به گزارش خبرنگار بین الملل خبرگزاری موج، عربستان سعودی امروز صحنه یک کودتای خزنده است، کودتایی که همه‌چیز و هیچ‌چیز را در این پادشاهی بیابانی تغییر می‌دهد. از اواخر هفته گذشته یک‌رشته اقدامات بی‌سابقه در عربستان اتفاق افتاد؛ تعدادی از شاهزادگان، وزرای سابق و نیز بزرگان کشور پشت میله‌های یک زندان افتادند (البته فعلاً در یک هتل 5 ستاره). در همان روز استعفای نخست‌وزیر لبنان، یک جبهه جدید میان عربستان و رقیب دیرینه‌اش ایران گشود و شلیک یک موشک به‌سوی پایتخت عربستان از طرف حوثی‌های یمن نیز جبهه قدیمی را بار دیگر مشتعل ساخت.

بااین‌حال حاکم این دولت کویری سرکوبگر همچنان همان ملک سلمان سالخورده و بیمار است. مشروعیت جایگاه او ناشی از نسب او است: او فرزند بنیان‌گذار ملت است و مقام پادشاهی به‌طور سنتی از یک برادر بر اساس قاعده سن و سال به دیگری می‌رسد. پادشاهی مطلقه‌ای که در آن امر، امر پادشاه است.

بااین‌حال اقدامات جدید به سمتی رفته که زنجیره پیشین را شکسته و بنا است همه راه‌ها از این به بعد به ولیعهد 33 ساله محمد بن سلمان ختم شود.

ولیعهد یک شاهزاده جوان، بی تجربه و ستیزه خو است. رهبری ناکارآمد ولیعهد باعث شده عربستان در زمینه سیاست خارجی از رقبای منطقه‌ای خود متحمل یک‌رشته شکست شود، به‌ویژه در یمن، سوریه و قطر. این پیامدها گواهی بر تصمیمات نسنجیده و نیز شتاب‌زده بن سلمان است. او اکنون به صرافت برهم زدن توازن قوای نیم‌بند نیروهای سیاسی در لبنان افتاده است. دشمنان او نیز همچون«محمد بن زاید»، امیر دوبی، اخوان المسلمین و ایران هستند.

همچنین بهترین دوست او در شرایط فعلی «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا است که در خلال سفر خود به شرق آسیا در توئیت هایی اقدامات بن سلمان را تأیید کرد و خواهان همکاری بیشتر با شرکت ملی نفت عربستان سعودی است.

اما بن سلمان در دستیابی به اهدافش بی‌رحم و حیله‌گر است، او برای ساکت کردن روحانیون مخالف دادن عرصه به جامعه مدنی اقدام خواهد کرد. همزمان با نقض حقوق شهروندی برخی شهروندان سعودی، به زنان حق رانندگی می‌دهد و به یک معنا اگر یک به بدهد یک دِه مطالبه می‌کند.

بازداشت‌های اخیر او به‌ وضوح اقدامی سیاسی است. ولیعهد مسئول کمیته ضد فسادی شده که حق بازداشت همه مظنونان در هر سطحی را دارا است. تصفیه اخیر سه نفر از ثروتمندترین افراد کشور را نیز در برگرفته و به نظر می‌رسد، تلاشی در جهت کاستن عصبانیت عمومی از رشد فزاینده فساد است. پس از سال‌ها شهروندان عادی سعودی شاهد آن هستند که ریخت‌وپاش‌های دولتی در حکومت ملک سلمان محدودشده است.

مزایا و پاداش‌های منسوبان به حکومت در سال‌های اخیر بیشتر نیز شده و نزدیک است ملت را فرابگیرد. عربستان سعودی یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت جهان است، ولی ازنظر شفافیت مالی در قعر جدول جهانی قرار دارد. هیچ‌کس نمی‌داند میزان پولی که توسط دولت سعودی خرج می‌شود چقدر است.

امروز حلقه درونی خاندان سلطنتی متهم به سو استفاده از منابع عمومی است. حلقه نزدیک به سلمان با ریخت‌وپاش فراوانی زندگی می‌کنند. باوجود کسری شدید بودجه، ملک سلمان حدود 100 میلیون دلار را در یک از تعطیلات خود در مراکش هدر می‌دهد و پسرش نیز یک قایق بادبانی به ارزش 500 میلیون دلار می‌خرد. در واقع وقتی بن سلمان به انواع سو استفاده‌های مالی آلوده باشد قطعا نمی‌توان به‌ راحتی صادقانه بودن دعاوی اصلاح‌طلبانه او را باور کرد.

درنتیجه به نظر می‌رسد نباید این سودای اصلاح‌طلبانه را باور کرد، احتمالاً ولیعهد در پی قدرت مطلق فارغ از سنت جمعی تصمیم‌گیری در خاندان آل سعود است. عربستان در شرایط فعلی نیازمند اعمال سیاستی پاسخگوتر و نیز اقتصادی پویاتر و مستقل از دلارهای بادآورده نفتی است، درحالی‌که ولیعهد به این مسائل علاقه‌ای نشان نمی‌دهد و درصدد تثبیت قدرت خود در رأس حکومت است.