ضعیف دولت در مقابل با بحران‌ها نیست. در قضیه گرانی بنزین در آبان ماه سال جاری هم رئیس جمهور در پاسخ به انتقادهای مردمی درباره تصمیم نابهنگام دولت در افزایش قیمت بنزین گفته بود که خودش هم روز جمعه فهمیده بود که بنزین گران شده است، مطلبی که توسط معاون سیاسی وزیر کشور رد شد.

در دوران بحران ارزی هم دولت دچار سردرگرمی شد. فروردین سال ۹۶ اسحاق جهانگیری به یکباره اعلام کرد دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومان می‌شود. این فرآیند دستوری دولت به گفته کارشناسان و منتقدان سبب از بین رفتن ۲۰ میلیارد دلار از ذخایر ارزی کشور شد؛ بنابراین، نبود مدیریت واحد برای حل بحران‌ها و نبود مدیر میدانی دولت را همواره دچار بحران کرده است.

به هر حال با تصمیم و بی تدبیری امروزی دولت که بنا به گفته سخنگوی ستاد مبارزه با کرونا، با تصمیمات وزارت بهداشت مغایرت دارد و منجر به افزایش 25 درصدی مراجعات مردم به بیمارستان ها شده، باید در روزهای آینده بازهم منتظر موج بزرگی از ابتلا به بیماری کرونا باشیم.

با توجه به ناشناخته بودن ویروس کرونا تنها مرجع فعلی همه کشورها تجربیات روزهای گذشته است.تجربه چندین ماه چین نشان داد که تنها قرنطینه خانگی برای کنترل این بیماری می تواند کارساز باشد اما با وجود قرنطینه بازهم این روزها این کشور هر چند روز یک بار تعداد اندکی ابتلا جدید ثبت می کند. اما حالا در اوج این بیماری دولت تدبیر و امید تصمیم گرفته که از اول اردیبهشت بخش بسیاری از مشاغل به کار خود بازگردند و اعلام می کند که بازگشایی ها پلکانی است!

در شرایطی که کادر درمان روزهای سختی را می گذرانند اگر حجم ورودی به بیمارستان ها بیشتر شود میزان مرگ و میر افزایش و همچنین روحیه عمومی مردم به شدت افت خواهد کرد که تبعات جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت.

بنابراین لازم است دولت در این شرایط بحرانی تصمیمات و نظرات احساساتی و سیاسی را کنار بگذارد و نظرات متخصصین بهداشت را سرلوحه کار خود قرار دهد.